درخواست جلد آثار در حال تایپ | انجمن رمان ۹۸

Maryam.alef · 23/10/20

سلام وقت بخیر
درخواست جلد:
نام رمان: رویای پریشان
ژانر:اجتماعی-عاشقانه
نام نویسنده: Maryam.alef(مریم اشرفی)
خلاصه رمان:
رویا چیزی نمیخواست جز براورده شدن آرزویش. آرزویی که روزی تبدیل به بزرگترین دردش شد. دردی که او را در بن بست تنهایی و سردرگمی انداخت و تنهایی که روز به روز بزرگتر می‌شد و دلتنگی که برای کنار آمدن با آن نمی‌دانست در دوراهی عشق و آرزویش قدم در جاده زیبای عشق بگذارد یا در مسیر آرزوهایش؟!
لینک:

در حال تایپ - رمان رویای پریشان | Maryam.alef کاربر انجمن رمان 98

رویا چیزی نمیخواست جز براورده شدن آرزویش. آرزویی که روزی تبدیل به بزرگترین دردش شد. دردی که او را در بن بست تنهایی و سردرگمی انداخت و تنهایی که روز به روز بزرگتر می‌شد و دلتنگی که برای کنار آمدن با آن نمی‌دانست در دوراهی عشق و آرزویش قدم در جاده زیبای عشق بگذارد یا در مسیر آرزوهایش؟!

forum.roman98.com

جمله روی جلد:
و صدای نفس های رویای من در هیاهوی اهالی خیالم...

FaTeMeH QaSeMi · 24/10/20

با سلام
درخواست طراحی جلد برای دلنوشتمو داشتم.

کامل شده - پیدای پنهان | فاطمه قاسمی کاربر انجمن رمان 98

گاهی وقت‌ها خنده غمی دارد، که گریه ندارد. گاهی وقت ها، پشت خنده‌ات قایم می‌شوی. پشت خنده‌ی تو، دنیای است که از آن خیلی‌ها بی‌خبرند.

forum.roman98.com

نام نویسنده: فاطمه قاسمی
نام دلنوشته : پیدای پنهان
جمله: می‌ترسم از دنیای که با یک نقطه محرم، مجرم می‌شود.

~PARLA~ · 26/10/20

فاطمه قاسمی گفت:
سلام درخواست جلد برای مجموعه شعرمو داشتم
نام مجموعه اشعار اخرین حرفم
نام نویسند فاطمه قاسمی
جمله ته قصم خوش شد
خوش تر از شاهنامه
چیزی که باهام موند فقط غصه هامه
لینکمجموعه اشعار آخرین حرفم | فاطمه قاسمی کاربر انجمن رمان 98

سلام
طراح شما Mohadeseh.f
موفق باشید :)

~PARLA~ · 26/10/20

Saghar گفت:
درخواست جلد

دل نوشته - درون ماه آشوب است | saghar کاربر رمان 98

فراری از هیاهوی شهر، می‌گذرم از گلشن افکارم. مستقر می‌شوم در زیر سایه درخت احساساتم، شاخه های قلبم را اتش می‌زنم و در میان شعله های آتش؛ خیره می‌شوم به تو در توی بغض های بی پایانم.

forum.roman98.com

سلام،
طراح شما ~PARLA~
موفق باشید :)

~PARLA~ · 26/10/20

The unborn گفت:
-درخواست جلد-
نام رمان: تاریخ می‌بلعد!
نویسنده: The unborn
ناظر: Asal_Zinati
ژانر: تاریخی، علمی_تخیلی، تراژدی
دوره‎ی زمانی: 486 تا 465 قبل از میلاد (دوران سلطنت خشایارشا، چهارمین پادشاه هخامنشی)
خلاصه: باختر، به دنبال رازی است، او همیشه می‌خواهد بداند! به او گفته اند برو، پس توقف را بلد نیست. در گوشش خوانده‌اند، بدان! مغزش را از جمله‌ی "زندگی سراسر ماجراجویی ست" سرازیر کرده‌اند. اما نگفته اند، "شاید، آخر زندگی ات را بگیرد"
"مَرگَت مبارک پسرکم، بخواب که آسوده شدی!"

ویژه رمان۹۸ - رمان تاریخ می‎بلعد | The unborn کاربر انجمن رمان 98

باختر، به دنبال رازی است، او همیشه می‌خواهد بداند! به او گفته اند برو، پس توقف را بلد نیست. در گوشش خوانده‌اند، بدان! مغزش را از جمله‌ی "زندگی سراسر ماجراجویی ست" سرازیر کرده‌اند. اما نگفته اند، "شاید، آخر زندگی ات را بگیرد" "مَرگَت مبارک پسرکم، بخواب که آسوده شدی!"

forum.roman98.com

سلام،
طراح شما *KhatKhati*
موفق باشید :)

~PARLA~ · 26/10/20

Maryam.alef گفت:
سلام وقت بخیر
درخواست جلد:
نام رمان: رویای پریشان
ژانر:اجتماعی-عاشقانه
نام نویسنده: Maryam.alef(مریم اشرفی)
خلاصه رمان:
رویا چیزی نمیخواست جز براورده شدن آرزویش. آرزویی که روزی تبدیل به بزرگترین دردش شد. دردی که او را در بن بست تنهایی و سردرگمی انداخت و تنهایی که روز به روز بزرگتر می‌شد و دلتنگی که برای کنار آمدن با آن نمی‌دانست در دوراهی عشق و آرزویش قدم در جاده زیبای عشق بگذارد یا در مسیر آرزوهایش؟!
لینک:

در حال تایپ - رمان رویای پریشان | Maryam.alef کاربر انجمن رمان 98

رویا چیزی نمیخواست جز براورده شدن آرزویش. آرزویی که روزی تبدیل به بزرگترین دردش شد. دردی که او را در بن بست تنهایی و سردرگمی انداخت و تنهایی که روز به روز بزرگتر می‌شد و دلتنگی که برای کنار آمدن با آن نمی‌دانست در دوراهی عشق و آرزویش قدم در جاده زیبای عشق بگذارد یا در مسیر آرزوهایش؟!

forum.roman98.com

جمله روی جلد:
و صدای نفس های رویای من در هیاهوی اهالی خیالم...

سلام،
طراح شما ~ROYA~
موفق باشید!

~PARLA~ · 26/10/20

فاطمه قاسمی گفت:
با سلام
درخواست طراحی جلد برای دلنوشتمو داشتم.

کامل شده - پیدای پنهان | فاطمه قاسمی کاربر انجمن رمان 98

گاهی وقت‌ها خنده غمی دارد، که گریه ندارد. گاهی وقت ها، پشت خنده‌ات قایم می‌شوی. پشت خنده‌ی تو، دنیای است که از آن خیلی‌ها بی‌خبرند.

forum.roman98.com

نام نویسنده: فاطمه قاسمی
نام دلنوشته : پیدای پنهان
جمله: می‌ترسم از دنیای که با یک نقطه محرم، مجرم می‌شود.

سلام
طراح شما ~PARLA~
موفق باشید :)

*Fatemeh* · 27/10/20

سلام خسته نباشید. درخواست جلد.
نام رمان: حافظه از دست رفته
نویسنده: فاطمه توده دهقان و کمک دخترخاله عزیزم مریم
"به قلم:marifa"
ژانر: عاشقانه، طنز
ناظر رمان: niloofar.H
خلاصه: پریا کودکی‌اش رو با ناز و نعمت گذرونده؛ اما وقتی که پدرش ورشکست میشه زندگی‌اش دچار تغیراتی میشه.
بعد از سال‌ها دوست پدرش که مدیریت یک شرکت رو بر عهده داره بخشی از سهام شرکت رو به نام پدر پریا میکنه. تا اینکه دو خانواده برای نزدیکی بیشتر با هم تصمیم میگرن که یه وصلت رو با هم داشته باشن.
اما...

جمله روی جلد: ‏حتی اگه فراموشی بگیرم قلبم هیچ وقت تو رو یادش نمیره.
لینک:

در حال تایپ - رمان حافظه از دست رفته | Fatemeh کاربر انجمن رمان 98

پریا کودکی‌اش رو با ناز و نعمت گذرونده؛ اما وقتی که پدرش ورشکست میشه زندگی‌اش دچار تغیراتی میشه. بعد از سال‌ها دوست پدرش که مدیریت یک شرکت رو بر عهده داره بخشی از سهام شرکت رو به نام پدر پریا میکنه.

forum.roman98.com

~PARLA~ · 28/10/20

*Fatemeh* گفت:
سلام خسته نباشید. درخواست جلد.
نام رمان: حافظه از دست رفته
نویسنده: فاطمه توده دهقان و کمک دخترخاله عزیزم مریم
"به قلم:marifa"
ژانر: عاشقانه، طنز
ناظر رمان: niloofar.H
خلاصه: پریا کودکی‌اش رو با ناز و نعمت گذرونده؛ اما وقتی که پدرش ورشکست میشه زندگی‌اش دچار تغیراتی میشه.
بعد از سال‌ها دوست پدرش که مدیریت یک شرکت رو بر عهده داره بخشی از سهام شرکت رو به نام پدر پریا میکنه. تا اینکه دو خانواده برای نزدیکی بیشتر با هم تصمیم میگرن که یه وصلت رو با هم داشته باشن.
اما...

جمله روی جلد: ‏حتی اگه فراموشی بگیرم قلبم هیچ وقت تو رو یادش نمیره.
لینک:

در حال تایپ - رمان حافظه از دست رفته | *Fatemeh* کاربر انجمن رمان 98

پریا کودکی‌اش رو با ناز و نعمت گذرونده؛ اما وقتی که پدرش ورشکست میشه زندگی‌اش دچار تغیراتی میشه. بعد از سال‌ها دوست پدرش که مدیریت یک شرکت رو بر عهده داره بخشی از سهام شرکت رو به نام پدر پریا میکنه.

forum.roman98.com

با سلام،
طراح شما ~ROYA~
موفق باشید :)

The Black Queen · 1/11/20

با سلام
درخواست جلد دارم:
نام رمان: برنده پرونده مهر و مرگ
نام کاربری نویسنده: The Black Queen
ژانر: عاشقانه، جنایی-پلیسی
خلاصه: بعد از خوب شدن حالش، به ایران بازمیگردد و شغلش رو در میان افراد جدید آغاز میکند. لحظه‌ای گذر چشمانش به شخص تلخی ساز گره میخورد، احمقانه که با تفنگی شروع به تحدید میکند اما با شنیدن جملاتی، از صفر شروع میکند لیکن امتیازش با آن برابری نمیکند تا رها کند و حرف‌های شنده شده...
جملک پایین جلد:
یه وقتایی یه حسایی یادت میدن متنفر نباشی.

در حال تایپ - رمان برنده پرونده‌ی مهر و مرگ | The Black Queen کاربر انجمن رمان 98

بعد از خوب شدن حالش، به ایران باز میگردد و شغلش را در میان افراد جدید آغاز می کند. در میان هزاران شخص در حال عبور، لحظه ای گذر چشمانش به شخص تلخی ساز گره می‌خورد، احمقانه که با تفنگی شروع به تهدید می کند اما با شنیدن جملاتی، از صفر شروع می‌کند لیکن امتیازش با ان برابری نمی کند تا رهاکند و...

forum.roman98.com

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

دوستدار انجمن رمان ۹۸

مدیر ارشد رمان ۹۸

مدیر ارشد بازنشسته

مدیر ارشد بازنشسته

مدیر ارشد بازنشسته

مدیر ارشد بازنشسته

مدیر ارشد بازنشسته

همراه رمان ۹۸

مدیر ارشد بازنشسته

عضو تازه وارد انجمن

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین