قسمتی از کتاب
-
جنگ چهره زنانه ندارد | سوتلانا الکساندرا الکسوویچ
https://forum.roman98.com/threads/22018/ به خاطر زندگی جونشون رو از دست می‌دادن، در حالی که هنوز نمیدونستن زندگی یعنی چی. درباره همه چی فقط تو کتابا خونده بودن. *** بعد از جنگ، تا مدت‌‌ها می‌ترسیدم بچه دار شم. وقتی بعد از هفت سال بچه‌دار شدم، تازه آروم شدم. اما تا به امروز نمی تونم هیچی...- yeganeh yami
- موضوع
- پاسخ ها: 2
- انجمن: قسمتی از کتاب
-
سور بز | یوسا
https://forum.roman98.com/threads/21983/ مرض هرچه سخت‌تر، درمانش هم سخت‌تر! (کتاب سور بز اثر یوسا – صفحه ۱۴) *** تو، اورانیا، سر در نمی‌آری، هرچند خیلی چیزها از آن دوران فهمیده‌ای. در آغاز بعضی از چیزها رخنه‌ناپذیر به‌نظر می‌آمد، اما بعد از خواندن، گوش دادن، تحقیق کردن، فکر کردن بالاخره...- yeganeh yami
- موضوع
- پاسخ ها: 3
- انجمن: قسمتی از کتاب
-
جنگل نروژی | هاروکی موراکامی
https://forum.roman98.com/threads/19140/ هیچ حقیقتی نمی تواند غمی را که در فقدان عزیزی احساس می کنیم برطرف کند. تنها کاری که از دستمان برمی آید، دیدن آن تا انتها و آموختن چیزی از آن است، اما چیزی که می آموزیم در رویارویی با غم بعدی که بی هشدار می آید کمکی به ما نخواهد کرد. *** اگر در تاریکی...- yeganeh yami
- موضوع
- پاسخ ها: 2
- انجمن: قسمتی از کتاب
-
خرس قطبی | مجتبی صادقلو
https://forum.roman98.com/threads/21977/ بهترین و کثیف‌ترین راه دروغ گفتن آمیختن آن با حقیقت است. حقیقتاً دروغ هم مفهوم بسیار بزرگی است. جد بزرگم قبل از مرگ فقط یک وصیت برای نوادگانش کرد: «راستگو باشید تا دروغ در لحظه‌های حیاتی به دادتان برسد.» *** اسلحه پیس میکر را زیر بارانی‌اش پنهان، و به...- yeganeh yami
- موضوع
- پاسخ ها: 0
- انجمن: قسمتی از کتاب
-
دیدن دختر صد درصد دلخواه در صبح زیبای آوریل | هاروکی موراکامی
https://forum.roman98.com/threads/21975/ دیروز در خیابان دختر صد درصد دلخواهم را دیدم. ای کاش می توانستم با او حرف بزنم. فقط از خودم برایش می گفتم و از او درباره ی زندگی اش می پرسیدم. بعد از صحبت می توانستیم جایی ناهار بخوریم. شاید یکی از فیلم های وودی آلن را ببینیم و شاید کمی هم شانس آوردم. ***...- yeganeh yami
- موضوع
- پاسخ ها: 0
- انجمن: قسمتی از کتاب
-
بینوایان | ویکتور هوگو
در دنیا به عقیده من هیچ‌کس عاقل نیست مگر زن و شوهری که یکدیگر را به اندازه پرستش دوست بدارند. *** راه‌های سرنوشت آدمی همه سرراست نیستند؛ به صورت خیابانی مستقیم پیش پای صاحب خود منبسط نمی‌شوند؛ بن‌بست‌هایی دارند، و راه‌های کج و معوجی، و پیچ‌های تاریکی، و چهارراه‌های اضطراب‌آوری که چندین راه از...- SAEEDEH.T
- موضوع
- پاسخ ها: 14
- انجمن: قسمتی از کتاب
