- عضویت
- 28/1/24
- ارسال ها
- 100
- امتیاز واکنش
- 910
- امتیاز
- 103
- سن
- 24
- زمان حضور
- 4 روز 17 ساعت 35 دقیقه
نویسنده این موضوع
آرش نگاه لبالب حرفش را از چشمهایم ربود، خوب میدانست اگر دوباره این ماجرا را کش دهد باید بروز خشم مرا نیز به جان بخرد.
شیشهی نوشابه را بهسمت خود کشید و بیمهابا ته ماندهی نوشابه را بلعید، انگار نه انگار تا لحظات پیش از سر کشیدن بطری نوشابه توسط من اعتراض میکرد!
با پشت دست، لـ*ـبهای نمناکش را پاک کرد و گفت:
- پاشو جمع کن بریم.
قسمت...
شیشهی نوشابه را بهسمت خود کشید و بیمهابا ته ماندهی نوشابه را بلعید، انگار نه انگار تا لحظات پیش از سر کشیدن بطری نوشابه توسط من اعتراض میکرد!
با پشت دست، لـ*ـبهای نمناکش را پاک کرد و گفت:
- پاشو جمع کن بریم.
قسمت...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
در حال تایپ رمان تلالو هور | _nazanin_ کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش: