خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

. faRiBa .

مدیر آزمایشی مجله خبری رمان ۹۸
مدیر آزمایشی
کپیست انجمن
  
عضویت
3/8/20
ارسال ها
632
امتیاز واکنش
12,718
امتیاز
303
زمان حضور
54 روز 2 ساعت 26 دقیقه
نور پنهاني بخشش را، در چشمه مهر!
اهتزاز ابديت را مي بينم!!
بيش از اين، سوي نگاهت، نتوانم نگريست!
اهتزاز ابديت را يارای تماشايم نيست!
كاش می گفتی چيست
آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاريست؟!


مشاعره با اشعار فریدون مشیری

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad

* رهــــــا *

مدير بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
31/10/18
ارسال ها
996
امتیاز واکنش
9,620
امتیاز
233
محل سکونت
مرز جنون
زمان حضور
10 روز 22 ساعت 18 دقیقه
تو آسمان آبی آرام و روشنی
من چون کبوتری که پرم در هوای تو

یک شب ستاره های ترا دانه چین کنم
با اشک شرم خویش بریزم به پای تو


مشاعره با اشعار فریدون مشیری

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
6,517
امتیاز واکنش
23,056
امتیاز
423
زمان حضور
50 روز 12 ساعت 29 دقیقه
و پاهای خسته ام توان دویدن نداشت
چشم می گشودم همه رفته بودند
مثل "بامدادی" که گذشت
و دیر فهمیدم که دیگر شب است


مشاعره با اشعار فریدون مشیری

 
  • تشکر
Reactions: Maryam.alef

Maryam.alef

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
24/7/20
ارسال ها
139
امتیاز واکنش
1,219
امتیاز
163
سن
22
محل سکونت
کرمانشاه
زمان حضور
6 روز 15 ساعت 59 دقیقه
و پاهای خسته ام توان دویدن نداشت
چشم می گشودم همه رفته بودند
مثل "بامدادی" که گذشت
و دیر فهمیدم که دیگر شب است
تو که امروز نگاهت با نگاه دگران است

باش فردا که دلت با دگران است


مشاعره با اشعار فریدون مشیری

 

niloofar.H

کاربر نیمه حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
11/3/20
ارسال ها
1,076
امتیاز واکنش
13,976
امتیاز
323
زمان حضور
37 روز 21 ساعت 9 دقیقه
تو آسمان آبی آرام و روشنی
من چون کبوتری که پرم در هوای تو
یک شب ستاره های ترا دانه چین کنم
با اشک شرم خویش بریزم به پای تو


مشاعره با اشعار فریدون مشیری

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
6,517
امتیاز واکنش
23,056
امتیاز
423
زمان حضور
50 روز 12 ساعت 29 دقیقه
و پاهای خسته ام توان دویدن نداشت
چشم می گشودم همه رفته بودند
مثل "بامدادی" که گذشت
و دیر فهمیدم که دیگر شب است
" بامداد" رفت
رفت تا تنهایی ماه را حس کنی


مشاعره با اشعار فریدون مشیری

 

niloofar.H

کاربر نیمه حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
11/3/20
ارسال ها
1,076
امتیاز واکنش
13,976
امتیاز
323
زمان حضور
37 روز 21 ساعت 9 دقیقه
يکي را دوست دارم
ولي افسوس او هرگز نميداند
نگاهش ميکنم شايد
بخواند از نگاه من
که او را دوست می دارم
ولی افسوس او هرگز نميداند


مشاعره با اشعار فریدون مشیری

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
6,517
امتیاز واکنش
23,056
امتیاز
423
زمان حضور
50 روز 12 ساعت 29 دقیقه
در جوانی جان گرگت را بگیر
وای اگر این گرگ گردد با تو پیر
روز پیری، گر که باشی هم چو شیر
ناتوانی در مصاف گرگ پیر


مشاعره با اشعار فریدون مشیری

 
  • تشکر
Reactions: niloofar.H

niloofar.H

کاربر نیمه حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
11/3/20
ارسال ها
1,076
امتیاز واکنش
13,976
امتیاز
323
زمان حضور
37 روز 21 ساعت 9 دقیقه
ربودی دفتر دل را و افسوس
که سطری هم از این دفتر نخواندی
گرفتم عاقبت دل بر منت سوخت
پس از مرگم سرکشی هم فشاندی
گذشت از من ولی آخر نگفتی
که بعد از من به امید که ماندی


مشاعره با اشعار فریدون مشیری

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
6,517
امتیاز واکنش
23,056
امتیاز
423
زمان حضور
50 روز 12 ساعت 29 دقیقه
یک جهان ترانه‌ام شکسته در گلو
شعر بی‌جوانه‌ام نشسته روبرو
پشت این دریچه‌های بسته
می‌زنم هوار
ای بهار‌ ای بهار ‌ای بهار


مشاعره با اشعار فریدون مشیری

 
  • تشکر
Reactions: * رهــــــا *
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا