- عضویت
- 26/7/22
- ارسال ها
- 69
- امتیاز واکنش
- 638
- امتیاز
- 128
- سن
- 24
- زمان حضور
- 2 روز 8 ساعت 41 دقیقه
نویسنده این موضوع
وقتی دم نگهبانی رسید اثری از مهسا و بقیه نبود. آهش را از سـ*ـینه بیرون ریخت و در دل برایشان خط و نشان کشید. همیشه همین بودند. حساب باز کردن روی آنها ریسک بزرگی بود. درست سر بزنگاه پشت آدم را خالی میکردند. حیف رفاقت با این حذب بادها از ملزومات رسیدن به هدفش بود وگرنه هیچ علاقهای به دوستی با آنها نداشت. سوار...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
بـــــــرگزیده رمان افیونهای کبود میم. شبان | کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com