خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

malakeh

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
9/2/21
ارسال ها
170
امتیاز واکنش
2,693
امتیاز
213
زمان حضور
8 روز 3 ساعت 32 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت 9
- برای هدفگیری بهتر باید دستتو زیر اسلحه بگیری تا شلیکت دقیقتر باشه، معمولا افرادی که در این زمینه حرفه ای عمل می کنن نه تنها نیازی به اینکار ندارن بلکه با یک نیم نگاه هم میتونن شلیک دقیق و درستی داشته باشن، خب؛ حالا هدف بگیر.
پرهام با حوصله و با دقت تک تک کارایی که بهش می گفتم رو انجام می داد و من به گوشزد کردنام ادامه می...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان جهنم نوردان | malakeh کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: SAEEDEH.T، SelmA، Zeynab Savary و 33 نفر دیگر

malakeh

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
9/2/21
ارسال ها
170
امتیاز واکنش
2,693
امتیاز
213
زمان حضور
8 روز 3 ساعت 32 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت 10
ادامه دادم:
- ما شباهت ها و تفاوت های زیادی با این دو گروه داریم. مثلا ما "جهنم نوردان" درجه داریم اما "توطئه گران" رده دارن؛ مثلا توطئه گر رده 8
- "شب زنده داران" چی؟
- اونا کد دارن. مثلا مامور 1611
رده بندی "شب زنده داران" بر اساس رقم یکان کدشونه، مثلا اگه رقم یکان کد یک شب زنده دار عدد 2 باشه اون شب زنده دار یه رده بالاس...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان جهنم نوردان | malakeh کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: SAEEDEH.T، رز سیاه، SelmA و 35 نفر دیگر

malakeh

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
9/2/21
ارسال ها
170
امتیاز واکنش
2,693
امتیاز
213
زمان حضور
8 روز 3 ساعت 32 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت 11
از راهرو های پر محافظ گذشتیم و روبروی اتاق مرگ ایستادیم.
تازگی به طرز عجیبی این در برام آشنا شده بود.
- در رو باز کن!
یکی از محافظا کارت مخصوص رو از جیبش بیرون کشید، کارت رو کشید و رمز در رو وارد کرد.
وارد شدیم.
تو اتاق مثل همیشه دونفر رو به صندلی های دو طرف اتاق بسته شده بودن
یه پسر چشم و ابرو مشکی،
و یه دختره خوش هیکل با...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان جهنم نوردان | malakeh کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
  • قهقهه
Reactions: SAEEDEH.T، رز سیاه، SelmA و 34 نفر دیگر

malakeh

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
9/2/21
ارسال ها
170
امتیاز واکنش
2,693
امتیاز
213
زمان حضور
8 روز 3 ساعت 32 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت 12
خیالم از ظاهر خونسردم راحت بود اما از درون کیلو کیلو حرص می خوردم!
- با سیمین چیکار می کنین؟
شاهین کمی از شربت آلبالو اش نوشید.
- الوند با پدرش تماس میگیره
همه چی بستگی به پدرش داره، اینکه دختر نازدونه اش بمیره یا زنده بمونه
- تو اون دوماه یه بار با همایون برخورد داشتم. عجیب زبل می زد.
پامو روی پام انداخته بودم و به مکالمه...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان جهنم نوردان | malakeh کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • قهقهه
  • تشویق
Reactions: SAEEDEH.T، رز سیاه، SelmA و 32 نفر دیگر

malakeh

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
9/2/21
ارسال ها
170
امتیاز واکنش
2,693
امتیاز
213
زمان حضور
8 روز 3 ساعت 32 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت 13
شاهین با قدم هایی آروم رفت و روی یکی از کاناپه های مغز پسته ای کنار سالن نشست تا مبارزه رو تماشا کنه.
انگار بدش نمی اومد یه فیلم اکشن زنده رو ببینه.
الوند و یکی از محافظا در حال تمرین بودن و که با دیدن ما کمی جا خوردن.
ترس برم داشته بود!
حالا درسته مهارت رزمیم بالا بود اما من کجا و این پسر با این قدبلند و عضله ی ورزیده کجا؟...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان جهنم نوردان | malakeh کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: SAEEDEH.T، رز سیاه، SelmA و 32 نفر دیگر

malakeh

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
9/2/21
ارسال ها
170
امتیاز واکنش
2,693
امتیاز
213
زمان حضور
8 روز 3 ساعت 32 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت 14
" آلوین "
چشم هام رو مالیدم و برای چندمین بار به لبتاب نگاه کردم. چیزی نمونده بود!
97%
98%
99%
100%
با انگشت اشارم دکمه گوشی مشکی رنگ داخل گوشم رو فشار دادم.
-- دوربینا هکن! میتونی بیای.
بی حوصله و کلافه گوشی از داخل گوشم در آوردم و به طرفی پرتابش کردم. خسته از سردرد همیشگی ام، کمی آب خوردم. شقیقه هایم انگار که بخواهند از بدنم...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان جهنم نوردان | malakeh کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: SAEEDEH.T، رز سیاه، SelmA و 29 نفر دیگر

malakeh

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
9/2/21
ارسال ها
170
امتیاز واکنش
2,693
امتیاز
213
زمان حضور
8 روز 3 ساعت 32 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت 15
شباهت اسمی شان غیر قابل انکار بود!
"الماس" / "الوند"
صدایم هرلحظه بی جان تر می شد.
- نگو که اون...
- آره! ... اون خواهر دوقلوی گمشده ی منه!
هنوز هم باورم نمی شد. صحنه ها در مقابل چشمم جا گرفت. زمانی که فهمیدم چپ دست است و دستش را پیچاندم! الوند را اسکن کردم. چشم های قهوه ای سوخته، موهایی ذغالی رنگ، پوستی برنزه و صورتی گرد، ته...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان جهنم نوردان | malakeh کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
  • عجیب
Reactions: SAEEDEH.T، رز سیاه، SelmA و 29 نفر دیگر

malakeh

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
9/2/21
ارسال ها
170
امتیاز واکنش
2,693
امتیاز
213
زمان حضور
8 روز 3 ساعت 32 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت 16
" الماس "
مانتوی ارغوانی رنگ ساده ام را از داخل کمد بیرون کشیدم و بر تن کردم.
شلوار جین طوسی و شال همرنگش.
روبروی آینه قدی ایستادم. بهترین و روشن ترین لباس هایم را برتن کرده بودم. کتونی های آل استار صورمه ای رنگم را پایم کردم و بندهایشان را محکم بستم. مانند همیشه ضبط صوتم را در جیب مانتویم قرار دادم و همینطور کلتم را. از...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان جهنم نوردان | malakeh کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • عجیب
Reactions: SAEEDEH.T، SelmA، Zeynab Savary و 28 نفر دیگر

malakeh

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
9/2/21
ارسال ها
170
امتیاز واکنش
2,693
امتیاز
213
زمان حضور
8 روز 3 ساعت 32 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت 17
پناهگاه سه طبقه داشت. هر کدام راهرو ها و اتاق های مجهز خود را داشت. پله ها مستقیم و مستطیل وار به راهرو ها ختم می شدند.
آرام آرام بر پله ها قدم بر می داشتیم. تمام سعی خودم را به کار گرفته بودم که کمتر صدایی ایجاد کنم. برای بار هزارم خود را تحسین کردم که کتونی پوشیدم!
اما برعکس من آلوین تیپی رسمی داشت با ورنی های مشکی. کت...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان جهنم نوردان | malakeh کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: SAEEDEH.T، رز سیاه، SelmA و 32 نفر دیگر

malakeh

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
9/2/21
ارسال ها
170
امتیاز واکنش
2,693
امتیاز
213
زمان حضور
8 روز 3 ساعت 32 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت 18
اما بیشتر از آن عصبانی بودم.
چطور جرات می کردند حتی طرف اتاقم بروند؟ تک تکشان را حلق آویز می کنم! کاری می کنم روزی هزار بار آرزوی دیدن نور را داشته باشند! زندگی را برایشان جهنم می کنم!
روبروی اتاقم ایستادم و از حالت تهاجمی خارج شدم.
فقط کافی بود بیرون بیایند. تا می توانید از آزادانه نفس کشیدن لـ*ـذت ببرید، از دست هایتان بخوبی...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان جهنم نوردان | malakeh کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • جذاب
  • پوکر
Reactions: SAEEDEH.T، رز سیاه، SelmA و 29 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا