مشاعره با اشعار فریدون مشیری

moh@mad · 14/9/20

مخمل نگاه این بنفشه ها
می برد مرا سبک تر از نسیم
از بنفشه زار باغچه
تا بنفشه زار چشم تو که رسته در کنار هم

Niuosha.dkw · 14/9/20

moh@mad گفت:
مخمل نگاه این بنفشه ها
می برد مرا سبک تر از نسیم
از بنفشه زار باغچه
تا بنفشه زار چشم تو که رسته در کنار هم

مهتاب‌شبی، باز از آن کوچه گذشتم،
همه تن چشم شدم، خیره به دنبال تو گشتم،
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم،
شدم آن عاشق دیوانه که بودم.

moh@mad · 14/9/20

من ز بهترین بهشت ها گذشته ام
من به بهترین بهار ها رسیده ام
ای غم تو همزبان بهترین دقایق حیات من
لحظه های هستی من از تو پر شده ست

Niuosha.dkw · 14/9/20

moh@mad گفت:
من ز بهترین بهشت ها گذشته ام
من به بهترین بهار ها رسیده ام
ای غم تو همزبان بهترین دقایق حیات من
لحظه های هستی من از تو پر شده ست

ترا من زهر شیرین خوانم ای عشق،

که نامی خوش تر از اینت ندانم.

وگر – هر لحظه – رنگی تازه گیری،

به غیر از « زهر شیرینت » نخوانم.

تو زهری ، زهر گرم سـ*ـینه سوزی

moh@mad · 14/9/20

یادم آید که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم
پر گشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم

Niuosha.dkw · 14/9/20

moh@mad گفت:
یادم آید که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم
پر گشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم

منم مجنون آن لیلا که صد لیلاست مجنونش!
غم عشق تو را نازم، چنان در سـ*ـینه رخت افکند؛
که غم های دگر را کرد از این خانه بیرونش،

moh@mad · 14/9/20

شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم
شدم آن عاشق دیوانه که بودم
در نهانخانه جانم گل یاد تو درخشید
باغ صد خاطره خندید

Niuosha.dkw · 14/9/20

moh@mad گفت:
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم
شدم آن عاشق دیوانه که بودم
در نهانخانه جانم گل یاد تو درخشید
باغ صد خاطره خندید

دست اوست..
تا گریبان تو را آرد به چنگ...
دست خون آلود او در جست و جوست
بر سر یك لقمه...
یا یك نكته، آن هم هیچ و پوچ..

حالا اگه تونستید با چ شعر بگید من اسممو عوض میکنم

Alone.wolf · 17/9/20

Niuosha.dkw گفت:
دست اوست..
تا گریبان تو را آرد به چنگ...
دست خون آلود او در جست و جوست
بر سر یك لقمه...
یا یك نكته، آن هم هیچ و پوچ..

حالا اگه تونستید با چ شعر بگید من اسممو عوض میکنم

چنين مرگي که دارد ياد ؟
کسي ايا نشان از آن تواند داد ؟
نمي دانم

دیدی تونستم؟
حالا عوض کن اسمتو

moh@mad · 3/10/20

من گرفتار شبم در پی ماه آمده ام
سیب را دست تو دیدم به گنـ*ـاه آمده ام
سیب دندان زده از دست تو افتاد زمین
باغبانم که فقط محض نگاه آمده ام

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

کاربر ممتاز

کاربر نیمه فعال

کاربر ممتاز

کاربر نیمه فعال

کاربر ممتاز

کاربر نیمه فعال

کاربر ممتاز

کاربر نیمه فعال

حامی انجمن رمان ۹۸

کاربر ممتاز

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین