![4347 Messages](/styles/XENTR/ReputationSystem/fullstar-7.png)
![حالت: آرام](/data/addonflare/moods/uploads/8.gif?1599250923)
نویسنده این موضوع
#پارت319
با لبخند موهایش را دست میکشیدم و به صورت غرق در خوابش نگاه میکردم. لبان کوچکش نیمهباز و خورده ریزههای کلوچه روی لپ تپلش مانده بود. با دست، به آرامی آنها را تمیز میکنم.
- پدر ایدهآلی میشی.
به او که به دستانش تکیه داده و پاهایش را دراز کرده بود، نگاه میکنم و میگویم:
- به چیا فکر میکنی نصف شبی...
با لبخند موهایش را دست میکشیدم و به صورت غرق در خوابش نگاه میکردم. لبان کوچکش نیمهباز و خورده ریزههای کلوچه روی لپ تپلش مانده بود. با دست، به آرامی آنها را تمیز میکنم.
- پدر ایدهآلی میشی.
به او که به دستانش تکیه داده و پاهایش را دراز کرده بود، نگاه میکنم و میگویم:
- به چیا فکر میکنی نصف شبی...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
بـــــــرگزیده رمان فوبیا | -FãTéMęH- کاربر انجمن رمان ۹۸
![forum.roman98.com](https://forum.roman98.com/styles/default/xenforo/Roman98.png)
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
![roman98.com](https://roman98.com/wp-content/uploads/34.png)