درخواست جلد آثار در حال تایپ | انجمن رمان ۹۸

Mohadeseh.f · 7/3/23

Sahel08 گفت:
نام رمان: آرامش مصنوعی
نام نویسنده: ساحل گودرزی
ژانر: اجتماعی، عاشقانه
خلاصه: زندگی حکم می‌دهد و عقل فرمان صادر می‌کند و قلب گویی سر مجادله با این دو را دارد که همه فرمان ها و حکم هایشان را همچون ته مانده سیگار زیر پای خود له می‌کند و به مسیر خود ادامه می‌دهد مسیری پر از فراز و نشیب که شخصیت های داستان را به چالش می‌کشد.
لینک رمان:

در حال تایپ - رمان آرامش مصنوعی | Sahel08 کاربر انجمن رمان ۹۸

نام رمان: آرامش مصنوعی نام نویسنده: ساحل گودرزی کاربر انجمن رمان ۹۸ ژانر: اجتماعی، عاشقانه ناظر: ~ f@tii ~ خلاصه: زندگی حکم می‌دهد و عقل فرمان صادر می‌کند و قلب گویی سر مجادله با این دو را دارد که همه فرمان ها و حکم هایشان را همچون ته مانده سیگار زیر پای خود له می‌کند و به مسیر خود ادامه می‌دهد...

forum.roman98.com

برای نوشته روی جلد
کاش گوشه‌ای از این شهر شلوغ کمی دورتر از هیاهو‌های مهیب، یک نفر جار میزد "آرامش" ! بیا که حراج کرده‌ایم! :)

سلام دوست عزیز

طراح شما:
Mohadeseh.f

لطفا عکس، همراه نام اثر و نویسنده، و نیم بیت به پیوی بنده بفرستید

Mobina.85 · 5/4/23

سلام
نام رمان: در حوالی عشق و انتقام
نویسنده: مبینا سیستانی
ژانر: عاشقانه، تراژدی
خلاصه:
هیچ‌وقت چرخه زمانه به خواست ما نمی‌چرخه،
هیچ‌وقت اونی که تصور می‌کنیم پیش نمی‌یاد،
درست جایی که فکر می‌کنی زندگی قراره روی خوش خودش رو بهت نشون بده، اونی که منتظرش بودی بشه، جلوی راهت هزارتوی مشکلات جوانه می‌زنه و زندگی دختری از جنس مهربونی و از تبار شیطنت رو توی آتیش درخشان خودش فرو می‌بره که پایان نامعلومی داره.

رمان در حوالی عشق و انتقام | Mobina.85 کاربر انجمن رمان ۹۸

هیچ وقت چرخه زمانه به خواست ما نمی چرخه. هیچ وقت اونی که تصور می کنیم پیش نمی یاد! درست جایی که فکر می کنی زندگی قرار روی خوش خودش رو بهت نشون بده اونی که منتظرش بودی بشه، جلوی راهت هزارتوی مشکلات جوانه می زنه

forum.roman98.com

Mohadeseh.f · 6/4/23

Mobina.85 گفت:
سلام
نام رمان: در حوالی عشق و انتقام
نویسنده: مبینا سیستانی
ژانر: عاشقانه، تراژدی
خلاصه:
هیچ‌وقت چرخه زمانه به خواست ما نمی‌چرخه،
هیچ‌وقت اونی که تصور می‌کنیم پیش نمی‌یاد،
درست جایی که فکر می‌کنی زندگی قراره روی خوش خودش رو بهت نشون بده، اونی که منتظرش بودی بشه، جلوی راهت هزارتوی مشکلات جوانه می‌زنه و زندگی دختری از جنس مهربونی و از تبار شیطنت رو توی آتیش درخشان خودش فرو می‌بره که پایان نامعلومی داره.

رمان در حوالی عشق و انتقام | Mobina.85 کاربر انجمن رمان ۹۸

هیچ وقت چرخه زمانه به خواست ما نمی چرخه. هیچ وقت اونی که تصور می کنیم پیش نمی یاد! درست جایی که فکر می کنی زندگی قرار روی خوش خودش رو بهت نشون بده اونی که منتظرش بودی بشه، جلوی راهت هزارتوی مشکلات جوانه می زنه

forum.roman98.com

سلام دوست عزیز

طراح شما:

Mohadeseh.f

لطفا عکس، همراه نام اثر و نویسنده، و نیم بیت به پیوی بنده بفرستید

نگار 1373 · 12/4/23

سلام و عرض خسته نباشید
نام داستان کوتاه: ردِ باروت
ژانر: جنایی، مافیایی
نام نویسنده: نگار 1373
خلاصه داستان:
در طی عملیات نفوذ یک مامور فدرال به یک خانواده‌ی مافیایی، مشکل پیش‌بینی نشده‌ای رخ می‌دهد که جان او را به خطر می‌اندازد و سابقه‌ی پاک او را زیر سوال می‌برد.

داستان کوتاه - داستان کوتاه ردِ باروت | نگار ۱۳۷۳ کاربر انجمن رمان 98

در طی عملیات نفوذ یک مامور فدرال به یک خانواده‌ی مافیایی، مشکل پیش‌بینی نشده‌ای رخ می‌دهد که جان او را به خطر می‌اندازد و سابقه‌ی پاک او را زیر سوال می‌برد.

forum.roman98.com

Mohadeseh.f · 13/4/23

نگار 1373 گفت:
سلام و عرض خسته نباشید
نام داستان کوتاه: ردِ باروت
ژانر: جنایی، مافیایی
نام نویسنده: نگار 1373
خلاصه داستان:
در طی عملیات نفوذ یک مامور فدرال به یک خانواده‌ی مافیایی، مشکل پیش‌بینی نشده‌ای رخ می‌دهد که جان او را به خطر می‌اندازد و سابقه‌ی پاک او را زیر سوال می‌برد.

داستان کوتاه - داستان کوتاه ردِ باروت | نگار ۱۳۷۳ کاربر انجمن رمان 98

در طی عملیات نفوذ یک مامور فدرال به یک خانواده‌ی مافیایی، مشکل پیش‌بینی نشده‌ای رخ می‌دهد که جان او را به خطر می‌اندازد و سابقه‌ی پاک او را زیر سوال می‌برد.

forum.roman98.com

سلام
با اجازه از خودت که استادمی

طراح شما:
Mohadeseh.f
به پیوی مراجعه فرمایید بانوی زیبا :aiwan_light_kiss:

M O B I N A · 17/4/23

V.I.P - سیمرغ آزادی | ~MOBÍNA~ و Z.A.H.Ř.Ą༻ کاربران انجمن رمان ۹۸

بسم تعالی نام اثر: سیمرغ آزادی ژانر: اجتماعی نگارشگران: Z.A.H.Ř.Ą༻ ~MOBÍNA~ مقدمه: زنی را می‌شناسم من، که شوق بال و پر دارد؛ ولی از بس که پُر شور است، دو صد بیم از سفر دارد! زنی را می‌شناسم من، که در یک گوشه‌ی خانه میان شستن و پختن، درون آشپزخانه، سرود عشق می‌خواند، نگاهش ساده و تنهاست! صدایش...

forum.roman98.com

درود
درخواست جلد :batting_eyelashes:

Z.A.H.Ř.Ą༻

آیاز · 19/4/23

سلام.

درخواست جلد برای رمان: شرط نابودی
نویسنده: آیاز
ژانر رمان: عاشقانه، جنایی-پلیسی

خلاصه: می‌خواهم از کسانی بگویم که گناهکار یا بیگناه فرقی نمی‌کند همگی به درد کشیدن و سرانجام به مرگ محکوم هستند!
زخم می‌زنند و زخمی می‌شوند قربانی می‌کنند و خود قربانی می‌شوند!
شاید عشق بتواند درمانی برای جسم نه بلکه روح بیمارشان شود‌ اما نباید عاشق شوند! عشق برای‌ آنان یک اشتباه است، شاید آخرین اشتباه! اینجا برای عشق باید تقاص داد حتی به قیمت جان... .
اینجا هر که برای رسیدن به هدف‌های خود، باید شلیک روح دیگری شود!
کلماتی چون وحشت، مصیبت و جنایت طنین انداز گوشت می‌شود و برق از سر هر کسی می‌رباید
انسان‌هایی که برای زنده ماندن دست و پا می‌زنند میان آتشی که زبانه‌هایش نه تنها جسم بلکه روح‌ و دنیایشان را هم خواهد ‌سوزاند... .
با این حال، در حال تقلا برای پیروزی هستند.
چیزی که در انتظارشان هست، مقصدی تاریک و راهی پر از ریسک و نابودی... .

در حال تایپ - رمان شرط نابودی | آیاز کاربر انجمن رمان ۹۸

...به نامِ خالقِ زیبای عالم آرا... به نام خدایی‌ شروع می‌کنم که دنیا را برای آدم‌ها، و آدم‌ها را برای زندگی کردن آفرید، خدایی ‌که من را آفرید و زمان را در اختیارم‌ گذاشت. *** نام رمان: شرط نابودی نویسنده: آیاز کاربر انجمن رمان ۹۸ ناظر: Matiᴎɐ✼ ژانر رمان: عاشقانه، جنایی-پلیسی خلاصه: می‌خواهم از...

forum.roman98.com

خسته نباشید

Mohadeseh.f · 24/4/23

~MOBÍNA~ گفت:
V.I.P - سیمرغ آزادی | ~MOBÍNA~ و Z.A.H.Ř.Ą༻ کاربران انجمن رمان ۹۸

بسم تعالی نام اثر: سیمرغ آزادی ژانر: اجتماعی نگارشگران: Z.A.H.Ř.Ą༻ ~MOBÍNA~ مقدمه: زنی را می‌شناسم من، که شوق بال و پر دارد؛ ولی از بس که پُر شور است، دو صد بیم از سفر دارد! زنی را می‌شناسم من، که در یک گوشه‌ی خانه میان شستن و پختن، درون آشپزخانه، سرود عشق می‌خواند، نگاهش ساده و تنهاست! صدایش...

forum.roman98.com

درود
درخواست جلد
Z.A.H.Ř.Ą༻

سلام دوست عزیز

طراح شما:

Mohadeseh.f

لطفا عکس، همراه نام اثر و نویسنده، و نیم بیت به پیوی بنده ارسال کنید

Mohadeseh.f · 24/4/23

آیاز گفت:
سلام.

درخواست جلد برای رمان: شرط نابودی
نویسنده: آیاز
ژانر رمان: عاشقانه، جنایی-پلیسی

خلاصه: می‌خواهم از کسانی بگویم که گناهکار یا بیگناه فرقی نمی‌کند همگی به درد کشیدن و سرانجام به مرگ محکوم هستند!
زخم می‌زنند و زخمی می‌شوند قربانی می‌کنند و خود قربانی می‌شوند!
شاید عشق بتواند درمانی برای جسم نه بلکه روح بیمارشان شود‌ اما نباید عاشق شوند! عشق برای‌ آنان یک اشتباه است، شاید آخرین اشتباه! اینجا برای عشق باید تقاص داد حتی به قیمت جان... .
اینجا هر که برای رسیدن به هدف‌های خود، باید شلیک روح دیگری شود!
کلماتی چون وحشت، مصیبت و جنایت طنین انداز گوشت می‌شود و برق از سر هر کسی می‌رباید
انسان‌هایی که برای زنده ماندن دست و پا می‌زنند میان آتشی که زبانه‌هایش نه تنها جسم بلکه روح‌ و دنیایشان را هم خواهد ‌سوزاند... .
با این حال، در حال تقلا برای پیروزی هستند.
چیزی که در انتظارشان هست، مقصدی تاریک و راهی پر از ریسک و نابودی... .

در حال تایپ - رمان شرط نابودی | آیاز کاربر انجمن رمان ۹۸

...به نامِ خالقِ زیبای عالم آرا... به نام خدایی‌ شروع می‌کنم که دنیا را برای آدم‌ها، و آدم‌ها را برای زندگی کردن آفرید، خدایی ‌که من را آفرید و زمان را در اختیارم‌ گذاشت. *** نام رمان: شرط نابودی نویسنده: آیاز کاربر انجمن رمان ۹۸ ناظر: Matiᴎɐ✼ ژانر رمان: عاشقانه، جنایی-پلیسی خلاصه: می‌خواهم از...

forum.roman98.com

خسته نباشید

سلام دوست عزیز

طراح شما:
Mohadeseh.f

لطفا عکس، همراه نام اثر و نویسنده، و نیم بیت به پیوی بنده ارسال کنید

Essence · 24/5/23

سلام خسته نباشید
اثر: میسوفونیا
نویسنده: مینو.م
ژانر: درام ترسناک
خلاصه: در پس پردازش مغز از حقایقی که وجود دارند، مسائل طوری در ذهن ما پابرجا می‌شوند که هیچ نقطه انطباقی بر اصل خود ندارند. حالا که او بیشتر از یک نفر را درون خود جای داده، به ناچار با جاری شدن خون سمت اهداف آن اصوات حرکت می‌کند. میان همه‌ی رنجش‌هایی که سوزش دستانش به دور جان دوپایان تحمیلش می‌کنند، مغز به ناچار از پانسمان کردن جراحت حقیقتی که سال‌هاست بهبود یافته دست می‌کشد؛ حقیقت وجود مادر.
جمله: چه کسی دارد با مغز من فکر می‌کند؟
*درباره تصویر با طراح صحبت می‌کنم.

رمان میسوفونیا (جلد سوم رمان منحوس) | Essence کاربر انجمن رمان ۹۸

شروع کردم به پنهانی چرخوندن شست‌هام به دور هم پشت بقیه انگشت‌هام و جواب دادم: - همچین سوالی انقدری بی‌ارزش هست که تا حالا بهش فکر نکردم. - پس بذار با ارزش‌تر بپرسم؛ مثلاً تو جون خودت رو به کسی ترجیح می‌دی، که از وجود خودت به دنیا اومده؟ لـ*ـب‌هام رو کمی بالا بردم و نگاهش کردم و پرسیدم: - توی چه...

forum.roman98.com

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

مدیر تالار تایپوتریلر+طراحی

کاربر نیمه فعال

مدیر تالار تایپوتریلر+طراحی

نویسنده انجمن

مدیر تالار تایپوتریلر+طراحی

سرپرست بخش فرهنگ و ادب

دوستدار انجمن رمان ۹۸

مدیر تالار تایپوتریلر+طراحی

مدیر تالار تایپوتریلر+طراحی

مدیر تالار طراحی و تایپوتریلر

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین