نویسنده این موضوع
#پارت299
لبانم را زبان زده و دستپاچه میگویم:
- من، راستش خوب..
چشمانم را یک بار باز و بسته کرده و سریع میگویم:
- ازت خوشم میاد، ولی نه اون طوری که فکر میکنی.
چشمانش را ریز میکند و دست به سـ*ـینه میگوید:
- پس چطوری؟
این قیافه و لحن طلبکارانهاش باعث میشود تمام کلمات در ذهنم به پرواز در بیایند و جملهای برای گفتن...
لبانم را زبان زده و دستپاچه میگویم:
- من، راستش خوب..
چشمانم را یک بار باز و بسته کرده و سریع میگویم:
- ازت خوشم میاد، ولی نه اون طوری که فکر میکنی.
چشمانش را ریز میکند و دست به سـ*ـینه میگوید:
- پس چطوری؟
این قیافه و لحن طلبکارانهاش باعث میشود تمام کلمات در ذهنم به پرواز در بیایند و جملهای برای گفتن...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
بـــــــرگزیده رمان فوبیا | -FãTéMęH- کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش: