خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

~MobinA~

مدیر آزمایشی قلمرو خون آشام
مدیر آزمایشی
  
عضویت
7/1/24
ارسال ها
1,247
امتیاز واکنش
4,626
امتیاز
153
سن
17
محل سکونت
دیار خیالات
زمان حضور
56 روز 12 ساعت 36 دقیقه
نویسنده این موضوع
هر برگی ازو گونه رخسار نژندیست

هر شاخی ازو صورت انگشت نزاریست

نرگس ملکی گشت همانا که مر اورا

در باغ ز هر شاخ دگرگونه نثاریست

آن آمدن ابر گسسته نگر از دور

گویی ز کلنگان پراکنده قطاریست

ای آنکه مرا درگه تو خوشتر جاییست

وی آنکه مرا خدمت تو برتر کاریست

تا در بر هر پستی پیوسته بلندیست

تا در پس هر لیلی آینده نهاریست

با دولت فرخنده همی باش همه سال

کاین دولت فرخنده ترا فرخ یاریست

بگزار حق مهر مه ای شه که مه مهر

نزدیک تو از بخت تو پیغام گزاریست


اشعار فرخی سیستانی

 
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH و -FãTéMęH-

~MobinA~

مدیر آزمایشی قلمرو خون آشام
مدیر آزمایشی
  
عضویت
7/1/24
ارسال ها
1,247
امتیاز واکنش
4,626
امتیاز
153
سن
17
محل سکونت
دیار خیالات
زمان حضور
56 روز 12 ساعت 36 دقیقه
نویسنده این موضوع
ای وعده تو چون سر زلفین تو نه راست

آن وعده های خوش که همی کرده ای کجاست

با من همه حدیث وفا داشتی عجب

آگه نبوده ام که ترا پیشه جز وفاست

دل بر تو بستم و بتو بس کردم از جهان

وندر جهان ز من دل من دیدن تو خواست

چون دشمنان کرانه گرفتی ز دوستان

تا قول دشمنان من اندر تو گشت راست

گفتی ترا زمن نرسد غم نه این غمست

گفتی ترا جفا ننمایم نه این جفاست

با اینهمه جفا که دلم را نموده ای

دل بر تو شیفته ست ندانم چنین چراست

صد عیب دارد این دل مسکین و یک هنر

کو را بکدخدای جهان از جهان هواست

خواجه بزرگ شمس کفاة احمد حسن

کاحسان او و نعمت او دستگیر ماست

آن معطیی که روز و شب از بهر نام نیک

در پوزش مروت و در دادن عطاست

از فضلهای صاحب سید سخا یکیست

هر چند برترین همه فضلها سخاست


اشعار فرخی سیستانی

 
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH و -FãTéMęH-

~MobinA~

مدیر آزمایشی قلمرو خون آشام
مدیر آزمایشی
  
عضویت
7/1/24
ارسال ها
1,247
امتیاز واکنش
4,626
امتیاز
153
سن
17
محل سکونت
دیار خیالات
زمان حضور
56 روز 12 ساعت 36 دقیقه
نویسنده این موضوع
اندر همه جهان بر خلق همه جهان

این فضل واین مروت و این نعمت آشناست

ای خواجگان دولت سلطان بهر نماز

او را دعا کنید که او در خور دعاست

با دشمنان دولت او دشمنی کنید

از بهر آنکه دولت او دولت شماست

تا او نشسته باشد شاد اندرین مکان

شور و بلا ز جای نیارد بپای خاست

آنجا که اوست راحت و آرام عالمست

وانجا که نیست او همه شور و همه بلاست

اندر سلامتش همه کس را سلامتست

واندر بقاش دولت اسلام را بقاست

هر چند کس بسر نشود پیش هیچکس

پیشش بسر شوید و مگویید کاین خطاست

گر هیچکس بخدمت نیکو سزا بود

او را کنید خدمت نیکو که او سزاست

او را شما بچشم وزارت نگه کنید

او بر همه جهان و همه چیز پادشاست

گرچه بود وزارت او حشمت بزرگ

این حشمت وزارت او حشمت خداست


اشعار فرخی سیستانی

 
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH و -FãTéMęH-

~MobinA~

مدیر آزمایشی قلمرو خون آشام
مدیر آزمایشی
  
عضویت
7/1/24
ارسال ها
1,247
امتیاز واکنش
4,626
امتیاز
153
سن
17
محل سکونت
دیار خیالات
زمان حضور
56 روز 12 ساعت 36 دقیقه
نویسنده این موضوع
او را چنانکه اوست ندانم همی ستود

از چند سال باز دل من دراین عناست

درفضل و در کفایت او چون رسد سخن

این فضل واین کفایت او را چه منتهاست

فرخ پی است بر ملک و برهمه جهان

وین ایمنی و نعمت چندین برین گواست

شور جهان بحشمت خواجه فرونشست

در هر دلی نشاط بیفزود و غم بکاست

بر ملک و خاندان ملک مشفقی نمود

گر مشفقی نمود مر او را ملک رواست

آنرا که او همی بود اندر هوای شاه

این نعمت و کرامت و این نیکویی جزاست

دایم صلاح خواجه هوای ملک بود

کاندر هوای شاه دل خواجه چون هواست

با دوستان شاه جهان خواجه یکدلست

با دشمنان او همه ساله دلش دو تاست

بر چشم دشمنانش چون نوک سوزنست

در چشم دوستانش چون سوده توتیاست

تا این سمای بر شده باشد بر از زمین

تا این زمین پست شده زیر این سماست

بادا فرود همت تو بر شده سپهر

چونانکه دون رفعت نصر تواش بناست

دایم ترا وزارت و شه را شهنشهی

پیوسته باد کاین دو همی آرزوی ماست


اشعار فرخی سیستانی

 
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH و -FãTéMęH-

~MobinA~

مدیر آزمایشی قلمرو خون آشام
مدیر آزمایشی
  
عضویت
7/1/24
ارسال ها
1,247
امتیاز واکنش
4,626
امتیاز
153
سن
17
محل سکونت
دیار خیالات
زمان حضور
56 روز 12 ساعت 36 دقیقه
نویسنده این موضوع
من ندانم که عاشقی چه بلاست

هر بلایی که هست عاشق راست

زرد و خمیده گشتم از غم عشق

دو رخ لعل فام و قامت راست

کاشکی دل نبودیم که مرا

اینهمه درد وسختی از دل خاست

دل بود جای عشق و چون دل شد

عشق را نیز جایگاه کجاست

دل من چون رعیتیست مطیع

عشق چون پادشاه کامرواست

برد و برد هر چه بیند و دید

کند و کرد هرچه خواهد و خواست

وای آن کو بدام عشق آویخت

خنک آن کو زدام عشق رهاست

عشق بر من در عنا بگشاد

عشق سر تابسر عذاب و عناست

در جهان سخت تر ز آتش عشق

خشم فرزند سیدالوزراست

میر ابوالفتح کز فتوت و فضل

در جهان بی شبیه و بی همتاست


اشعار فرخی سیستانی

 
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH و -FãTéMęH-

~MobinA~

مدیر آزمایشی قلمرو خون آشام
مدیر آزمایشی
  
عضویت
7/1/24
ارسال ها
1,247
امتیاز واکنش
4,626
امتیاز
153
سن
17
محل سکونت
دیار خیالات
زمان حضور
56 روز 12 ساعت 36 دقیقه
نویسنده این موضوع
صفتش مهتر گشاده کفست

لقبش خواجه بزرگ عطاست

بسخا نامورتر از دریاست

گرچه او را کمینه فضل سخاست

دست او هست ابر و دریا دل

ابر شاگرد و نایبش دریاست

بخشش او طبیعی و گهریست

بخشش دیگران بروی و ریاست

راد مرد و کریم و بی خللست

راد ویکخوی و یکدل یکتاست

نیکویی را ثواب هفتاد است

از خدا و برین رسول گواست

اندکست این ز فضل او هر چند

کس نگفته ست کاندکیش چراست

آن خواجه غریب تر که ازو

خدمتی را هزار گونه جزاست

اثر نعمت و عنایت او

بر همه کس چو بنگری پیداست

ادبا را شریک دولت کرد

دولت خواجه دولت ادباست


اشعار فرخی سیستانی

 
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH و -FãTéMęH-

~MobinA~

مدیر آزمایشی قلمرو خون آشام
مدیر آزمایشی
  
عضویت
7/1/24
ارسال ها
1,247
امتیاز واکنش
4,626
امتیاز
153
سن
17
محل سکونت
دیار خیالات
زمان حضور
56 روز 12 ساعت 36 دقیقه
نویسنده این موضوع
شعرا را رفیق نعمت کرد

نعمت خواجه نعمت شعراست

هر تنی زیر بار منت اوست

هر زبانی بشکر او گویاست

او ز جود و ز فضل تنها نیست

در همانند خویشتن تنهاست

طبع او چون هواست روشن و پاک

روشن و پاک بی بهانه هواست

هر که با او بدشمنی کوشد

روز او از قیاس بی فرداست

تیغ او بر سر مخالف او

از خدای جهان نبشته قضاست

دشمن او ازو بجان نرهد

ور همه پروریده عنقاست

گرچه آباش سیدان بودند

او بهر فضل سید آباست

دست او را مکن قیاس به ابر

که روانیست این قیاس و خطاست

گرچه گیتی ز ابر تازه شود

اندرو بیم صاعقه ست و بلاست

تا هوا را گشادگی و خوشیست

تا زمین را فراخی و پهناست

شادمان باد و یافته ز خدای

هر چه او را مرداد و کام و هواست

مهرگانش خجسته باد چنان

کو خجسته پی و خجسته لقاست

کاندرین مهرگان فرخ پی

زو مرا نیم موزه نیم قباست


اشعار فرخی سیستانی

 
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH و -FãTéMęH-

~MobinA~

مدیر آزمایشی قلمرو خون آشام
مدیر آزمایشی
  
عضویت
7/1/24
ارسال ها
1,247
امتیاز واکنش
4,626
امتیاز
153
سن
17
محل سکونت
دیار خیالات
زمان حضور
56 روز 12 ساعت 36 دقیقه
نویسنده این موضوع
ترک من بر دل من کامروا گشت و رواست

ازهمه ترکان چون ترک من امروز کجاست

مشک با زلف سیاهش نه سیاهست و نه خوش

سرو با قد بلندش نه بلندست و نه راست

همه نازیدن آن ماه بدیدار منست

همه کوشیدن آن ترک بمهر و بوفاست

او سمن سـ*ـینه و نوشین لـ*ـب و شیرین سخنست

مشتری عارض و خورشید رخ و زهره لقاست

روی او را من از ایزد بدعا خواسته ام

آنچنان روی ز ایزد بدعا باید خواست

دل من خواست همی بر کف او دادم دل

ور بجای دل جان خواهد، بدهم که سزاست

اندرین عشق مرا نیز ملامت مکنید

کاین قضاییست بر این سر که ندانم چه قضاست

مردمان گویند این دل شده کیست برو

که ز من دل شده این انده و اندیشه مراست

در دلم هیچکسی دست نیابد ببدی

تا درو مدحت فرزند وزیر الوزراست

خواجه سید حجاج علی بن الفضل

آنکه از بار خدایان جهان بی همتاست


اشعار فرخی سیستانی

 
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH و -FãTéMęH-

~MobinA~

مدیر آزمایشی قلمرو خون آشام
مدیر آزمایشی
  
عضویت
7/1/24
ارسال ها
1,247
امتیاز واکنش
4,626
امتیاز
153
سن
17
محل سکونت
دیار خیالات
زمان حضور
56 روز 12 ساعت 36 دقیقه
نویسنده این موضوع
روز وشب درگه او خانه اهل هنرست

سال و مه مجلس او مسکن و جای ادباست

بسخا مرده صد ساله همی زنده کند

این سخا معجز عیسی است همانا نه سخاست

همچو بر شاخ درختان اثر باد بهار

اثرنعمت او بر همه گیتی پیداست

همچنو ما همه از نعمت او بهره وریم

پس چو نیکو نگری نعمت او نعمت ماست

مردمی زنده بدویست و سخا زنده بدو

وین دو چیزست که او را بجهان کام و هواست

سال و مه در طلب نعمت و ناز خدمست

روز و شب در سخن زائر و تدبیر عطاست

همه نازیدنش از دیدن زوار بود

وامق است او بمثل گوئی وزائر عذراست

کهتری را بر او خدمت جاه و کرمست

خدمتی را بر او نعمت بسیار جزاست

خدمت فرخ او باید ورزید امروز

هر که را آرزوی نعمت و ناز فرداست

مرد را خدمت یکروزه آن بارخدای

گرچه مسرف بودو مفرط، صد ساله نواست


اشعار فرخی سیستانی

 
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH و -FãTéMęH-

~MobinA~

مدیر آزمایشی قلمرو خون آشام
مدیر آزمایشی
  
عضویت
7/1/24
ارسال ها
1,247
امتیاز واکنش
4,626
امتیاز
153
سن
17
محل سکونت
دیار خیالات
زمان حضور
56 روز 12 ساعت 36 دقیقه
نویسنده این موضوع
مهتران سپهی عاشق مهرو درمند

بس درمهای درستست وبر این قول گواست

دل خواجه است که هرگز نگراید بدرم

دل خواجه نه دلستی که همانا دریاست

از پی عرض نگهداشتن و جاه عریض

خواسته بر دل او خوارتر از خاک و حصاست

چونکه داور بود او داور بیغل و غشست

چونکه حاکم بود او حاکم بی روی و ریاست

ضعفا را بهمه حالی یارست و، خدای

یار آنست بهر وقت که یار ضعفاست

هم ز بهر ضعفا مال خداوند بسا

بپذیرفت و بیفزود و برآورد و بکاست

نامه یی کرد سوی خواجه سید که بفضل

شغل آن کار کفایت کن، کان کار تراست

هم دل خلق نگه دارد و هم مال امیر

کارفرمای چنین در مه آفاق کجاست

رمضان آمد و دیوان مؤونت برداشت

خلق را گفت مرا شادی از ایام شماست

مردمان اکنون دانند که چون باید خفت

مردمان اکنون دانندکه چون باید خاست


اشعار فرخی سیستانی

 
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH و -FãTéMęH-
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا