- عضویت
- 9/7/19
- ارسال ها
- 512
- امتیاز واکنش
- 1,128
- امتیاز
- 178
- محل سکونت
- در انجا ک تنی میمیرد
- زمان حضور
- 1 روز 20 ساعت 44 دقیقه
نویسنده این موضوع
و باران سخت میبارد در یک شب سرد پاییزی. این آغازی دیگر است و این منم. گمشده
در مه. ستارهای سرگردان در کهکشانی بیانتها. فرورفته در قعر اقیانوسی عمیق و تاریک. من گمشدهام.
من در دنیای متروک تنهایی خود که تاریکترین شبها و ابریترین روزها را دارد و باد زیر آوار غروب کوچههایش را دلتنگ مینوازد،
گمشدهام. آری، من گمشدهام...
شب مهتاب گاهی دلم برای خودم تنگ می شود ... گاهی دلم برای باورهای گذشته ام تنگ می شود ...
گاهی دلم برای پاکیهای کودکانه ی قلبم میگیرد ... گاهی دلم از آنهایی که در این مسیر بی انتها آمدند و رفتند خسته می شود ...
گاهی دلم از کسانی که ناغافل دلم را میشکنند میگیرد ... گاهی آرزو میکنم ای کاش ... دلی نبود تا تنگ شود ... تا خسته شود ... تا بشکند ....
در مه. ستارهای سرگردان در کهکشانی بیانتها. فرورفته در قعر اقیانوسی عمیق و تاریک. من گمشدهام.
من در دنیای متروک تنهایی خود که تاریکترین شبها و ابریترین روزها را دارد و باد زیر آوار غروب کوچههایش را دلتنگ مینوازد،
گمشدهام. آری، من گمشدهام...
شب مهتاب گاهی دلم برای خودم تنگ می شود ... گاهی دلم برای باورهای گذشته ام تنگ می شود ...
گاهی دلم برای پاکیهای کودکانه ی قلبم میگیرد ... گاهی دلم از آنهایی که در این مسیر بی انتها آمدند و رفتند خسته می شود ...
گاهی دلم از کسانی که ناغافل دلم را میشکنند میگیرد ... گاهی آرزو میکنم ای کاش ... دلی نبود تا تنگ شود ... تا خسته شود ... تا بشکند ....
حرف دلم...
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر: