- عضویت
- 20/8/18
- ارسال ها
- 765
- امتیاز واکنش
- 15,356
- امتیاز
- 303
- سن
- 25
- زمان حضور
- 35 روز 8 ساعت 33 دقیقه
نویسنده این موضوع
با حس درد بدی توی پام چشمامرو باز کردم
چشم گردوندم تا ببینم مامان کجاست که با دیدن قامت مردی پشت به پنجره متعجب شدم
-ببخشید، شما؟
شونههاش تکون خفیفی خورد و به طرفم برگشت
-بالاخره بهوش اومدی؟
قلبم با دیدنش یکلحظه ایستاد؛ هل شده لیوان آبی ریخت و بزور کمی به خوردم داد
به خودم اومدم و با انزجار زیر دستش زدم که لیوان سر خورد و به...
چشم گردوندم تا ببینم مامان کجاست که با دیدن قامت مردی پشت به پنجره متعجب شدم
-ببخشید، شما؟
شونههاش تکون خفیفی خورد و به طرفم برگشت
-بالاخره بهوش اومدی؟
قلبم با دیدنش یکلحظه ایستاد؛ هل شده لیوان آبی ریخت و بزور کمی به خوردم داد
به خودم اومدم و با انزجار زیر دستش زدم که لیوان سر خورد و به...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
در حال تایپ رمان اسی قصاب عاشق می شود | gandom کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش: