خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

MaRjAn

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
19/2/21
ارسال ها
7,857
امتیاز واکنش
34,189
امتیاز
473
سن
17
زمان حضور
243 روز 22 ساعت 36 دقیقه
نویسنده این موضوع
«اون چیه که از نخود کوچیک‌تره، از آسمون بزرگ‌تره و هیچ‌کس نمی‌تونه با خریدنش صاحبش بشه.»


طلسم آرزو | کریس کالفر

 

MaRjAn

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
19/2/21
ارسال ها
7,857
امتیاز واکنش
34,189
امتیاز
473
سن
17
زمان حضور
243 روز 22 ساعت 36 دقیقه
نویسنده این موضوع
«قصه‌های پریان فقط یه سری داستان احمقانهٔ قبل از خواب نیستن. راه‌حل هر مشکلی که فکرش رو بکنین توی این قصه‌ها پیدا می‌شه. قصه‌ها درواقع درس‌های زندگی هستن که توی شخصیت‌ها و موقعیت‌های رنگارنگ پنهان شده‌ن. مثلاً قصهٔ چوپان دروغگو به ما ارزش خوش‌نام بودن و قدرت نهفته در صداقت رو نشون می‌ده. داستان سیندرلا پاداش خوش‌قلب بودن رو به ما نشون می‌ده و داستان جوجه اردک زشت زیبایی درونی رو به تصویر می‌کشه


طلسم آرزو | کریس کالفر

 

MaRjAn

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
19/2/21
ارسال ها
7,857
امتیاز واکنش
34,189
امتیاز
473
سن
17
زمان حضور
243 روز 22 ساعت 36 دقیقه
نویسنده این موضوع
رو به دیوار پناه گرفت. فریاد زد: «سرزمین قصه‌ها! داره می‌درخشه! صدا می‌ده!»


طلسم آرزو | کریس کالفر

 

MaRjAn

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
19/2/21
ارسال ها
7,857
امتیاز واکنش
34,189
امتیاز
473
سن
17
زمان حضور
243 روز 22 ساعت 36 دقیقه
نویسنده این موضوع
«گوش کنین! شکر خدا من پری نیستم


طلسم آرزو | کریس کالفر

 

MaRjAn

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
19/2/21
ارسال ها
7,857
امتیاز واکنش
34,189
امتیاز
473
سن
17
زمان حضور
243 روز 22 ساعت 36 دقیقه
نویسنده این موضوع
از این به بعد برای دیدن الکس باید با مادرش به آسایشگاه روانی برود. در خیال، خواهرش را در لباس سفید تیمارستان دید و خودش را تصور کرد که با او شوخی می‌کند و سربه‌سرش می‌گذارد.


طلسم آرزو | کریس کالفر

 

MaRjAn

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
19/2/21
ارسال ها
7,857
امتیاز واکنش
34,189
امتیاز
473
سن
17
زمان حضور
243 روز 22 ساعت 36 دقیقه
نویسنده این موضوع
بانو رویش را به‌سوی میله‌ها برگرداند و منتظر ماند تا نگهبان میله‌ها را بالا بکشد. اما نگهبان با تردید گفت: «بانوی من، مطمئنین که می‌خواین برین داخل؟ فقط خدا می‌دونه چه کارایی ممکنه ازش سر بزنه.» بانو گفت: «به هر قیمتی شده باید ببینمش.» نگهبان اهرم دایره‌ای بزرگی را چرخاند و چرخاند و میله‌ها بالا رفتند. بانو نفس عمیقی کشید و داخل شد. از یک سرسرای طولانی‌تر و تاریک‌تر گذشت. همین‌طور که قدم برمی‌داشت میله‌ها و درها به رویش باز و پشت سرش بسته می‌شدند.


طلسم آرزو | کریس کالفر

 

MaRjAn

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
19/2/21
ارسال ها
7,857
امتیاز واکنش
34,189
امتیاز
473
سن
17
زمان حضور
243 روز 22 ساعت 36 دقیقه
نویسنده این موضوع
فقط یک نفر می‌توانست به سؤالش جواب دهد؛ کسی که در آن‌سوی میله‌های زندان بود. بانوی شنل‌پوش به نگهبان گفت: «می‌خوام ببینمش.» نگهبان از شنیدن این درخواست کمابیش به وجد آمد و گفت: «هیچ‌کس اجازه نداره اون رو ببینه. من مطیعِ بی‌چون‌وچرای خانوادهٔ سلطنتی هستم.» زن کلاهِ شنلش را عقب زد و چهره‌اش را نشان داد. پوستش به سفیدی برف، موهایش به سیاهی شب و چشم‌هایش به سبزی جنگل بود. آوازهٔ زیبایی‌اش در تمام سرزمین پیچیده بود و ماجراهایش تا آن‌سوی مرزها دهان‌به‌دهان می‌گشت.


طلسم آرزو | کریس کالفر

 

MaRjAn

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
19/2/21
ارسال ها
7,857
امتیاز واکنش
34,189
امتیاز
473
سن
17
زمان حضور
243 روز 22 ساعت 36 دقیقه
نویسنده این موضوع
آدمای بد تحت شرایط بدِ زندگی به این راه کشیده می‌شن. هیچ‌کس بدذات به دنیا نمیاد.


طلسم آرزو | کریس کالفر

 

MaRjAn

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
19/2/21
ارسال ها
7,857
امتیاز واکنش
34,189
امتیاز
473
سن
17
زمان حضور
243 روز 22 ساعت 36 دقیقه
نویسنده این موضوع
ملکه گفت: «مردم همیشه چیزی رو که دوست دارن به‌جای حقیقت می‌پذیرن. نفرت، تهمت و ترس آسون‌تر از درک و فهمه. هیچ‌کس دنبال حقیقت نیست. همه می‌خوان خودشون رو سرگرم کنن.»


طلسم آرزو | کریس کالفر

 

MaRjAn

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
19/2/21
ارسال ها
7,857
امتیاز واکنش
34,189
امتیاز
473
سن
17
زمان حضور
243 روز 22 ساعت 36 دقیقه
نویسنده این موضوع
فراگی به‌طرف شنل‌قرمزی خم شد و گفت: «مهم نیست چقدر آسیب دیدین یا چه دردی دارین می‌کشین، مهم اینه که با این درد چی‌کار می‌کنین. شما می‌تونین سال‌ها گریه کنین، حق هم دارین. اما راه دیگه اینه که از این درد درس بگیرین و باهاش رشد کنین. از من به شما نصیحت: من سال‌ها توی سوارخ زیرزمینیم قایم شده بودم و می‌ترسیدم بیام بیرون. چون نمی‌دونستم مردم چی می‌گن یا درباره‌م چه فکری می‌کنن، ولی یه روز بالأخره تصمیم گرفتم از لاک خودم بیرون بیام. حالا به جایی رسیده‌م که جون چند نفر رو نجات داده‌م.»


طلسم آرزو | کریس کالفر

 
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا