- عضویت
- 16/7/20
- ارسال ها
- 2,693
- امتیاز واکنش
- 9,215
- امتیاز
- 233
- محل سکونت
- گلنمکستان
- زمان حضور
- 63 روز 21 ساعت 58 دقیقه
نویسنده این موضوع
در رهی محمود میشد با سپاه
از سپاه و پیل او عالم سیاه
هم زمین همچون فلک بود از شرار
هم فلک همچون زمین بود از غبار
گاو گردون و زمین از بانگ کوس
هردو قانع گشته از یک من سبوس
بود پیش راه در ویرانهٔ
بر سر دیوار اودیوانهٔ
چون بدید از دور روی شهریار
گفت ای سرگشتهٔ فرتوت کار
این همه پیل و سپاه و کار چیست
وین همه آشوب و گیر و دار چیست
گفت تا با این همه از پیش و پس
گردهٔ نان میخورم هر روز بس
مرد مجنون گفت من خوش میخورم
زانکه من بی این همه شش میخورم
چون نصیبت زین همه یک ماندهست
گرد کردن این همه بی فائدهست
از سپاه و پیل او عالم سیاه
هم زمین همچون فلک بود از شرار
هم فلک همچون زمین بود از غبار
گاو گردون و زمین از بانگ کوس
هردو قانع گشته از یک من سبوس
بود پیش راه در ویرانهٔ
بر سر دیوار اودیوانهٔ
چون بدید از دور روی شهریار
گفت ای سرگشتهٔ فرتوت کار
این همه پیل و سپاه و کار چیست
وین همه آشوب و گیر و دار چیست
گفت تا با این همه از پیش و پس
گردهٔ نان میخورم هر روز بس
مرد مجنون گفت من خوش میخورم
زانکه من بی این همه شش میخورم
چون نصیبت زین همه یک ماندهست
گرد کردن این همه بی فائدهست
مصیبت نامه عطار نیشابوری
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com