خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Usage for hash tag: دل_نوشته

  1. Tiralin

    پیچ و خم دنج | elina2003 کاربر انجمن رمان ۹۸

    ...خم کوچه نشود، رواست! بگذر از این ره، که منش هزاره رفته‌ام[4] و بنگر، این تنی[5] را که به پاس[6] همان رهروی خون بار است، خون‌بار! #تیرالین #دل_نوشته #پیچ_و_خم_دنج _______________________________________ 1. قلم انداز: بی‌خیال آن شو ۲. جویبارهای بی‌نشان: سرزمین‌های دور افتاده ۳. ز دست پرواز: از...
  2. Tiralin

    پیچ و خم دنج | elina2003 کاربر انجمن رمان ۹۸

    ...آه، می‌دانم! تیرالین تو را نخواهد یافت، ولی به یادش می‌آوری، آن هنگامه که دلت پاره‌پاره است و مرغان آسمانی برت می‌گریند! #تیرالین #پیچ_و_خم_دنج #دل_نوشته _______________________________________ 1. ناچیز خم: اثر حداقل ۲. شمار: نوبت ۳. زاده‌ی بی‌باکی، زاده‌ی شجاعت: معنی اسم تیرالین ۴. خونگر: خنجر
  3. Tiralin

    پیچ و خم دنج | elina2003 کاربر انجمن رمان ۹۸

    ...به یاد نیارم آن نام شومش! کاش قهوه‌ی تلخی رسد، کاش دوست دورم به این جا رسد. من از این نام و رنگ بیزارم و سوگند به اهورای باد و آتش! که او هیچ‌گاه نخواهد دانست... من طناب دارش می‌آویزم، شاید، خواهد دانست..؟ #تیرالین #دل_نوشته #پیچ_و_خم_دنج _______________________________________ ۱. بوقلمون...
  4. Tiralin

    پیچ و خم دنج | elina2003 کاربر انجمن رمان ۹۸

    ...کرد[۳]؛ تیرالین ز دست رفت؛ شاید که روشنگرِ[۴] دل به آتشکده‌ای[5] دگر رسیده و شاید این براستی رسته از داستان‌های شهرزاد نام[6]. #تیرالین #دل_نوشته #پیچ_و_خم_دنج _______________________________________ ۱. به نام و رنگی رسیده: به سخنی درخور رسید ۲. می‌دویدم به گریخت: برای فرار می‌دویدم ۳. بی دل...
  5. Tiralin

    پیچ و خم دنج | elina2003 کاربر انجمن رمان ۹۸

    ...دلبر است که این کویر[3] را آب دوباره می‌دهد! و بس خرسندم که دم‌های بیهوده از تنم نرست[4] و همه از برای پاسداری‌ات بود، ماه‌روی! #تیرالین #دل_نوشته #پیچ_و_خم_دنج _______________________________________ ۱.دو گوی درخشان: استعاره از دو چشم درخشان ۲. دَم مجاز از نفس ۳. کویر استعاره از زندگی ۴...
  6. Tiralin

    پیچ و خم دنج | elina2003 کاربر انجمن رمان ۹۸

    ...نه! او نیز چون تو آدمی! بنگر،‌ به‌سان هر چه که در باغ دل کاشته‌ای و ترس برون ریختنش داری! سخن کن، تا پایان داستان خویش را بدانی؛ آری یا نه! هر گونه توانی آوا شو و گام؛ ولی خود به افسوس واپسین مرسان! که هیچش ارزش نیست، آن‌چه در پنهان و آشکار می‌گویند و دل‌ریز! #تیرالین #پیچ_و_خم_دنج #دل_نوشته
  7. Tiralin

    پیچ و خم دنج | elina2003 کاربر انجمن رمان ۹۸

    ...تو بخواب! ما ز گیسو و نازت خواهیم گذشت، من دلبری‌ات به فراموشی می‌سپارم، تا بدان‌سان که تنی دیگر از جانم کَنَد، پس بیارام! این دلدار بی‌وفا پاکی چشم‌ها و آوای دل‌کشت از یاد به در می‌کند، اگر که به خاک و مرگ نرسد؛ اگر که جانی برایش بماند و اگر که تو، به نیکی بیارامی! #تیرالین #دل_نوشته...
  8. Tiralin

    پیچ و خم دنج | elina2003 کاربر انجمن رمان ۹۸

    ...اگر فرمانت پذیرم، می‌دانم که روزگاری دراز به پشیمانی و افسوس خواهم بود؛ چه مرا دربرگیرد و پذیرا باشد، چه به هر گونه که خواهان، از درب دلم برانَد." پس با آوایی لرزان دم می‌زنم: - دوستت دارم! #تیرالین #دل_نوشته #پیچ_و_خم_دنج _______________________________________ ۱. به‌سان ارزن: به مقدار خیلی کم
  9. Tiralin

    پیچ و خم دنج | elina2003 کاربر انجمن رمان ۹۸

    ...در میان سیلی از مردم دون و پچ‌پچ‌وار تنها گذاشتم و اکنون پس از سال‌ها او را در میان همان مردم می‌بینم که بی‌باکانه کف می‌زند و پای می‌کوبد که های من! به راستی این من است که زمین می‌خورد و عرق شرم می‌ریزد! #تیرالین #دل_نوشته #پیچ_و_خم_دنج _______________________________________ ۱. بی‌داد...
  10. Tiralin

    پیچ و خم دنج | elina2003 کاربر انجمن رمان ۹۸

    ...خونِ رفته می‌سوزد، به آتش پیش پای می‌سپارم و با خنده‌ای دیوانه‌وار نابودی‌اش می‌نگرم. شیفتگی ناهنگام، دلبرِ بیگانه، خوش‌آوا، مایه‌ی شگفتی و خنده و به نام دیدارهای بی‌نام و نشان و خسته‌کننده، پوزش و بدرود از شما! #تیرالین #پیچ_و_خم_دنج #دل_نوشته _______________________________________ 1. رسته: رها
  11. Tiralin

    پیچ و خم دنج | elina2003 کاربر انجمن رمان ۹۸

    او به مانند هیچ یک از روزهای دیوانگی نیست؛ ولی به‌سان همه‌ی آن روزها. چشم‌ها خواهان گریستنِ سخت چون هنگامی که ز دست برفتی، ولی کجاست آن اشک و گریست[1]؟ دل شاید بخواهد به دیدارت بیاد و از شور تو سینِه را بدرود، ولی کو آن دیدار خواهی و شور؟ باید که لـ*ـب‌ها به شنیدن بازگشتت به خنده شکفته شوند، ولی...
  12. Tiralin

    پیچ و خم دنج | elina2003 کاربر انجمن رمان ۹۸

    ...به آسمان برخیزد، چنین زمزمه می‌کند: - در پی این دیوانه بودن تنها بی پا و سرت می‌کند! دَمی لرزان می‌گیرم و گرفته پاسخ می‌گویم: - من... به بی پا و سرت بودن در راهت خشنودم، اگر که به راستی... همراهم باشی. پس چشم فرو می‌بندم و او واپسین را پچ‌پچ‌وار دم می‌زند: - هستم. #تیرالین #پیچ_و_خم_دنج...
  13. Tiralin

    پیچ و خم دنج | elina2003 کاربر انجمن رمان ۹۸

    ...که اگر نگریزم، بس در آن دریای ژرف فرو خواهم رفت. که اگر گریزان نباشم، کس مرا رهایی دهنده‌اش نباشد؛ دست‌کم خودت، دلبر شیرین! #تیرالین #دل_نوشته #پیچ_و_خم_دنج **** دلبر... دلدار... معشوق... هر که هستی بازا! بگویمت دلبر طناز، جای افسوس و خنده نباشد؟ تو دیوانه‌ای یا که من؟ من دلدارم یا که تو؟...
  14. Tiralin

    پیچ و خم دنج | elina2003 کاربر انجمن رمان ۹۸

    ...بودم و دل بر دیگری داده. به راستی من چه بودم؟ ولی هر چه بودم، هستم و خواهم بود؛ تا این جهان پابرجاست و ریشه‌ی شیدایی‌ات در دل، من سودای دیدارت در سر دارم و تشنه‌ی آن نگاه خیره‌ات باشم. ای سر و سامانِ منِ شیدا؛ تا هنگامه‌ی دیدارت با این دلداده، بدرودت و بدرودت... #تیرالین #دل_نوشته #پیچ_و_خم_دنج
  15. Tiralin

    پیچ و خم دنج | elina2003 کاربر انجمن رمان ۹۸

    ...هنگامه‌ی بازگشت است! ترانه‌سرایی می‌گفت: - دلدار من، دلدار من دل می‌بری و می‌روی... به گمانم از توی بی‌وفا، از توی ستم‌کار سخن می‌گفت و این تویی که من هر دم ناسزایش می‌گویم؛ بسی با یک نگاه ژرف و پاک دل مرا برده... پس بس است دیگر... بیا و دل رمیده‌ی مرا مرهم باش! #تیرالین #دل_نوشته #پیچ_و_خم_دنج
  16. Tiralin

    پیچ و خم دنج | elina2003 کاربر انجمن رمان ۹۸

    ...ندوز؛ که خم میان ابرو و گذر چرا! و بدان ما می‌توانستیم به ناموری شیرین و فرهاد رسیم، اگر که پل‌های پشت را به آتش دوزخ دگرگون[4] نمی‌ساختیم. #دل_نوشته #پیچ_و_خم_دنج #تیرالین #TO_NO_ONE _______________________________________ ۱. دگرگون: تبدیل ۲. نوشیدن سیاهی افسون: تجربه ی اتفاقات ناگوار و حال...
  17. Tiralin

    پیچ و خم دنج | elina2003 کاربر انجمن رمان ۹۸

    ...لَب به خنده گشود، من نیز. ولی گویی راست سخن‌اند، آنان که می‌گویند هر آغازی پایانی دارد. پایان ما نیز یک گفتگوی نفرینی و ناچیز بود؛ ولی همان ناچیز نام سیلی سرخم روانه کرد و تو را از برم براند. و نیز اکنون است، که از تو تنها اندیشه مانده و دیدارهای ناخواسته‌ی شگفت. #تیرالین #دل_نوشته #پیچ_و_خم_دنج
  18. Tiralin

    پیچ و خم دنج | elina2003 کاربر انجمن رمان ۹۸

    ...اشک به چاشنی عرق برهیم؛ نقاب اندازیم و چه گره‌‌ای[2] است، اگر به دیدار و رسیدنی شیرین روی آوریم. آری، گوهر شب! نزدیک آی، که من به تنهایی خوش و ناخوشت را خریدارم. #تیرالین #دل_نوشته #پیچ_و_خم_دنج #TWICE #behind_the_mask _______________________________________ 1. گره استعاره از مشکل ۲. تیمار...
  19. Tiralin

    پیچ و خم دنج | elina2003 کاربر انجمن رمان ۹۸

    ...خوش‌رو می‌گویم: - از دیدارتان نیک‌بختم. و سیاه پوش وارسته در پاسخ، موسیقی را از گوش‌هایم دور می‌کند و می‌گوید: - من نیز نیک‌بختم و... سر به زیر می‌اندازد. - گویی این همان دگرگونی جان است، که قلم‌ها نگاشته‌اند. #تیرالین #دل_نوشته #پیچ_و_خم_دنج _______________________________________ ۱. کدیور...
  20. Tiralin

    پیچ و خم دنج | elina2003 کاربر انجمن رمان ۹۸

    ...- من بسی شرمسارم، ولی این گرگ، من است، مهتر! اگر به روزگار پیشین بازگردم، آن گرگ تمامِ من است، که خون‌گرم زنَد و مرگ! پس دستم گیر و بگریز! #دل_نوشته #تیرالین #پیچ_و_خم_دنج _______________________________________ ۱. به برگ کاهش می سپارند: اهمیت نمی دهند ۲. واپسین: آخرین ۳. تیمار: غم‌خوار 4...
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا