خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
وضعیت
موضوع بسته شده است.

by_aSal_baek04

کاربر فعال انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
9/7/19
ارسال ها
512
امتیاز واکنش
1,128
امتیاز
178
محل سکونت
در انجا ک تنی میمیرد
زمان حضور
1 روز 20 ساعت 44 دقیقه
نویسنده این موضوع
و باران سخت می‌بارد در یک شب سرد پاییزی. این آغازی دیگر است و این منم. گم‌شده
در مه. ستاره‌ای سرگردان در کهکشانی بی‌انتها. فرورفته در قعر اقیانوسی عمیق و تاریک. من گم‌شده‌ام.
من در دنیای متروک تنهایی خود که تاریک‌ترین شب‌ها و ابری‌ترین روزها را دارد و باد زیر آوار غروب کوچه‌هایش را دلتنگ می‌نوازد،
گم‌شده‌ام. آری، من گم‌شده‌ام...


شب مهتاب گاهی دلم برای خودم تنگ می شود ... گاهی دلم برای باورهای گذشته ام تنگ می شود ...
گاهی دلم برای پاکیهای کودکانه ی قلبم میگیرد ... گاهی دلم از آنهایی که در این مسیر بی انتها آمدند و رفتند خسته می شود ...
گاهی دلم از کسانی که ناغافل دلم را میشکنند میگیرد ... گاهی آرزو میکنم ای کاش ... دلی نبود تا تنگ شود ... تا خسته شود ... تا بشکند ....


حرف دلم...

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

by_aSal_baek04

کاربر فعال انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
9/7/19
ارسال ها
512
امتیاز واکنش
1,128
امتیاز
178
محل سکونت
در انجا ک تنی میمیرد
زمان حضور
1 روز 20 ساعت 44 دقیقه
نویسنده این موضوع
تنهایی یعنی دیگه دل و دماغ نداشته باشی بری قسمت طنز و پیامک هارو بخونی
تنهایی یعنی تا میای پیامک,, اول بری دنبال اسم اون بگردی تا ببینی آنلاینه یا نه تا خیالت راحت بشه که هنوزم هست
تنهایی یعنی فقط نوشته های "اونو" بخونی نه یک بار و دوبار....ده بار
تنهایی یعنی وقتی ببینی به کسی لایک داده قلبت هُــرّی بریزه پایین ,دستات بلرزه ,نفست بگیره
تنهایی یعنی حَــســرت شنیدن صداش
تنهایی یعنی....من بدون "تــــو"...


حرف دلم...

 

by_aSal_baek04

کاربر فعال انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
9/7/19
ارسال ها
512
امتیاز واکنش
1,128
امتیاز
178
محل سکونت
در انجا ک تنی میمیرد
زمان حضور
1 روز 20 ساعت 44 دقیقه
نویسنده این موضوع
آنچنان ساده ام که گنجشکها هم مي توانند در جيب هايم لانه کنند با پروانه اي سال ها دوست مي شوم
براي پاي مورچه ام که به گل مي ماند هاي هاي گريه مي کنم در دور و دراز باور خود کودک مي مانم
هميشه حالا چقدر با من رو راستي از اينجا تا کجاي دنيا براي تو بدوم و يا با کدام شاخه ي خيانت خودم را حلق آويز کنم
روزي وقتي که ديگر من نيستم نمي خواهم در پيدا و پنهان تلخ بخندي ويا به خنده بگويي که من واقعا ساده بوده ام حتي در پيله ي تصور و تصوير ...


حرف دلم...

 

by_aSal_baek04

کاربر فعال انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
9/7/19
ارسال ها
512
امتیاز واکنش
1,128
امتیاز
178
محل سکونت
در انجا ک تنی میمیرد
زمان حضور
1 روز 20 ساعت 44 دقیقه
نویسنده این موضوع
آروم آروم به نبودنت عادت میکنم چون هیچوقت داشتنت روتجربه نکردم...دیگه به داشتن چشمهای پرحسرتم عادت کردم..
.سهم من همینه تنهایی تنهایی تنهایی انقدراین بغض گلوموسنگین کرده که حتی نمیتونم حرفامواینجا بنویسم...
دیگه بی هوا خندیدن رویادگرفتم...دیگه تنهایی روخیلی وقته یادگرفتم...یادگرفتم چگونه باتوباشم بی آنکه توباشی...
یادگرفتم نفس بکشم..بی تو..وبیادتو...یادگرفتم چگونه نبودنت رابارویای باتوبودن وجای خالی ات راباخاطراتت پرکنم.


حرف دلم...

 

by_aSal_baek04

کاربر فعال انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
9/7/19
ارسال ها
512
امتیاز واکنش
1,128
امتیاز
178
محل سکونت
در انجا ک تنی میمیرد
زمان حضور
1 روز 20 ساعت 44 دقیقه
نویسنده این موضوع
بوی غربت میدهم اما غریبه نیستم
گرچه میدانم كه عمری در غریبی زیستم
مثل رودی بسـ*ـتر این خاك را طی كرده ام
تا بفهمم عاقبت در جستجوی چیستم
در عبور از لحظه ها بر روی پای اشتیاق
لـ*ـب شكست از خشكی اما همچنان می ایستم
دستهایت برگهای عمر سبزم را ربود
گرچه اینجا هستم اما در حقیقت نیستم
ای فریماه شب تار یاریم كن تا بدانم سایه گمگشته ای از كیستم


حرف دلم...

 

by_aSal_baek04

کاربر فعال انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
9/7/19
ارسال ها
512
امتیاز واکنش
1,128
امتیاز
178
محل سکونت
در انجا ک تنی میمیرد
زمان حضور
1 روز 20 ساعت 44 دقیقه
نویسنده این موضوع
ﭼﻪ ﺳﺨﺖ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﺻﺒﺮ ﮔﻔﺘﻦ ﻭ ﺩﻟﺠﻮﯾﯽ ﺩﺍﺩﻥ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﻟﺤﻈﻪ ﻫﺎﯾﺖ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺎ ﺩﺭﺩ ﺁﻣﯿﺨﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ .
ﭼﻪ ﺳﺨﺖ ﺍﺳﺖ ﺍﻣﯿﺪ ﺑﺴﺘﻦ ﺑﻪ ﻓﺮﺩﺍﻫﺎﯼ ﺩﻭﺭ ﺍﺯ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺗﻨﻬﺎ، ﺩﺭﺩ ﻣﺮﻫﻢ ﺯﺧﻢ ﻫﺎﯾﺖ ﺑﺎﺷﺪ .
ﻣﯿﺪﺍﻧﻢ ﭼﻘﺪﺭ ﺳﺨﺖ ﺍﺳﺖ ﻭﻗﺘﯽ ﺻﺒﺮﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﺯﺍﯼ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺗﺤﻤﻞ ﺭﻧﺞ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻣﯽ ﺩﻫﯽ ﻭ ﻣﯿﺪﺍﻧﻢ
ﭼﻪ ﺳﺨﺖ ﺍﺳﺖ ﻭﻗﺘﯽ ﻧﺎﻟﻪ ﻫﺎﯼ ﻟﺤﻈﻪ ﻫﺎﯼ ﺗﻨﻬﺎﯾﯿﺖ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺷﺎﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﺑﯽ ﮐﺴﯽ ﺷﺐ ﺗﻘﺴﯿﻢ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ
ﺗﺎ ﺣﺮﻣﺖ ﺍﺷﮏ ﻫﺎﯼ ﭘﺎﮐﺖ ﺭﺍ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﻫﺮ ﮐﺲ ﻧﺸﮑﻨﯽ . ﺁﺭﯼ، ﭼﻪ ﺳﺨﺖ ﺍﺳﺖ ﻣﻮﻋﻈﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﻫﯿﭽﮑﺲ ﺩﺭﺩﺕ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﻓﻬﻤﺪ
ﻭ ﻫﯿﭽﮑﺲ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺗﺴﮑﯿﻦ ﺩﻫﻨﺪﻩ ﺩﻝ ﺧﺮﺍﺑﺖ ﺑﺎﺷﺪ ... ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﻢ ﭼﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﮔﻔﺖ ﻭﻟﯽ ﺗﺎ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﯽ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﻦ، ﺷﺎﯾﺪ ﺩﻧﯿﺎ ﺷﺮﻣﺶ ﺑﮕﯿﺮﺩ


حرف دلم...

 

by_aSal_baek04

کاربر فعال انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
9/7/19
ارسال ها
512
امتیاز واکنش
1,128
امتیاز
178
محل سکونت
در انجا ک تنی میمیرد
زمان حضور
1 روز 20 ساعت 44 دقیقه
نویسنده این موضوع
امروز کمی از دنیای مجازی فاصله گرفتم.... رفتم ببینم در دنیای حقیقی چه میگذرد دیدم چقدر انسان ها از هم دورند ،
مردان به دنبال رفاقت با بیوه زنان و زنان به دنبال خوش گذرانی های موقت و بی مهر دیدم من و دل شکسته ام
هیچ جایگاهی میان این آدم ها نداریم دیدم که آنجا ما تنهاتریم... دست دلم را گرفتم و غمگین تر به خانه بازگشتیمو دوباره ما شدیم و دنیای مجازی....
ای انسان های با مهر در دنیای مجازی کاش کمی حقیقی باشیم...


حرف دلم...

 

by_aSal_baek04

کاربر فعال انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
9/7/19
ارسال ها
512
امتیاز واکنش
1,128
امتیاز
178
محل سکونت
در انجا ک تنی میمیرد
زمان حضور
1 روز 20 ساعت 44 دقیقه
نویسنده این موضوع
ﭼﻪ ﺳﺨﺖ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﺻﺒﺮ ﮔﻔﺘﻦ ﻭ ﺩﻟﺠﻮﯾﯽ ﺩﺍﺩﻥ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﻟﺤﻈﻪ ﻫﺎﯾﺖ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺎ ﺩﺭﺩ ﺁﻣﯿﺨﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ .
ﭼﻪ ﺳﺨﺖ ﺍﺳﺖ ﺍﻣﯿﺪ ﺑﺴﺘﻦ ﺑﻪ ﻓﺮﺩﺍﻫﺎﯼ ﺩﻭﺭ ﺍﺯ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺗﻨﻬﺎ، ﺩﺭﺩ ﻣﺮﻫﻢ ﺯﺧﻢ ﻫﺎﯾﺖ ﺑﺎﺷﺪ . ﻣﯿﺪﺍﻧﻢ ﭼﻘﺪﺭ ﺳﺨﺖ ﺍﺳﺖ ﻭﻗﺘﯽ ﺻﺒﺮﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﺯﺍﯼ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺗﺤﻤﻞ ﺭﻧﺞ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻣﯽ ﺩﻫﯽ
ﻭ ﻣﯿﺪﺍﻧﻢ ﭼﻪ ﺳﺨﺖ ﺍﺳﺖ ﻭﻗﺘﯽ ﻧﺎﻟﻪ ﻫﺎﯼ ﻟﺤﻈﻪ ﻫﺎﯼ ﺗﻨﻬﺎﯾﯿﺖ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺷﺎﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﺑﯽ ﮐﺴﯽ ﺷﺐ ﺗﻘﺴﯿﻢ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ﺗﺎ ﺣﺮﻣﺖ ﺍﺷﮏ ﻫﺎﯼ ﭘﺎﮐﺖ ﺭﺍ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﻫﺮ ﮐﺲ ﻧﺸﮑﻨﯽ .
ﺁﺭﯼ، ﭼﻪ ﺳﺨﺖ ﺍﺳﺖ ﻣﻮﻋﻈﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﻫﯿﭽﮑﺲ ﺩﺭﺩﺕ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﻓﻬﻤﺪ ﻭ ﻫﯿﭽﮑﺲ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺗﺴﮑﯿﻦ ﺩﻫﻨﺪﻩ ﺩﻝ ﺧﺮﺍﺑﺖ ﺑﺎﺷﺪ ... ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﻢ ﭼﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﮔﻔﺖ ﻭﻟﯽ ﺗﺎ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﯽ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﻦ، ﺷﺎﯾﺪ ﺩﻧﯿﺎ ﺷﺮﻣﺶ ﺑﮕﯿﺮﺩ


حرف دلم...

 

by_aSal_baek04

کاربر فعال انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
9/7/19
ارسال ها
512
امتیاز واکنش
1,128
امتیاز
178
محل سکونت
در انجا ک تنی میمیرد
زمان حضور
1 روز 20 ساعت 44 دقیقه
نویسنده این موضوع
تنهایی یعنی کسی که دوسش داری آفلاین میاد که متوجه اومدنش نشی. تنهایی یعنی یکی رو از ته دل دوست داشته باشی
اما مطمئن باشی که اون دوستت نداره. تنهای یعنی همه عشقتو ، زندگیتو پای یه نفر بذاری اما اون به یه بهونه کوچیک تنهات بذاره و بره.
تنهایی یعنی اونی که دوستش داری میدونه اشتباه از اون بوده نه تنها ازت عذر خواهی نمی کنه بلکه هیچ تلاشی برای موندنتم نمی کنه….!


دﯾﺮوز ﮐﻨﺎر ﭘﻨﺠﺮﻩ ذﮐﺮ ﺧﯿﺮت ﺑﻮد ﺑﺎران ﻣﺪام روی ﺷﯿﺸﻪ اسمت را ﻣﯿﻨﻮﺷﺖ ﻣﻦ ﻫﻢ اﻧﮕﺸﺘﻢ را ﺑﻪ ﺷﯿﺸﻪ ﻣﯿﮑﺸﯿﺪم و ﻗﻄﺮﻩ ﻗﻄﺮﻩ ..
. ﺣﺮف ﻫﺎﯾﺖ را ﻣﺰﻣﺰﻩ ﻣﯿﮑﺮدم ﺗﻤﺎم ﺣﺮف ﻫﺎﯾﺖ را ﻫﻤﺎن ﺣﺮف ﻫﺎی ﺧﯿﺴﯽ ﮐﻪ آﻧﺮوز ﻫﺎ ﭘﺸﺖ ﻫﻤﯿﻦ ﭘﻨﺠﺮﻩ ی ﺑﺎراﻧﯽ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻣﯿﺰدی ﻗﻄﺮﻩ ﻫﺎ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﻫﺎ دﻋﺎ ﯾﺎدت ﮐﻪ ﻧﺮﻓﺘﻪ ؟ ...
دﯾﺮوز ﺧﯿﻠﯽ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﺑﺎرﯾﺪ روی زﻣﯿﻦ روی ﮔﻞ ﻫﺎ روی ﻗﺒﺮ ﺗﻮ روی ﮔﻮﻧﻪ ﻫﺎی ﻣﻦ ... ﺟﺎﯾﺖ ﺑﯿﻦ ِ ﺗﻤﺎم آﺳﻤﺎن و زﻣﯿﻦ ﺧﺎﻟﯽ ﺑﻮد ...ﺟﺎﯾﺖ ﺑﯿﻦ ﺗﻤﺎم ﻓﺮﺷﺘﻪ ﻫﺎست.



حرف دلم...

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

by_aSal_baek04

کاربر فعال انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
9/7/19
ارسال ها
512
امتیاز واکنش
1,128
امتیاز
178
محل سکونت
در انجا ک تنی میمیرد
زمان حضور
1 روز 20 ساعت 44 دقیقه
نویسنده این موضوع
ﺣﯿﻒ ﺍﻧﺴﺎﻧﻢ ﻭﻣﯽ ﺩﺍﻧﻢ ﺗﺎ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﻫﺴﺘﻢ ﺗﯿﻜﻪ ﺑﺮ ﺟﻨﮕﻞ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﺭﻭﺑﺮﻭﯼ ﺩﺭﯾﺎ ﻫﺴﺘﻢ ﺁﻧﭽﻨﺎﻧﻢ ﻛﻪ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﻢ ﺩﺭ ﻛﺠﺎﯼ ﺩﻧﯿﺎ ﻫﺴﺘﻢ
ﺣﺎﻝ ﺩﺭﯾﺎ ﺁﺭﺍﻡ ﻭ ﺁﺑﯽ ﺍﺳﺖ ﺣﺎﻝ ﺟﻨﮕﻞ ﺳﺒﺰ ﺳﺒﺰ ﺍﺳﺖ ﻣﻦ ﻛﻪ ﺭﻧﮕﻢ ﺭﺍ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺷﺴﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﭼﻪ ﺣﺎﻟﯽ ﺁﯾﺎ ﻫﺴﺘﻢ ؟ ﻗﻮﭺ ﻣﺮﻏﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﻢ
ﻣﻮﺝ ﻣﺎﻫﯽ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻧﯿﺰ ﺣﯿﻒ ﺍﻧﺴﺎﻧﻢ ﻭ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﻢ ﺗﺎ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﻫﺴﺘﻢ ﻭﻗﺖ ﺩﻝ ﻛﻨﺪﻥ ﺍﺯ ﺩﯾﺮﻭﺯ ﺍﺳﺖ ﯾﺎ ﻛﻪ ﭘﯿﻮﺳﺘﻦ ﺑﺮ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻣﻦ ﻭﻟﯽ
ﺩﺭ ﻛﺎﺭ ﺟﺎﻥ ﺷﺴﺘﻦ ﺍﺯ ﻏﺒﺎﺭ ﻓﺮﺩﺍ ﻫﺴﺘﻢ ﺻﻔﺤﻪ ﺍﯼ ﻣﺎﺳﻪ ﺑﺮ ﻣﯽ ﺩﺍﺭﻡ ﺑﺎ ﻣﺪﺍﺩ ﺍﻧﮕﺸﺘﺎﻧﻢ ﻣﯽ ﻧﻮﯾﺴﻢ ﻣﻦ ﺁﻥ ﺩﺳﺘﯽ ﻛﻪ ﺭﻓﺖ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺷﻤﺎ ﻫﺴﺘﻢ
ﻣﺮﻍ ﻭ ﻣﺎﻫﯽ ﺑﺎ ﻫﻢ ﻣﯽ ﺧﻨﺪﻧﺪ ﻣﻦ ﺑﻪ ﭼﺸﻤﺎﻧﻢ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻢ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﺍ ﻣﯿﺒﯿﻨﯽ ﺑﮕﺬﺍﺭ ﺍﯾﻦ ﭼﻨﯿﻦ ﺑﺎﺷﻢ ﺗﺎ ﻫﺴﺘﻢ


حرف دلم...

 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا