خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

نظر ارزشمند شما درباره‌ی رمان:


  • مجموع رای دهندگان
    12

reyhan banoo

ناظر آزمایشی کتاب
کاربر رمان ۹۸
  
  
عضویت
2/10/23
ارسال ها
178
امتیاز واکنش
2,006
امتیاز
168
زمان حضور
14 روز 21 ساعت 18 دقیقه
نویسنده این موضوع
#صدای_ناله_های_ویولن
#پارت_پنجاه‌و‌نهم

صدای زمین افتادن چنگالی که درون دستم بود فریاد خفه‌ام بود. چقدر می‌توانست بی رحم باشد. می‌خواست ملک عذابم را برایم بفرستد که چه بشود؟ از اینی که هستم خردتر شوم؟! کجای زندگی این پیرمرد بودم و چه گناهی کردم که شایسته‌ی این عذاب دوباره بودم.
سولماز و مواجه...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان صدای ناله‌های ویولن | reyhan banoo کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: MēLįKąღ، HASTI❅، یا امام عصر و 6 نفر دیگر

reyhan banoo

ناظر آزمایشی کتاب
کاربر رمان ۹۸
  
  
عضویت
2/10/23
ارسال ها
178
امتیاز واکنش
2,006
امتیاز
168
زمان حضور
14 روز 21 ساعت 18 دقیقه
نویسنده این موضوع
#صدای_ناله_های_ویولن
#پارت_شصت

سر جایم وول می‌خوردم و قصد خوابیدن نداشتم. ساعتی قبل خانه در خاموشی فرو رفت و هر کس با فکر و خیال خودش داخل اتاقش رفت. من هم از شدت استرس و همزمان عصبانیت خوابم نمی‌برد. آوا پایین تـ*ـخت من، روی تشکش آوار شده بود و موبایلش از دستش نمی‌افتاد.
- آوا میشه بگی داری چیکار...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان صدای ناله‌های ویولن | reyhan banoo کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: MēLįKąღ، HASTI❅، یا امام عصر و 6 نفر دیگر

reyhan banoo

ناظر آزمایشی کتاب
کاربر رمان ۹۸
  
  
عضویت
2/10/23
ارسال ها
178
امتیاز واکنش
2,006
امتیاز
168
زمان حضور
14 روز 21 ساعت 18 دقیقه
نویسنده این موضوع
#صدای_ناله_های_ویولن
#پارت_شصت‌و‌یکم

قدمی به جلو برداشتم و پاسخ دادم:
- این چیه؟! بچه‌ی کیه این؟ از کجا اومده؟!
- این سوالیه که من از تو دارم.
با چشم‌های گرد پدر را نگریستم. یعنی این بچه به من مربوط بود که او چنین سخت بازپرسی‌ام می‌کرد؟
فخری بانو جلو رفت. دستی به دسته‌ی کرییر رساند و با...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان صدای ناله‌های ویولن | reyhan banoo کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: MēLįKąღ، HASTI❅، یا امام عصر و 6 نفر دیگر

reyhan banoo

ناظر آزمایشی کتاب
کاربر رمان ۹۸
  
  
عضویت
2/10/23
ارسال ها
178
امتیاز واکنش
2,006
امتیاز
168
زمان حضور
14 روز 21 ساعت 18 دقیقه
نویسنده این موضوع
#صدای_ناله_های_ویولن
#پارت_شصت‌و‌دوم

حدیث بی کس و کار نبود. او مادری چون پریناز داشت، مادری که حالا می‌دانستم در چه اوضاعی خودش را گرفتار کرده است. باید می‌رفتم، می‌رفتم و مانع می‌شدم تا هم خودش را هم دخترکش را تباه کند. جواب پدر را ندادم و با سرعت از خانه خارج شدم.
پشت فرمان جای گرفتم و با...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان صدای ناله‌های ویولن | reyhan banoo کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: MēLįKąღ، HASTI❅، یا امام عصر و 6 نفر دیگر

reyhan banoo

ناظر آزمایشی کتاب
کاربر رمان ۹۸
  
  
عضویت
2/10/23
ارسال ها
178
امتیاز واکنش
2,006
امتیاز
168
زمان حضور
14 روز 21 ساعت 18 دقیقه
نویسنده این موضوع
#صدای_ناله_های_ویولن
#پارت_شصت‌و‌سوم

آتش نشان درمانده گویا باور کرد که راه را برایم باز کرد و گفت:
- خیلی مراقب باشید، این دختر لجبازه، امیدوارم شما از پسش بر بیایید.
خودم هم امیدوار بودم. قدم در پشت بام سرد و تاریک گذاشتم. پریناز پیش رویم ایستاده بود و باد خنک شبانگاهی، لباس گشاد و صورتی...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان صدای ناله‌های ویولن | reyhan banoo کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: MēLįKąღ، HASTI❅، یا امام عصر و 6 نفر دیگر

reyhan banoo

ناظر آزمایشی کتاب
کاربر رمان ۹۸
  
  
عضویت
2/10/23
ارسال ها
178
امتیاز واکنش
2,006
امتیاز
168
زمان حضور
14 روز 21 ساعت 18 دقیقه
نویسنده این موضوع
#صدای_ناله_های_ویولن
#پارت_شصت‌و‌چهارم

جیغ هیستریکی کشید و با عجز ادامه داد:
- دکتر بهم قول بده مراقب دخترم باشی و نذاری آب تو دلش تکون بخوره. دکتر تو امین و رازدار من بودی، حالا هم قول بده امانت‌دار خوبی باشی.
با تشر اسمش را فریاد زدم:
- پریناز...
- قول بده دکتر، قول بده بذار راحت...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان صدای ناله‌های ویولن | reyhan banoo کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • عالی
  • تشکر
  • تشویق
Reactions: MēLįKąღ، HASTI❅، یا امام عصر و 4 نفر دیگر

reyhan banoo

ناظر آزمایشی کتاب
کاربر رمان ۹۸
  
  
عضویت
2/10/23
ارسال ها
178
امتیاز واکنش
2,006
امتیاز
168
زمان حضور
14 روز 21 ساعت 18 دقیقه
نویسنده این موضوع
#صدای_ناله_های_ویولن
#پارت_شصت‌و‌پنجم

لبه‌ی دیوار سُر خوردم. نمی‌دانم چقدر در آن حالت به حال خودم و پریناز اشک باریدم که با افتادن سایه‌ای مقابلم سرم را بالا گرفتم. افسر پلیسی با پرونده‌ای سبز رنگ زیر بـ*ـغلش بالا سرم ایستاده بود. اشک‌های مزاحمم را پس زدم و با کمک دیوار پشت سرم از جا بلند شدم. کتم...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان صدای ناله‌های ویولن | reyhan banoo کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • تشویق
Reactions: MēLįKąღ، HASTI❅، یا امام عصر و 5 نفر دیگر

reyhan banoo

ناظر آزمایشی کتاب
کاربر رمان ۹۸
  
  
عضویت
2/10/23
ارسال ها
178
امتیاز واکنش
2,006
امتیاز
168
زمان حضور
14 روز 21 ساعت 18 دقیقه
نویسنده این موضوع
#صدای_ناله_های_ویولن
#پارت_شصت‌و‌ششم

ماشین را داخل حیاط خانه پارک کردم و دستی را کشیدم. چند لحظه سر جایم ثابت ماندم. با خود فکر کردم جواب چشمان منتظر داخل خانه را چه بدهم؟ چه می‌گفتم درباره‌ی نوزادی که مادرش ساعتی پیش او را به من سپارد و خودش راهی شد، راهی دیاری بی‌بازگشت. چه می‌گفتم درباره‌ی...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان صدای ناله‌های ویولن | reyhan banoo کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • تشویق
Reactions: MēLįKąღ، HASTI❅، یا امام عصر و 5 نفر دیگر

reyhan banoo

ناظر آزمایشی کتاب
کاربر رمان ۹۸
  
  
عضویت
2/10/23
ارسال ها
178
امتیاز واکنش
2,006
امتیاز
168
زمان حضور
14 روز 21 ساعت 18 دقیقه
نویسنده این موضوع
#صدای_ناله_های_ویولن
#پارت_شصت‌و‌هفتم

کرییر را روی تختم گذاشتم و از همان فاصله کوتاه نگاهش کردم. دلم ریش شد. این طفل بی‌گنـ*ـاه چرا باید دستخوش تغییرات زندگی می‌شد، چرا سرنوشتش یک شبه باید ورق می‌خورد و سر از زندگی من در می‌آورد.
باز هم به یاد آن کاغذ نامه‌ی مچاله و چروک افتاد. دست داخل جیبم کردم و...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان صدای ناله‌های ویولن | reyhan banoo کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • عالی
  • تشکر
  • تشویق
Reactions: MēLįKąღ، HASTI❅، یا امام عصر و 6 نفر دیگر

reyhan banoo

ناظر آزمایشی کتاب
کاربر رمان ۹۸
  
  
عضویت
2/10/23
ارسال ها
178
امتیاز واکنش
2,006
امتیاز
168
زمان حضور
14 روز 21 ساعت 18 دقیقه
نویسنده این موضوع
#صدای_ناله_های_ویولن
#پارت_شصت‌و‌هشتم

در باز شد و قامت سارا که لیوان کوچکی بدست داشت ظاهر شد.
- اجازه هست؟
- آره بیا تو.
داخل شد و ابتدا لیوان کوچک را روی میز عسلی گذاشت. نگاهش کردم. دست دست می‌کرد و مشخص بود خیلی جلوی خودش را می‌گیرد که حرفی نزد. دست آخر، با اشاره‌ای به لیوان گفت:
- مامان...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان صدای ناله‌های ویولن | reyhan banoo کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: MēLįKąღ، HASTI❅، یا امام عصر و 6 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا