خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

آرال

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
24/6/24
ارسال ها
18
امتیاز واکنش
91
امتیاز
13
سن
18
زمان حضور
1 روز 6 ساعت 15 دقیقه
نویسنده این موضوع
اخم درهم کشید.
- از همه‌ی بچه‌هام بیشتر بهت اعتماد دارم. تو لایق‌ترینی!
زیر لـ*ـب تشکری کردم.
همون‌طور که عینک دایره‌ای مطالعه‌ش رو روی بینی قوز دارش می‌ذاشت، گفت:
- هر وقت تو هر مسیری از زندگیت به انتها رسیدی، چهار باغ می‌تونه مرهم دلت باشه.
زمزمه‌وار و خیلی آروم گفت:
- درست مثل من!
کتاب شعر فروغ رو باز کرد. این یعنی خداحافظ. خم...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان رقص بید | آرال کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • عالی
  • تشکر
  • تشویق
Reactions: (SINA)، ~MobinA~، _HediyeH_ و 3 نفر دیگر

آرال

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
24/6/24
ارسال ها
18
امتیاز واکنش
91
امتیاز
13
سن
18
زمان حضور
1 روز 6 ساعت 15 دقیقه
نویسنده این موضوع
اخم درهم کشید.
- از همه‌ی بچه‌هام بیشتر بهت اعتماد دارم. تو لایق‌ترینی!
زیر لـ*ـب تشکری کردم.
همون‌طور که عینک دایره‌ای مطالعه‌ش رو روی بینی قوز دارش می‌ذاشت، گفت:
- هر وقت تو هر مسیری از زندگیت به انتها رسیدی، چهار باغ می‌تونت مرهم دلت باشه.
زمزمه‌وار و خیلی آروم گفت:
- درست مثل من!
کتاب شعر فروغ رو باز کرد. این یعنی خداحافظ. خم...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان رقص بید | آرال کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • عالی
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH، (SINA)، MaRjAn و 2 نفر دیگر

آرال

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
24/6/24
ارسال ها
18
امتیاز واکنش
91
امتیاز
13
سن
18
زمان حضور
1 روز 6 ساعت 15 دقیقه
نویسنده این موضوع
تعجب رو تو صورتش حفظ کرد. دستی به سبیل پر پیچ و تابش کشید.
- من متوجه منظورتون نمی‌شم. فکر نمی‌کنید اطلاعات غلط بهتون رسوندن؟ با این کار سابقه‌ی ما زیر سوال می‌ره.
از رو نرفت و با پوزخند ادامه داد.
- هر چند نباید بیشتر از این، از شما توقع داشت. جریان کوروش خان و حاج مهروز هنوز پا برجاست.
سر جاش نشست و دستی به شکمش کشید، بی‌حرف بهش...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان رقص بید | آرال کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • عالی
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH، (SINA)، MaRjAn و 2 نفر دیگر

آرال

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
24/6/24
ارسال ها
18
امتیاز واکنش
91
امتیاز
13
سن
18
زمان حضور
1 روز 6 ساعت 15 دقیقه
نویسنده این موضوع
نگاهی به من انداختن و از جاشون بلند شدن.
- خیلی خوش اومدید.
سلامی کردن و پسر کوچیک حاجی، معید مهروز، با قیافه‌ای که مشخص بود مقدار زیادی تند خو هست، دستی به موهای کم پشتش که با تافت حالت گرفته بود، کشید. سر هر دو مرد کت شلواری و شیک پوش روبه‌روم، پایین بود و متانت از حرکاتشون چکه می‌کرد.
معید مهروز که انگار نا آشنایی من با مرد کت و...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان رقص بید | آرال کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • عالی
  • تشکر
Reactions: -FãTéMęH-، YeGaNeH، MaRjAn و یک کاربر دیگر

آرال

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
24/6/24
ارسال ها
18
امتیاز واکنش
91
امتیاز
13
سن
18
زمان حضور
1 روز 6 ساعت 15 دقیقه
نویسنده این موضوع
صدای محمد امین مهروز بود. چه اسم طولانی داشت. من اسم های کوتاه رو ترجیح می‌دادم.
- این خوبه یا بد؟
- تا حالا بهش فکر نکردم.
- به هر حال ما تسویه کردیم. حالا امیدوارم بدهی به شما نداشته باشم.
- از اولشم نداشتید.
- آوا جان! دنبالت می‌گشتم.
سامی فضول.
- خوش اومدی عزیزم. دیدم داری با یه خانم گپ می‌زنی مزاحمت نشدم.
محمد امین ابرویی...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان رقص بید | آرال کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: -FãTéMęH-، ~MobinA~ و MaRjAn
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا