خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,861
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
از قافله جا ماندم تا هم قَدَمت باشم
تا در طبق تقسیم راضی به کَمَت باشم
آفت که به جانم زد کِشتم همه گندم شد
سهم کم من از سیب نان شب مَردم شد
#علیرضا آذر


مشاعره با اشعار علیرضا آذر

 
  • تشکر
Reactions: ~ریحانه رادفر~ و moh@mad

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
6,469
امتیاز واکنش
22,977
امتیاز
423
زمان حضور
50 روز 5 ساعت 6 دقیقه
از قافله جا ماندم تا هم قَدَمت باشم
تا در طبق تقسیم راضی به کَمَت باشم
آفت که به جانم زد کِشتم همه گندم شد
سهم کم من از سیب نان شب مَردم شد
#علیرضا آذر
دل به دریا زده ای پهنه سراب است نرو
برف و کولاک زده راه خراب است نرو…


مشاعره با اشعار علیرضا آذر

 
  • تشکر
Reactions: ~ریحانه رادفر~ و BARAN :)

BARAN :)

حامی انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
12/6/21
ارسال ها
231
امتیاز واکنش
233
امتیاز
128
سن
22
محل سکونت
شهرِ دوستی
زمان حضور
14 ساعت 48 دقیقه
دل به دریا زده ای پهنه سراب است نرو
برف و کولاک زده راه خراب است نرو…
وای از این مرد زرد پاییزی
وای از این فصل خشک پا خوردن
وای از این قرصهای اعصابی
وقت هر وعده بیست تا خوردن


مشاعره با اشعار علیرضا آذر

 

Mans

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/6/21
ارسال ها
45
امتیاز واکنش
163
امتیاز
103
محل سکونت
جنوب
زمان حضور
1 روز 21 ساعت 51 دقیقه
وای از این مرد زرد پاییزی
وای از این فصل خشک پا خوردن
وای از این قرصهای اعصابی
وقت هر وعده بیست تا خوردن
نحسی از آن جا اتفاق افتاد
که زاده یِ روزِ بدی بودم
در زیر و روی نبضِ بودن ها
من خطِ صافِ ممتدی بودم


مشاعره با اشعار علیرضا آذر

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
6,469
امتیاز واکنش
22,977
امتیاز
423
زمان حضور
50 روز 5 ساعت 6 دقیقه
نحسی از آن جا اتفاق افتاد
که زاده یِ روزِ بدی بودم
در زیر و روی نبضِ بودن ها
من خطِ صافِ ممتدی بودم
مجنونم و خون در دهنم می رقصد
دستان جنون در دهنم می رقصد
مجنون تو هستم که فقط گوش کنی
بگذاری ام و باز فراموش کنی


مشاعره با اشعار علیرضا آذر

 
  • تشکر
Reactions: Mans

Mans

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/6/21
ارسال ها
45
امتیاز واکنش
163
امتیاز
103
محل سکونت
جنوب
زمان حضور
1 روز 21 ساعت 51 دقیقه
مجنونم و خون در دهنم می رقصد
دستان جنون در دهنم می رقصد
مجنون تو هستم که فقط گوش کنی
بگذاری ام و باز فراموش کنی
یا کنج قفس یا مرگ، این بختِ کبوترهاست
دنیا پل باریکی بین بد و بدترهاست


مشاعره با اشعار علیرضا آذر

 
  • عالی
Reactions: ~ریحانه رادفر~

~ریحانه رادفر~

کپیست انجمن رمان ۹۸
کپیست انجمن
  
عضویت
3/8/20
ارسال ها
534
امتیاز واکنش
10,796
امتیاز
303
سن
20
محل سکونت
♥Dream♥
زمان حضور
63 روز 18 ساعت 0 دقیقه
تا اخم کنی دست به خنجر بزند
پلکی بزنی به سیم آخر یزند
تا بغض کنی،درهم و بیچاره شود
تا آه کِشی،بندِ دلش پاره شود



مشاعره با اشعار علیرضا آذر

 
  • تشکر
Reactions: Mans

Mans

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/6/21
ارسال ها
45
امتیاز واکنش
163
امتیاز
103
محل سکونت
جنوب
زمان حضور
1 روز 21 ساعت 51 دقیقه
تا اخم کنی دست به خنجر بزند
پلکی بزنی به سیم آخر یزند
تا بغض کنی،درهم و بیچاره شود
تا آه کِشی،بندِ دلش پاره شود
دردی که به دوشم ماند از کوه سبک‌تر نیست
این پرده‌ی آخر بود اما غمِ آخر نیست
دستانِ دلم بالاست، تسلیمِ دو خط شعرم
هر آنچه که بودم هیچ، این‌بار فقط شعرم


مشاعره با اشعار علیرضا آذر

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad و ~ریحانه رادفر~

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
6,469
امتیاز واکنش
22,977
امتیاز
423
زمان حضور
50 روز 5 ساعت 6 دقیقه
دردی که به دوشم ماند از کوه سبک‌تر نیست
این پرده‌ی آخر بود اما غمِ آخر نیست
دستانِ دلم بالاست، تسلیمِ دو خط شعرم
هر آنچه که بودم هیچ، این‌بار فقط شعرم
مجنونم و خون در دهنم می رقصد
دستان جنون در دهنم می رقصد
مجنون تو هستم که فقط گوش کنی
بگذاری ام و باز فراموش کنی


مشاعره با اشعار علیرضا آذر

 
  • تشکر
Reactions: paeez81

paeez81

کاربر نیمه حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
15/4/21
ارسال ها
1,301
امتیاز واکنش
25,588
امتیاز
368
سن
22
زمان حضور
34 روز 7 ساعت 44 دقیقه
یک مرد که از چشم تو افتاد شکست.

مرد است ولی خانه ات آباد، شکست


مشاعره با اشعار علیرضا آذر

 
  • تشکر
Reactions: Mans
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا