خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

نظر ارزشمند شما درباره‌ی رمان:


  • مجموع رای دهندگان
    12

reyhan banoo

ناظر آزمایشی کتاب
کاربر رمان ۹۸
  
  
عضویت
2/10/23
ارسال ها
178
امتیاز واکنش
2,006
امتیاز
168
زمان حضور
14 روز 21 ساعت 18 دقیقه
نویسنده این موضوع
#صدای_ناله_های_ویولن
#پارت_شصت‌و‌نهم
***
چشمانم تازه گرم خواب شده بود که با صدای بلند جیغ‌های موجود کوچک از جا پریدم. بیدار شده بود و همانطور که دست و پا می‌زد از شدت گریه سرخ شده بود. طبیعی بود که با دیدن آن صحنه ضربان قلبم بالا گرفت؟
با ترس دست جلو بردم و آهسته در آ*غو*ش گرفتمش. اولین حدسم...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان صدای ناله‌های ویولن | reyhan banoo کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • تشویق
Reactions: MēLįKąღ، HASTI❅، یا امام عصر و 8 نفر دیگر

reyhan banoo

ناظر آزمایشی کتاب
کاربر رمان ۹۸
  
  
عضویت
2/10/23
ارسال ها
178
امتیاز واکنش
2,006
امتیاز
168
زمان حضور
14 روز 21 ساعت 18 دقیقه
نویسنده این موضوع
#صدای_ناله_های_ویولن
#پارت_هفتاد

انگشتانم را داخل موهایم لغزاندم. رو از چهره‌ی برزخی‌اش گرفتم و گفتم:
- چشم. همین امشب بهتون توضیح می‌دم؛ اما اول بذارید برم برای این بچه خرید کنم بعد.
پدر روی دنده‌ی لج افتاده بود که به هیچ صراطی مستقیم نمی‌شد.
- نخیر! تو می‌مونی سروشو می‌فرستم بره خرید...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان صدای ناله‌های ویولن | reyhan banoo کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • تشویق
Reactions: MēLįKąღ، HASTI❅، یا امام عصر و 7 نفر دیگر

reyhan banoo

ناظر آزمایشی کتاب
کاربر رمان ۹۸
  
  
عضویت
2/10/23
ارسال ها
178
امتیاز واکنش
2,006
امتیاز
168
زمان حضور
14 روز 21 ساعت 18 دقیقه
نویسنده این موضوع
#صدای_ناله_های_ویولن
#پارت_هفتاد‌و‌یکم

پدر را دیدم که دست به زانو زد و زیر لـ*ـب زمزمه کرد:
- استغفرالله... خدایا پناه بر تو..
و دیدم که اشک، از چشمان سارا و فخری بانو جاری شد. حق داشتند، هر کس دیگری هم جای آنها بود برای سرنوشت نا خشنود پریناز اینچنین می‌گریست.
- الان جنازه‌ی اون بنده‌ی خدا...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان صدای ناله‌های ویولن | reyhan banoo کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • تشویق
Reactions: MēLįKąღ، HASTI❅، یا امام عصر و 7 نفر دیگر

reyhan banoo

ناظر آزمایشی کتاب
کاربر رمان ۹۸
  
  
عضویت
2/10/23
ارسال ها
178
امتیاز واکنش
2,006
امتیاز
168
زمان حضور
14 روز 21 ساعت 18 دقیقه
نویسنده این موضوع
#صدای_ناله_های_ویولن
#پارت_هفتادم‌و‌دوم

اما من دلم چون سیر و سرکه می‌جوشید. دستش به دستگیره نرسیده بود که از آن طرف باز شد و سروش، با یک کیسه پر وارد شد.
- بفرمایید اینم سفارشاتون.
و کیسه را روی تـ*ـخت انداخت. عجیب بود که با وجود کنجکاوی درون چشمانش؛ مثل بقیه سوالی نمی‌پرسید. او عجول نبود...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان صدای ناله‌های ویولن | reyhan banoo کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • تشویق
Reactions: MēLįKąღ، HASTI❅، یا امام عصر و 7 نفر دیگر

reyhan banoo

ناظر آزمایشی کتاب
کاربر رمان ۹۸
  
  
عضویت
2/10/23
ارسال ها
178
امتیاز واکنش
2,006
امتیاز
168
زمان حضور
14 روز 21 ساعت 18 دقیقه
نویسنده این موضوع
#صدای_ناله_های_ویولن
#پارت_هفتاد‌و‌سوم
***
با صدای جر و بحث بلندی که دیگر تبدیل به یک مشاجره‌ی ظاهراً آرام شده بود چشم باز کردم. اولین تصویر روزم شد صورت کوچک غرق خواب حدیث و، اولین صدایم شد صدای بلند سروش.
- یعنی چی پدر من معلوم نیست قراره چیکار کنه؟ خب معلومه دیگه، بچه‌ی بی کس و کار جاش توی...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان صدای ناله‌های ویولن | reyhan banoo کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: MēLįKąღ، HASTI❅، یا امام عصر و 8 نفر دیگر

reyhan banoo

ناظر آزمایشی کتاب
کاربر رمان ۹۸
  
  
عضویت
2/10/23
ارسال ها
178
امتیاز واکنش
2,006
امتیاز
168
زمان حضور
14 روز 21 ساعت 18 دقیقه
نویسنده این موضوع
#صدای_ناله_های_ویولن
#پارت_هفتاد‌و‌چهارم

دستم را بند اپن آشپزخانه کردم و کج ایستادم. دست خودم نبود که ولوم صدایم بالا رفت.
- به عقلم شک می‌کنی؟ اگه بی عقلی اینه که از یه بچه‌ی بی آزار که هیچکسو جز خدا نداره مراقبت کنی، آره من نادون ترین مخلوق اون بالاسریم که این بچه رو گذاشت سر راهم...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان صدای ناله‌های ویولن | reyhan banoo کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: MēLįKąღ، YeGaNeH، HASTI❅ و 8 نفر دیگر

reyhan banoo

ناظر آزمایشی کتاب
کاربر رمان ۹۸
  
  
عضویت
2/10/23
ارسال ها
178
امتیاز واکنش
2,006
امتیاز
168
زمان حضور
14 روز 21 ساعت 18 دقیقه
نویسنده این موضوع
#صدای_ناله_های_ویولن
#پارت_هفتاد‌و‌پنجم

قبل از اینکه من برخورد جدی از خودم نشان دهم پدر بالاخره سکوتش را شکست و با اخمی غلیظ به حرف آمد.
- تمومش کن سروش. سهیلم بخواد این کارو کنه من نمی‌ذارم. انسانیت چی میشه این وسط پسر؟!
حرف پدر باید وجودم را گرم می‌کرد؛ اما نمی‌دانم چرا ته دلم می‌لرزید...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان صدای ناله‌های ویولن | reyhan banoo کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: MēLįKąღ، YeGaNeH، HASTI❅ و 8 نفر دیگر

reyhan banoo

ناظر آزمایشی کتاب
کاربر رمان ۹۸
  
  
عضویت
2/10/23
ارسال ها
178
امتیاز واکنش
2,006
امتیاز
168
زمان حضور
14 روز 21 ساعت 18 دقیقه
نویسنده این موضوع
#صدای_ناله_های_ویولن
#پارت_هفتاد‌و‌ششم
***
تحویل جنازه‌ها و خاکسپاری غریبانه‌ی آنها زودتر از آنچه فکر می‌کردم پیش رفت. من با ارائه‌ی تمام مدارک درمانی پریناز ثابت کردم او هیچ کس و کاری نداشته و ندارد و تنها همین من برایش باقی مانده است. به ناچار دو قبر کنار هم منتخب شدند تا آرامگاه ابدی آن دو نفر...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان صدای ناله‌های ویولن | reyhan banoo کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: MēLįKąღ، YeGaNeH، یا امام عصر و 7 نفر دیگر

reyhan banoo

ناظر آزمایشی کتاب
کاربر رمان ۹۸
  
  
عضویت
2/10/23
ارسال ها
178
امتیاز واکنش
2,006
امتیاز
168
زمان حضور
14 روز 21 ساعت 18 دقیقه
نویسنده این موضوع
#صدای_ناله_های_ویولن
#پارت_هفتاد‌و‌هفتم

در بین راه پدر حتی یک کلام هم صحبت نمی‌کرد و همین سکوت پر معنایش من را می‌ترساند. ترس داشتم از روزی که بخواهم مقابل او قرار بگیرم و حرمت پر عظمتش را بشکنم. اگر روزی قرار بود این بلای شوم بر سرم بیاید، ترجیح می‌دادم زمین من را در خود محو کند؛ پدر اسطوره‌ی...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان صدای ناله‌های ویولن | reyhan banoo کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: MēLįKąღ، YeGaNeH، HASTI❅ و 7 نفر دیگر

reyhan banoo

ناظر آزمایشی کتاب
کاربر رمان ۹۸
  
  
عضویت
2/10/23
ارسال ها
178
امتیاز واکنش
2,006
امتیاز
168
زمان حضور
14 روز 21 ساعت 18 دقیقه
نویسنده این موضوع
#صدای_ناله_های_ویولن
#پارت_هفتادو‌هشتم

چین نسبتاً عمیقی که روی پیشانی پدر افتاد را ظاهراً من دیدم؛ چون دخترک همچنان نیشش باز بود و قصد نداشت این سو تفاهم را تمام کند و ما نیز با سکوتمان مهر تایید حرف هایش بودیم.
- حالا نوه‌ی نازتون پسر کاکل زریه یا دختر ملوس؟ ما اینجا از سن نوزادی تا دو سالگی...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان صدای ناله‌های ویولن | reyhan banoo کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • تشویق
Reactions: MēLįKąღ، YeGaNeH، HASTI❅ و 6 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا