خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
5,730
امتیاز واکنش
21,398
امتیاز
423
زمان حضور
45 روز 15 ساعت 23 دقیقه
تو پنداري که دارد خاطري از هر چه غم آزاد
اما من به چشم خويش مي بينم
من به این جمله نمی اندیشم
به تو می اندیشم

ای سراپا همه خوبی
تک و تنها به تو می اندیشم


مشاعره با اشعار فریدون مشیری

 
  • تشکر
Reactions: POURIA

POURIA

حامی انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/2/23
ارسال ها
244
امتیاز واکنش
452
امتیاز
103
محل سکونت
مشهد
زمان حضور
1 روز 6 ساعت 35 دقیقه
من به این جمله نمی اندیشم
به تو می اندیشم

ای سراپا همه خوبی
تک و تنها به تو می اندیشم
من اینجا ریشه در خاکم
من اینجا عاشق این خاک اگر آلوده یا پاکم
من اینجا تا نفس باقیست می مانم
من از اینجا چه می خواهم،نمی دانم
امید روشنائی گر چه در این تیره گیهانیست
من اینجا باز در این دشت خشک تشنه می رانم
من اینجا روزی آخر از دل این خاک با دست تهی
گل بر می افشانم
من اینجا روزی آخر از ستیغ کوه چون خورشید
سرود فتح می خوانم
و می دانم
تو روزی باز خواهی گشت


مشاعره با اشعار فریدون مشیری

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad و M2bin

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
5,730
امتیاز واکنش
21,398
امتیاز
423
زمان حضور
45 روز 15 ساعت 23 دقیقه
من اینجا ریشه در خاکم
من اینجا عاشق این خاک اگر آلوده یا پاکم
من اینجا تا نفس باقیست می مانم
من از اینجا چه می خواهم،نمی دانم
امید روشنائی گر چه در این تیره گیهانیست
من اینجا باز در این دشت خشک تشنه می رانم
من اینجا روزی آخر از دل این خاک با دست تهی
گل بر می افشانم
من اینجا روزی آخر از ستیغ کوه چون خورشید
سرود فتح می خوانم
و می دانم
تو روزی باز خواهی گشت
تـو آسمان آبی آرام و روشنی
مـن چون کبوتری کـه پرم در هوای تـو

یک شب ستاره‌های تـو را دانه چین کنم
با اشک شرم خویش بریزم بـه پای تـو


مشاعره با اشعار فریدون مشیری

 
  • تشکر
Reactions: POURIA

POURIA

حامی انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/2/23
ارسال ها
244
امتیاز واکنش
452
امتیاز
103
محل سکونت
مشهد
زمان حضور
1 روز 6 ساعت 35 دقیقه
تـو آسمان آبی آرام و روشنی
مـن چون کبوتری کـه پرم در هوای تـو

یک شب ستاره‌های تـو را دانه چین کنم
با اشک شرم خویش بریزم بـه پای تـو
ولی افسوس و صد افسوس
زابر تیره برقی جست
که قاصد را میان ره بسوزانید


مشاعره با اشعار فریدون مشیری

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
5,730
امتیاز واکنش
21,398
امتیاز
423
زمان حضور
45 روز 15 ساعت 23 دقیقه
ولی افسوس و صد افسوس
زابر تیره برقی جست
که قاصد را میان ره بسوزانید
درد بی درمان شنیدی
حال من یعنی همین

بی تو بودن، درد دارد
می زند من را زمین


مشاعره با اشعار فریدون مشیری

 

niloofar.H

کاربر نیمه حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
11/3/20
ارسال ها
1,078
امتیاز واکنش
13,972
امتیاز
323
زمان حضور
37 روز 16 ساعت 10 دقیقه
نرسد دست تمنا چون به دامان شما
می‌توان چشم دلی دوخت به ایوان شما


مشاعره با اشعار فریدون مشیری

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
5,730
امتیاز واکنش
21,398
امتیاز
423
زمان حضور
45 روز 15 ساعت 23 دقیقه
نرسد دست تمنا چون به دامان شما
می‌توان چشم دلی دوخت به ایوان شما
امید روشنایی گر چه در این تیره گی ها نیست
من اینجا باز در این دشت خشک تشنه می رانم
من اینجا روزی آخر از دل این خاک با دست تهی
گل بر می افشانم
من اینجا روزی آخر از سِتیغ کوه چون خورشید
سرود فتح می خوانم
و می دانم تو روزی باز خواهی گشت


مشاعره با اشعار فریدون مشیری

 
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا