خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

از این رمان خوشتون میاد؟

  • آره

    رای: 119 93.0%
  • نه

    رای: 9 7.0%

  • مجموع رای دهندگان
    128

آیدا رستمی

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
15/8/18
ارسال ها
531
امتیاز واکنش
31,407
امتیاز
348
سن
22
زمان حضور
62 روز 10 ساعت 34 دقیقه
نویسنده این موضوع
#پارت_۱۹
بعد از اینکه، مطمئن می‌شود که کسی او را نمی‌بیند، کفش‌های پاشنه بلندش را در می‌آورد و گوشه‌ای می‌اندازد.
دنباله‌ی دامنش را می‌گیرد و به دنبال عماد می‌رود.
عماد نرده‌ی طلایی را گرفته بود و آرام از پله‌های مرمر بالا می‌رفت؛ بعد از اینکه عماد از جلوی چشمانش محو می‌شود، دنبالش...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



✌پرطرفدار رمان مجبوری با من بمانی | آیدا رستمی کاربر رمان ٩٨

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: ZaHRa، Delvin22، صفا و 80 نفر دیگر

آیدا رستمی

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
15/8/18
ارسال ها
531
امتیاز واکنش
31,407
امتیاز
348
سن
22
زمان حضور
62 روز 10 ساعت 34 دقیقه
نویسنده این موضوع
#پارت_۲۰
چشمان پر از کینه و نفرت عماد که به خون نشسته بودند را می‌بیند؛ به راستی این همه نفرت سرازیر شده در چشمان آتشین عماد، فقط بخاطر اوست؟!
هرگز الیاد، ستون‌های عمارت و قلب او را می‌لرزاند.
می‌دانست که عماد آدم بی‌خیالی است و اهمیتی برایش ندارد که با آن چاقو می‌تواند جان شخصی را بگیرد!
-خودت خواستی.
این جمله‌ را...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



✌پرطرفدار رمان مجبوری با من بمانی | آیدا رستمی کاربر رمان ٩٨

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • قهقهه
Reactions: ZaHRa، Delvin22، صفا و 83 نفر دیگر

آیدا رستمی

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
15/8/18
ارسال ها
531
امتیاز واکنش
31,407
امتیاز
348
سن
22
زمان حضور
62 روز 10 ساعت 34 دقیقه
نویسنده این موضوع
#پارت_۲۱
دستی به موهای فرش می‌کشد و در امواجش فرو می‌برد که با نگاه خشنش، نچی می‌کند و دستش را برمی‌دارد.
نگاه حرصی به گوشی قاب مشکی در دستانش می‌اندازد و با حسادت می‌گوید:
-مثلا با من اومدی پارک ولی هی به اون توجه می‌کنی!
خنده‌ای سر می‌دهد و حسودی حواله‌اش. با دلخوری روی بر می‌گرداند که پوفی می‌کشد و می‌گوید:
-باشه...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



✌پرطرفدار رمان مجبوری با من بمانی | آیدا رستمی کاربر رمان ٩٨

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: ZaHRa، Delvin22، صفا و 81 نفر دیگر

آیدا رستمی

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
15/8/18
ارسال ها
531
امتیاز واکنش
31,407
امتیاز
348
سن
22
زمان حضور
62 روز 10 ساعت 34 دقیقه
نویسنده این موضوع
#پارت_۲۲
صدای پاهایی می‌آید و بعد از آن، آخ آشنایی.
از خدا می‌خواهد که آنچه‌ که فکر می‌کند، درست نباشد و آرام می‌چرخد و به پشت سرش نگاه می‌کند، که عماد خونین را در دستان دو نگهبان، می‌بیند.
ایرن، دستش را بر روی قلبش می‌گذارد و او را صدا می‌زند که به طرفش می‌چرخد ولی نگهبان‌ها،...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



✌پرطرفدار رمان مجبوری با من بمانی | آیدا رستمی کاربر رمان ٩٨

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • تشویق
Reactions: ZaHRa، Delvin22، صفا و 79 نفر دیگر

آیدا رستمی

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
15/8/18
ارسال ها
531
امتیاز واکنش
31,407
امتیاز
348
سن
22
زمان حضور
62 روز 10 ساعت 34 دقیقه
نویسنده این موضوع
#پارت_۲۳
صدای در، او را از دریای افکارش، بیرون می‌اندازد. بیا تویی زیر لـ*ـب می‌گوید و هم‌زمان به طرف میز مستطیلی مشکی که همرنگ صندلی و قسمتی از آن چرم بود و بر رویش شیشه بزرگی قرار گرفته بود، می‌رود.
صدای عصای چوبی و تراشکاری شده‌اش، در سالن می‌پیچید و بعد از لحظاتی، زیور بود که خیره او می‌شود.
-چی‌شده، مادربزرگ؟...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



✌پرطرفدار رمان مجبوری با من بمانی | آیدا رستمی کاربر رمان ٩٨

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: ZaHRa، Delvin22، صفا و 78 نفر دیگر

آیدا رستمی

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
15/8/18
ارسال ها
531
امتیاز واکنش
31,407
امتیاز
348
سن
22
زمان حضور
62 روز 10 ساعت 34 دقیقه
نویسنده این موضوع
#پارت_۲۴
چند تار مویی که بر روی پیشانی‌اش افتاده بود را پشت گوشش می‌‌اندازد و کمی، مکث می‌کند.
نمی‌داند که باید به مرد ناشناخته روبه‌رویش، فرصت بدهد یا او و این عمارت تاریک را، تنها بگذارد. چشمانش هر دفعه او را به شک می‌اندازند.
قهوه‌ای نگاه‌اش، خالی از هر احساسی هستند و این شک و تردید را، در دلش به وجود می‌آورد...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



✌پرطرفدار رمان مجبوری با من بمانی | آیدا رستمی کاربر رمان ٩٨

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: ZaHRa، Delvin22، صفا و 76 نفر دیگر

آیدا رستمی

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
15/8/18
ارسال ها
531
امتیاز واکنش
31,407
امتیاز
348
سن
22
زمان حضور
62 روز 10 ساعت 34 دقیقه
نویسنده این موضوع
#پارت_۲۵
انجمن رمان‌نویسی|سایت دانلود رمان
دستش را بر روی موهای ایرن می‌کشد، که ایرن، خیره انگشتر عقیق مشکی در دستانش می‌شود.
بین پرسیدن و نپرسیدن، می‌ماند و بعد از لحظاتی، دلش را به دریا می‌زند و سوالش را می‌پرسید.
الیاد، لحظه‌ای سکوت...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



✌پرطرفدار رمان مجبوری با من بمانی | آیدا رستمی کاربر رمان ٩٨

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: ZaHRa، Delvin22، صفا و 77 نفر دیگر

آیدا رستمی

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
15/8/18
ارسال ها
531
امتیاز واکنش
31,407
امتیاز
348
سن
22
زمان حضور
62 روز 10 ساعت 34 دقیقه
نویسنده این موضوع
#پارت_۲۶
انجمن رمان‌نویسی| سایت دانلود رمان
الیاد که متوجه نگاه خیره او می‌شود، از او می‌خواهد که به طرفش بیاید. آرام به سویش قدم برمی‌دارد و زمانی که به او می‌رسد، می‌خواهد کنارش بنشید که در یک حرکت ناگهانی، او را بر روی پاهایش می‌نشاند...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



✌پرطرفدار رمان مجبوری با من بمانی | آیدا رستمی کاربر رمان ٩٨

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: Delvin22، صفا، SelmA و 74 نفر دیگر

آیدا رستمی

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
15/8/18
ارسال ها
531
امتیاز واکنش
31,407
امتیاز
348
سن
22
زمان حضور
62 روز 10 ساعت 34 دقیقه
نویسنده این موضوع
#پارت_۲۷
انجمن رمان‌نویسی | سایت دانلود رمان
مشغول بچه‌ گربه درون دستانش که موهای سفیدی داشت، بود که ناگهان، دست الیاد بر روی دست چپش، قرار می‌گیرد و به انگشت حلقه و جای خالی انگشتر اشاره می‌کند.
مضطرب، خیره چشمان الیاد که بخاطر چراغ‌های...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



✌پرطرفدار رمان مجبوری با من بمانی | آیدا رستمی کاربر رمان ٩٨

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • تشویق
Reactions: ZaHRa، Delvin22، صفا و 79 نفر دیگر

آیدا رستمی

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
15/8/18
ارسال ها
531
امتیاز واکنش
31,407
امتیاز
348
سن
22
زمان حضور
62 روز 10 ساعت 34 دقیقه
نویسنده این موضوع
#پارت_۲۸
انجمن رمان‌نویسی | سایت دانلود رمان
این روزها، رنگی رنگی‌های کمد دیواری چوبی‌اش، خیلی برایش جلب توجه می‌کنند. بعد از دیدن شادن و رفتار‌های الیاد، تصمیم گرفته بود، منی جدید بسازد.
گرچه اتفاقات تلخ، هیچگاه از ذهنش پاک نمی‌شدند ولی...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



✌پرطرفدار رمان مجبوری با من بمانی | آیدا رستمی کاربر رمان ٩٨

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: ZaHRa، Delvin22، صفا و 77 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا