- عضویت
- 31/8/20
- ارسال ها
- 320
- امتیاز واکنش
- 2,402
- امتیاز
- 178
- سن
- 21
- زمان حضور
- 6 روز 8 ساعت 41 دقیقه
نویسنده این موضوع
میدیدم چگونه مانند بچهها ذوقزده شده و شور و هیجان چگونه وجودش را تسخیر کرده بود. او واقعاً بیرحم بود. مدام با هر حالتش نفسم را بند میآورد و با بیرحمی تمام نشانم میداد چقدر عاشقش بودم. دستم را مشت کردم و چشمانم را بستم. روی کاری که میخواستم انجام دهم، تمرکز کردم.
- وای!
با صدای خندان و ذوقزدهی...
- وای!
با صدای خندان و ذوقزدهی...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
رمان بغض آسمان | sevma کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر: