- عضویت
- 18/8/23
- ارسال ها
- 244
- امتیاز واکنش
- 2,089
- امتیاز
- 203
- سن
- 20
- زمان حضور
- 2 روز 13 ساعت 17 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت صد و نه
از حرکت ایستاد؛ آن نگاه عصبی چند ثانیهی پیش به رنگ نگرانی و ترس آلوده شد.
لـ*ـبهایش از هم فاصله گرفتند:
- تو... یعنی من تو رو میترسونم ماهی؟
لـ*ـب به دهان کشیدم و سر زیر انداختم؛ حرفی نداشتم بگویم! یعنی در واقع نمیخواستم چیزی بگویم تا مبادا باز هم آشفته شود.
وقتی که شانههایم را چند بار تکان داد مجبورم کرد تا نگاه به او...
از حرکت ایستاد؛ آن نگاه عصبی چند ثانیهی پیش به رنگ نگرانی و ترس آلوده شد.
لـ*ـبهایش از هم فاصله گرفتند:
- تو... یعنی من تو رو میترسونم ماهی؟
لـ*ـب به دهان کشیدم و سر زیر انداختم؛ حرفی نداشتم بگویم! یعنی در واقع نمیخواستم چیزی بگویم تا مبادا باز هم آشفته شود.
وقتی که شانههایم را چند بار تکان داد مجبورم کرد تا نگاه به او...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
در حال تایپ رمان ماهیت نهفته | Sajede Khatami کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com