- عضویت
- 16/7/20
- ارسال ها
- 2,693
- امتیاز واکنش
- 9,215
- امتیاز
- 233
- محل سکونت
- گلنمکستان
- زمان حضور
- 63 روز 21 ساعت 58 دقیقه
نویسنده این موضوع
اصمعی میرفت در راهی سوار
دید کناسی شده مشغول کار
نفس را میگفت ای نفس نفیس
کردمت آزاد از کار خسیس
هم ترا دایم گرامی داشتم
هم برای نیک نامی داشتم
اصمعی گفتش تو باری این مگوی
این سخن اینجا در آن مسکین مگوی
چون تو هستی در نجاست کارگر
آن چه باشد در جهان زین خوارتر
گفت باشد خوارتر افتادنم
بر در همچون توئی استادنم
هرکه پیش خلق خدمتگر بود
کار من صد بار ازو بهتر بود
گرچه ره جز سر بریدن نبودم
گردن منت کشیدن نبودم
دید کناسی شده مشغول کار
نفس را میگفت ای نفس نفیس
کردمت آزاد از کار خسیس
هم ترا دایم گرامی داشتم
هم برای نیک نامی داشتم
اصمعی گفتش تو باری این مگوی
این سخن اینجا در آن مسکین مگوی
چون تو هستی در نجاست کارگر
آن چه باشد در جهان زین خوارتر
گفت باشد خوارتر افتادنم
بر در همچون توئی استادنم
هرکه پیش خلق خدمتگر بود
کار من صد بار ازو بهتر بود
گرچه ره جز سر بریدن نبودم
گردن منت کشیدن نبودم
مصیبت نامه عطار نیشابوری
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com