خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

MaRjAn

مدیر برتر رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
19/2/21
ارسال ها
7,611
امتیاز واکنش
31,957
امتیاز
473
سن
17
زمان حضور
221 روز 9 ساعت 32 دقیقه
چشم من جای تو بود ای نور چشم
رفتی و ماند از تو خالی جای تو
چشم خود را اگر نمی‌بینم رواست
چون نبینم بی تو من ماوای تو


اشعار سلمان ساوجی

 

MaRjAn

مدیر برتر رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
19/2/21
ارسال ها
7,611
امتیاز واکنش
31,957
امتیاز
473
سن
17
زمان حضور
221 روز 9 ساعت 32 دقیقه
صاحب سلطان نشان دستور اعظم شمس الدین
ای جلال رفعتت را اوج گردون پایگاه
چون ز سدر آستان حضرت تو برگذشت
شاید ار سجده برندش هر زمان خورشید و ماه
چشمه خورشید را خون گردد از بهر تو دل
چون کند اندر ضمیر عالم آرایت نگاه
گردهی رخصت که بـ*ـو*سد آستانت را فلک
هر زمان از غایت شادی بر اندازد کلاه
چون به دار الملک حکمت پادشاهی می‌سزد
گر بود قدر تو را از چرخ اطلس بارگاه
مدتی شد تا نکردی در خلا و در ملا
یاد من کارم ازان شوریده شد حالم تباه
خود نمی‌دانی که از من روی برتابد طرب
گر نباشد سد اقبالت مرا پشت و پناه
گر خلاف راستی کردند نقلی نیست غم
هست بر تصدیق قول من ضمیر تو گواه
حق همی داند که از من بد نیاید در وجود
ور در آمد خود کجا شد خلعت ثم اجتباه
ور همه خود راست است آن بیت یاد‌آور که گفت:
از بزرگان عفو باشد وز فرو دستان گنـ*ـاه


اشعار سلمان ساوجی

 

MaRjAn

مدیر برتر رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
19/2/21
ارسال ها
7,611
امتیاز واکنش
31,957
امتیاز
473
سن
17
زمان حضور
221 روز 9 ساعت 32 دقیقه
همی خرید خر و گاو و گوسفند و گله
زمان وقف جمال عرب همه ساله
ولی ولی ولی اندرین دو سه سال
نکرد حاصل غیر از بهای گوساله


اشعار سلمان ساوجی

 

MaRjAn

مدیر برتر رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
19/2/21
ارسال ها
7,611
امتیاز واکنش
31,957
امتیاز
473
سن
17
زمان حضور
221 روز 9 ساعت 32 دقیقه
موجب جمعیت نجوم به عقرب
کرد از گردون سوال شاه زمانه
گفت که چون رایتت به عزم توجه
لشکری آراست کش نبود کرانه
میر سپاه فلک به بارگه خویش
کرد امیری طلب زهر در خانه
تا کند از سروران خیل کواکب
کوکبه‌ای در مواکب تو روانه


اشعار سلمان ساوجی

 

MaRjAn

مدیر برتر رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
19/2/21
ارسال ها
7,611
امتیاز واکنش
31,957
امتیاز
473
سن
17
زمان حضور
221 روز 9 ساعت 32 دقیقه
ای تاج سر همه افاضل
ای لطف تو روح را سکینه
هستت ملکی ملک صفاتی
در طبع عدوت جز سگی نه
ای قبله مقبلان در تو
حاجت نه به مکه و مدینه
شد کعبه فاضلان جنابت
صیت تو رسد به هر مدینه
در هجره تو که باد معمور
باشد همه چیزها بدی نه
کردیم نشاط بر بساطت
خوش بود مرا نشاط دینه
روزی کندت خدای روزی
از عالم غیب صد خزینه
تا تو به کرم بر اهل معنی
آنها همه را کنی هزینه
فضل و هنر و علوم هستند
از قدر تو مایه کمینه
دریای محیط بخششت راست
بسیار فزونی و کمی نه
در خاطر توست گنج معنی
وز فضل تو را بسی دفینه


اشعار سلمان ساوجی

 

MaRjAn

مدیر برتر رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
19/2/21
ارسال ها
7,611
امتیاز واکنش
31,957
امتیاز
473
سن
17
زمان حضور
221 روز 9 ساعت 32 دقیقه
بر بتان، حسن و جوانی مفروش
ای جوان گرچه به غایت خوبی
بی زرت کار میسر نشود
گر تو خود یوسف بن یعقوبی
حلقه بی زر چه زنی بر در دوست
آهن سرد چرا می‌کوبی


اشعار سلمان ساوجی

 

MaRjAn

مدیر برتر رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
19/2/21
ارسال ها
7,611
امتیاز واکنش
31,957
امتیاز
473
سن
17
زمان حضور
221 روز 9 ساعت 32 دقیقه
محیط کوه و قار آفتاب ابر عطا
که آسمان بزرگی و اختر دادی
رسوم ظلم و قوانین عدل در عالم
به تیغ و کلک تو برداشتی و بنهادی
ز دست خیل سخایت که عادت کان کرد
نشسته دست گهر در حصار پولادی
خدایگانا یکبارگی بیفتادم
ز ضعف حال و تو با حال من نیفتادی
کنون زمانه که شاگرد رای توست مرا
ز درگه تو جدا می‌کند به استادی
ز خانه‌های عناکب خلل پذیرتر است
مرا سزای اقامت ز سست بنیادی
قبول کرده ازین بنده کش کنی آزاد
به جان خواجه که دیشب نخفتم از شادی
پس از غلامی ده ساله گشته‌ام راضی
به بندگیت به یک سطر خط آزادی
بسان سوسن اگر بنده را کنی آزاد
به صد زبان کنم از بندگیت آزادی
همیشه تا که جهان و جهانیان باشند
پناه و پشت جهان و جهانیان بادی


اشعار سلمان ساوجی

 

MaRjAn

مدیر برتر رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
19/2/21
ارسال ها
7,611
امتیاز واکنش
31,957
امتیاز
473
سن
17
زمان حضور
221 روز 9 ساعت 32 دقیقه
در ره بغداد کز هر جانبی
ناله افتاده باری آمدی
داشتم اسبی که از رفتار او
بر دلم هر دم غباری آمدی
اندکی زر نیز بود اما نبود
آن قدر کاندر شماری آمدی
زر نماند و مرد ریگ اسبم بماند
هم نماندی گربه کاری آمدی


اشعار سلمان ساوجی

 

MaRjAn

مدیر برتر رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
19/2/21
ارسال ها
7,611
امتیاز واکنش
31,957
امتیاز
473
سن
17
زمان حضور
221 روز 9 ساعت 32 دقیقه
ای وزیری که گر ز کلک تو ابر
داشتی مایه در چکانیدی
گر عیال کف تو گشتی آز
از گداییش وارهاندی
بر تو گر نیستی مدار جهان
چرخ گرد جهان نگردیدی
دوش گفتند درد پایی هست
خواجه را کاش بنده نشنیدی
درد چشمش اگر امان دادی
آمدی پای خواجه بـ*ـو*سیدی
به سرو دیده آمدی پیشت
دیده بر پای خواجه مالیدی
دیده خویش را دوا کردی
درد پایش به دیده بر چیدی


اشعار سلمان ساوجی

 

MaRjAn

مدیر برتر رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
19/2/21
ارسال ها
7,611
امتیاز واکنش
31,957
امتیاز
473
سن
17
زمان حضور
221 روز 9 ساعت 32 دقیقه
ایا دریای جود و کان همت
که گردون مروت را مداری
ترا زان گوهر نایاب کان است
به رنگ لعل و بوی مشک تاری
کرم کن پاره‌ای بفرست پنهان
اگر داری و می‌دانم که داری


اشعار سلمان ساوجی

 
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا