رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمانها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
...بسیار میبازد[2]؛ پس در پایان، بی من، به آتش و نیایش گرای[3]، نه خون و باروت و نه آن خندههای مستانهی دردآور.
#تیرالین
#تصویر_دوریان_گری
#دل_نوشته
#پیچ_و_خم_دنج
_______________________________________
۱. کدیور: صاحب
۲. دیگری رنگ بسیار میبازد: دیگری بسیار تغییر میکند
3. به آتش و نیایش گرای...
...میگویم به خنده و گزاف و فلسفه تا که به سپیده برخیزی و شادی چون باران یکایک[1] بهاری از چشمانت فرو ریزد و من میگویم به تو، او و همه، که های من! او دستکم به خم دست زیبایش سزاوار چاپلوسی مجنون بهر لیلیست.
#تیرالین
#دل_نوشته
#پیچ_و_خم_دنج
_______________________________________
۱. یکایک: ناگهان
...و میروند، من به راستی اهورا و دماوند دوستتان داشتم؛ نداشتم؟ نمیتوانید دروغش پندارید!
من نیز فراموشتان میکنم، به گونهای که اگر روزی در پایان افق تابستان، رویاروی شدیم، به دشواری هفتخوان به یادتان آورم!
پس در این شب که همه دار و ندار پشت سر را میسوزانم، بدرود!
#تیرالین
#دل_نوشته
#پیچ_و_خم_دنج
...پس گیری؛ که مَنَش دل بستم و شیرینیاش پذیرفتم؛ مگر...
باری[3]! باید بنگری و اگر همه بازی کودکان، به زبان روانم آن همه شیرینی بازستانی!
#تیرالین
#دل_نوشته
#پیچ_و_خم_دنج
_______________________________________
1. مهتر: منظور نویسنده
۲. داستانهای پریان: قصههای عاشقانهی افسانهای
۳. باری...
...که چشم در چشمش نشدهام و هر چه رود زندگی از خم کوهسار زمستان و دشتهای هموار بهاری درمیگذرد، نام و نشان او نیز در اندیشهام رنگها میبازد و شاید باید بگویم در این دَم، شاهزادگی او به غبارِ فناست.
#تیرالین
#دل_نوشته
#پیچ_و_خم_دنج
_______________________________________
۱. بههیچ: هرگز
۲...
...من درمیگذرد و تو... باید شادمان باشی، هر چه روی داد و نداد، نزد هر آن کس که دلت میتکاند و دیگر زیبارویان زندگیات و پوزش مخواه، که یکی چون من، به آن روزها نیز تو را الهامبخش راستین زندگی خواهند دانست...
#تیرالین
#دل_نوشته
#پیچ_و_خم_دنج
_______________________________________
۱. تا چه دَم: چقدر
...هستم و میکوشم هرگاه از برتان میگذرم، لَبخند زنم، به خِرد و مهر؛ چون به نخستین بار، همان هنگام که به شورتان مینگریستم، در دل بگفتم:
- اگر او خواهد، من شایستهی شیدایی و مهرم.
#تیرالین
#دل_نوشته
#پیچ_و_خم _دنج
#یخ_و_میخ
_______________________________________
۱. به هیچ: هرگز
۲. تیمار: غمخوار
...و زهر اهریمن برون میریزد!
اکنون نیز روزهاست از سر و رویم ریخته و در زمین فراموشی فرو رفتهای!
و من چون شاهزادهای که با تن و سر زخمی از جنگ با گرگ، بهر دختی از تبار جنگل، بازگشته است در دل میگویم:
- من دوستش داشتم؛ گرچه به سرانجام نرسید و او، دستاویزش بود...
#تیرالین
#دل_نوشته
#پیچ_و_خم_دنج
...بخشی از جان من، کُنه[2] من بودهای!
آیا این بس داستان سرایی از بُن جان، برای بازگرداندنت از آن سرای ناشناخته بسنده نیست لغزیده پای شهریار[3]؟
#تیرالین
#دل_نوشته
#پیچ_و_خم_دنج
_______________________________________
۱. میرهی: رها میکنی
۲. کنه: هویت
3. شهریار اشاره به معنی ماه شهریور: شهریاری نیک
...آنم که در سر و دلم جولان دهی و نه نوشتههای زیبا، بُرنا[1] و ارزشمندم.
تنها با خود پیمان میبندم از همنشینیهای ناگزیر و یا خودخواسته با کسی که نمیخواهم نیز درگذرم و پیرامون خود را با گلهای بهاری پُر کنم.
#تیرالین
#دل_نوشته
#پیچ_و_خم_دنج
_______________________________________
۱. برنا مجاز...
...خواهیم ایستاد؛ همان روز که سر و جانم از بر شکوفایی بهار است و تو... قلم بردباری پیشه میکند، تا روزگار دیگر تو را بنگرد؛ کهتر!
#تیرالین
#دل_نوشته
#پیچ_و_خم_دنج
_______________________________________
۱. تابستانی: موقت
۲. مشتبه شده بودم: به اشتباه افتاده بودم
۳. بیدست: معادل بیسروپا
۴. دستی...
...و سخن از دلدادگی ما میگویند و نگاهها و سخنهای دیوانهوار روانه میکنند؛ میدانی؟ هوا بس زهرآلود است! اگر تو ایشان را نَگسلی، خود از دم تیغشان میزنم!
#تیرالین
#دل_نوشته
#پیچ_و_خم_دنج
_______________________________________
۱. آهنگ: قصد
۲. جام فراز ده: برو خوش باش
۳. خط از بر میکنی: سخن...
بگذار به لبخندی هر روز و شب دل در دام و شور تو داشته باشم؛ که نیکتر از جنگهای هر روزهی جهان است.
#تیرالین
#دل_نوشته
#پیچ_و_خم_دنج
***
- نمیتوانم لبخند دیوانهوارت از یاد به در کنم؛ از جانم چه میخواهی؟ میتوانم هر روز و شبت بیندیشم و سخن دلدادگی از بر کنم، بس است؟
- بس است! چرا که با همین...
...و ناکجا میگذاری؛ ولی کو؟ من در این دَم نیز از تو رشتهی مهر بُریدهام، چه رسد به آن روزها که در بزمی خودساخته به پای کوبی خویشم!
#تیرالین
#دل_نوشته
#پیچ_و_خم_دنج
_______________________________________
۱. دلم میتکاند: دلم میلرزاند
۲. نوشتههایم دلدادگی: نوشتههای دلدادگیام
۳. بر سر خویش...
...و خم ره میدهد؛ بهتر از آن است که تو هر روز فریاد شرم و پنهان داشتن سر و چهره سر دهی و من، پنهانی در بزم هر روزهی این کاخ، زهر و مَست بنوشم!
پس از جای فرو رفتن در اقیانوس شرم و پشیمانی، دستم بگیر تا ما نیز پای کوبیم و خند؛ که زندگی رود روان است و به هیچ نایستد.
#تیرالین
#دل_نوشته
#پیچ_و_خم_دنج
...من تابستانم و فرشتهی پاییز بر شانه مینشانم!
پس بیا هر دو در واپسین واژگان این قلم که تیرالین مینویسد و اندیشهاش تهی میشود، دمی ژرف گیریم و غبار تیرهی زخمهای داشته و نداشته از یکدیگر را از سـ*ـینه بیرون کنیم. "نه آنکه کبریتی افکنده شود و خاکستری بر جای بماند!"
#تیرالین
#دل_نوشته...
...شاد باش میگویم که پس از روانه شدن جویبار و سیلاب از دیدگان، دَمی از این تصمیم رهایی بازنگشتی. "گرچه او پوزخند زند و هزار دیوانگی دیگر!"
#تیرالین
#پیچ_و_خم_دنج
#دل_نوشته
_______________________________________
۱. بار ده: اجازه بده، بگذار
۲. دست خون دلدادگی: قُمار عشق
۳. پدر آتش: خدا
۴. شمار: نوبت
...گوش بیاویز که دیگر بار[5] بازی با من نداری، که اگر باری پسین خواهی، خود برانگشتت میگردانم و رهسپار زخم و درد و رنج و دست خون[6].
#تیرالین
#دل_نوشته
#پیچ_و_خم_دنج
_______________________________________
۱. باری: به هر حال
۲. این جام و سنگ: این موضوع
۳. دِی به آب روان است: حرف دیروزم پوچ و...
...براندی و او از بر کرد؛ زهی دیوانهنژاد، زهی![4]
و باری[5]، گرچه به زخم بر زانو افتادی و در کمر کوه ماندهای، دستم بگیر و برخیز!
#تیرالین
#دل_نوشته
#پیچ_و_خم_دنج
_______________________________________
۱. شور دموار: خوشحالی لحظهای
۲. راست: درست
۳. سرها بر خاک میافتد: افراد زیادی تسلیم...
...چندان که رویاوریش بایستم!
ای کاش قلمی به دست گیرد و فرایم بخواند! نمیخواهم رها کنم و در روم!
آه... مینگری؟ این بار نیز با دلداری بیمهر و دیوانه رویارویم و باید رفت چون پرستویی مهاجر!
#تیرالین
#دل_نوشته
#پیچ_و_خم_دنج
_______________________________________
1. شماری از سِیُم: به سه شماره،...