- عضویت
- 31/8/20
- ارسال ها
- 320
- امتیاز واکنش
- 2,402
- امتیاز
- 178
- سن
- 21
- زمان حضور
- 6 روز 8 ساعت 41 دقیقه
نویسنده این موضوع
فیونا لبخند از روی لـ*ـبش ماسید. نگاهش رنگ غم به خود گرفت. فهمیدم حرفی که قرار بود بزند، حرف خوبی نبود. غم دردناکی درون صدای فیونا ديده میشد و برای منی که فقط صدای خوشحالش را شنیده بودم، عجیب بود.
- سه سال پیش به سرزمین ما توسط دشمن پادشاهمون حمله شد. اونا پادشاهمون و همهی خونوادهش رو، همینطور مردم...
- سه سال پیش به سرزمین ما توسط دشمن پادشاهمون حمله شد. اونا پادشاهمون و همهی خونوادهش رو، همینطور مردم...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
رمان بغض آسمان | sevma کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر: