خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
وضعیت
موضوع بسته شده است.

FaTeMeH QaSeMi

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
گوینده انجمن
کپیست انجمن
عضویت
31/8/20
ارسال ها
3,252
امتیاز واکنش
43,145
امتیاز
443
زمان حضور
105 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
بسم الله الرحمن الرحیم

نام اثر : پیدای پنهان

نام نویسنده : فاطمه قاسمی

بعضی اوقات، گریه پابرهنه وسط خنده‌هایت می‌پرد و همه چیز را برملا می‌کند.
درست همان لحظه که در خوشی‌ها غرقی، لبخند روی لـ*ـبت، چون غنچه‌ای که در خزان رویده، به یک باره می‌خشکد.
همان وقتی که صدای قهقهه‌ات گوش دنیا را کر می‌کند؛ چیزی در گوشه کنار قلبت بی‌صدا می‌شکند.
و هیچ راهی نیست تا دردت را ثابت کنیی.
#پیدای‌پنهان
#فاطمه‌قاسمی
************************

امیدوارم از دلنوشته های من خوشتون بیاد.
اگر نظری، پیشنهادی، انتقادی داشتید. خوشحال می‌شم توی پروفایلم بهم بگید.


کامل شده پیدای پنهان | فاطمه قاسمی کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: ~narges.f~، Tiralin، Mobina.85 و 53 نفر دیگر

FaTeMeH QaSeMi

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
گوینده انجمن
کپیست انجمن
عضویت
31/8/20
ارسال ها
3,252
امتیاز واکنش
43,145
امتیاز
443
زمان حضور
105 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
گاهی چو روز‌های کودکیم گم می‌شوم؛ اما نه در کوچه‌ بازار شلوغ، بلکه در هم‌همه‌ی قلب تو.
در قلب‌تو هیچ ردی ز من نیست.
نه صدایی!
نه نگاهی!
هیچ تر از هیچ!
اما نه، اینجا چند قطره‌ خون چکیده.
ومنم غرق خون، و نبض احساسی که دگر نمی‌زند.
بدنم یخ زده ز بی‌مهری و سپیدی رخم، حتی پشت خون هم پیداست.
و تو چه خوب حس مرا در قلبت کشتی.
#پیدای‌پنهان
#فاطمه‎‎‎‌قاسمی


کامل شده پیدای پنهان | فاطمه قاسمی کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • تشویق
Reactions: Tiralin، Mobina.85، SelmA و 48 نفر دیگر

FaTeMeH QaSeMi

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
گوینده انجمن
کپیست انجمن
عضویت
31/8/20
ارسال ها
3,252
امتیاز واکنش
43,145
امتیاز
443
زمان حضور
105 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
رخم را نمایان کن آینه، من اینکه می‌بینم نیستم.
این بازی روزگار است که همه را پشت نقاب خفه کرده و صدای نیست جز گلایه‌ها، و بغض‌های که باخنده‌ای می‌شکند.
آینه من خاطراتم را رهسپار راه فراموشی کرده‌ام؛
اما تو بیا و صدایم کن تا شاید نسیانم به پایان رسد.
خسته‌ام آیینه، تو بیا مرا نجات بده ز خفقانی که بار آورده‌ام.
کاری کن خودم باشم، خودم.
#پیدای‌‎پنهان
#فاطمه‎‎‌قاسمی


کامل شده پیدای پنهان | فاطمه قاسمی کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: Tiralin، Mobina.85، SelmA و 45 نفر دیگر

FaTeMeH QaSeMi

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
گوینده انجمن
کپیست انجمن
عضویت
31/8/20
ارسال ها
3,252
امتیاز واکنش
43,145
امتیاز
443
زمان حضور
105 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
حوصله‌ام که سر می‌رود، قلم و دفترم را برمی‌دارم و به کنج حیاط پناه می‌برم.
قالیچه‌ی کوچکم را می‌اندازم و غرق در افکارم می‌شوم.
مدادم را، همچون رقصنده‌ای، روبرگ تاب می‌دهم.
به خودم که می‌آیم، می‌بینم باز دست دل، تورا نقاشی کرده.
شاید به خاطر همین، دوستانم قلمم را، قلم احساس می‌خوانند.
***
دست بردار باران!
من نه دگر اشکی برای ریختن دارم، نه چیزی برای باختن.
منم و یک قلب، که ضربه‌های آخرش را می‌زند!
#پیدای‌پنهان
#فاطمه_قاسمی


کامل شده پیدای پنهان | فاطمه قاسمی کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: Tiralin، Mobina.85، SelmA و 47 نفر دیگر

FaTeMeH QaSeMi

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
گوینده انجمن
کپیست انجمن
عضویت
31/8/20
ارسال ها
3,252
امتیاز واکنش
43,145
امتیاز
443
زمان حضور
105 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
بندکفش‌هایش رابست و، درراگشود.
زیرلب ذکرهای زمزمه می‌کرد، که گویا نجوای عاشقانه‌اش باحسین بود.
دستش راگرفتم :
_پدرجان کجا؟
لبخندی دردناک زدوگفت:
_مگرنمی‌شنوی؟! صدای حسین، هنوزهم می‌آید؟
مکث کوتاهی کرد و گفت:
-بایدبروم.
اشک هایم را با پشت دست پاک کردم و گفتم:
_پدرجان، امسال امام حسین غریب است.
غریب ترازهرسال.
غم اصلی را جاده‌ها...​

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



کامل شده پیدای پنهان | فاطمه قاسمی کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • ناراحت
Reactions: Tiralin، Mobina.85، SelmA و 43 نفر دیگر

FaTeMeH QaSeMi

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
گوینده انجمن
کپیست انجمن
عضویت
31/8/20
ارسال ها
3,252
امتیاز واکنش
43,145
امتیاز
443
زمان حضور
105 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
قطار زندگی می‌رود و ماهنوز، محو بیرون از قطاریم!
او سوت می‌کشد و نفسش را دود می‌کند، تاحواسمان را ز دنیای فانی پرت کند؛ اما ما، چه بی واهمه و بابهانه از قطار دورمی‌شویم.
ایستگاه به ایستگاه، دور و دورتر.
انگار یادمان رفته از کجا آمده‌ایم و به کجا می‌رویم.
مقصد نهای کجاست؟!
درایستگاه آخر، چندنفر بیشتر نیست واین است رسم بندگی‌ما...​

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



کامل شده پیدای پنهان | فاطمه قاسمی کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • ناراحت
  • جذاب
Reactions: Tiralin، Mobina.85، SelmA و 38 نفر دیگر

FaTeMeH QaSeMi

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
گوینده انجمن
کپیست انجمن
عضویت
31/8/20
ارسال ها
3,252
امتیاز واکنش
43,145
امتیاز
443
زمان حضور
105 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
وجودم پر شده ز واهمه.
چو بچه خرگوشی که در دام عقاب افتاده.
دلهره دارم.
چو کودکی که مشق‌هایش را نصف نیمه رها کرده است.
من می‌ترسم، می‌ترسم از دنیای که با نقطه‌ای اشتباه، محرم مجرم می‌شود.
با جابه کردن حرفی، نگاه گـ*ـناه!
بااشباهی کوچک، خوبی ها دود!
من می‌ترسم، می‌ترسم از دنیای که از واقعیت‌ها فرسنگ‌ها دور است.
از مردمی که پشت...​

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



کامل شده پیدای پنهان | فاطمه قاسمی کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • تشویق
Reactions: SelmA، Tiralin، Mobina.85 و 36 نفر دیگر

FaTeMeH QaSeMi

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
گوینده انجمن
کپیست انجمن
عضویت
31/8/20
ارسال ها
3,252
امتیاز واکنش
43,145
امتیاز
443
زمان حضور
105 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
گاهی وقت‌ها، سوال‌های در ذهنم را می‌زنند و من چیزی برای پذیرایی ز آنها ندارم.
:
چرا این همه ساخت و ساز؟
چرا این همه فاصله؟
چرا این همه سختی دادن؟
مگر آخرش، مهمان نکیرو منکر نمی‌شویم؟!
چرا گریه کنیم، وقتی که زود زود از اینجا می‌رویم و همه چیز تمام می‌شود.
رنج‌هارا چرا درکنج سـ*ـینه مفقود کردن؟
غم ها را هدیه دادن به همدگیر، چه سودی...​

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



کامل شده پیدای پنهان | فاطمه قاسمی کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • تشویق
  • عالی
Reactions: SelmA، Tiralin، Mobina.85 و 35 نفر دیگر

FaTeMeH QaSeMi

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
گوینده انجمن
کپیست انجمن
عضویت
31/8/20
ارسال ها
3,252
امتیاز واکنش
43,145
امتیاز
443
زمان حضور
105 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
روزی جوهر نویسنده‌ی غم تمام خواهد شد.
روزی دگر اشک‌هایم با گونه‌های یخ بسته‌ام مهمانی نمی‌گیرند.
روزی زخم‌هایم را کسی مرحم می‌بخشد.
روزی ناله‌هایم برای برون رفتن ز دهانم سرکشی می‌کنند.
و روزی تمام این روزها، برایم تجربه‌ خواهد شد.
#پیدای‌پنهان
#فاطمه_قاسمی


کامل شده پیدای پنهان | فاطمه قاسمی کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: SelmA، Tiralin، Mobina.85 و 33 نفر دیگر

FaTeMeH QaSeMi

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
گوینده انجمن
کپیست انجمن
عضویت
31/8/20
ارسال ها
3,252
امتیاز واکنش
43,145
امتیاز
443
زمان حضور
105 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
شبی در عالم خواب دیدم؛ که دلم سـ*ـینه‌را چنگ زد و ز او جدا شد.
به من نگهی پرترحم انداخت و پنجره‌را برای رفتن گشود.
جای خالی دل را که حس کردم، بلند شدم تا مانع ز رفتنش شوم؛ اما او را در آن مه صبحگاهی گم کردم.
باحال پریشان و چشمانی که ز درد خونینن بودند میدان به میدان، کوچه به کوچه جستوجویش کردم؛ اما نبود.
نه پیش دل‌های دگر، ونه...​

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



کامل شده پیدای پنهان | فاطمه قاسمی کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • ناراحت
  • تشویق
Reactions: SelmA، Mobina.85، ح. عبدالهی و 30 نفر دیگر
وضعیت
موضوع بسته شده است.
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا