- عضویت
- 10/3/22
- ارسال ها
- 117
- امتیاز واکنش
- 1,495
- امتیاز
- 213
- زمان حضور
- 6 روز 8 ساعت 57 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت چهل و نهم:
- اصلاً نمیدونم چرا دارم اینا رو واسه تو میگم.
- چون اینجام تا جبران کنم... همه چیز رو.
گلشیفته لبخند زد. باور کردن خشایار سخت بود، اما انگار او میخواست باور کند.
- دو سال پیش بود که فهمیدم شغلش اون چیزی...
- اصلاً نمیدونم چرا دارم اینا رو واسه تو میگم.
- چون اینجام تا جبران کنم... همه چیز رو.
گلشیفته لبخند زد. باور کردن خشایار سخت بود، اما انگار او میخواست باور کند.
- دو سال پیش بود که فهمیدم شغلش اون چیزی...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
رمان از تبار کوه | fatemeh_khanoom کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر: