مشاعره

fatemeh_off · 28/12/19

شکوفه در مذهب درویش حرام است ولیکن
با چه یاران دغا و دغلی ساخته ایم

moh@mad · 28/12/19

من پس از عزت و حرمت شدم ار خار کسی
کار دل بود که با دل نفتد کار کسی
دین و دنیا و دل و جان همه دادم چه کنم
وای بر حال کسی کوست گرفتار کسی

~ZaHrA~ · 1/1/20

یک نعره مستانه ز جایی نشنیدیم
ویران شود این شهر که میخوانه ندارد

fatemeh_off · 2/1/20

ديدي اي دل كه غم عشق دگر بار چه كرد
چون بشد دلبر و با يار وفادار چه كرد.....

moh@mad · 4/1/20

دور کن از دل هـ*ـوس در پیرهن اخگر مپیچ
بگسل از طول امل، چون مار در بسـ*ـتر مپیچ
کار خود چون کوهکن با تیشه خود کن تمام
بیش ازین در انتظار تیغ چون جوهر مپیچ

Natasha · 4/1/20

چشم خود بستم که دیگر چشم مستش ننگرم
ناگهان دل داد زد دیوانه، من می بینمش!

* رهــــــا * · 6/1/20

شاید این را شنیده ای که زنان
در دل « آری » و « نه » به لـ*ـب دارند

ضعف خود را عیان نمی سازند
رازدار و خموش و مکارند

آه، من هم زنم، زنی که دلش
در هوای تو می زند پر و بال

دوستت دارم ای خیال لطیف
دوستت دارم ای امید محال

PAr · 7/1/20

لیکنشّ مهرووفا نیست خدایابدهش
دلبرم شاهدوطفل است ببازی روزی
بکشد زارم ودرشرع نباشد کنهش
مجمع خوبی ولطف اس عذارچومهش

* رهــــــا * · 7/1/20

شرح درماندگی خود به که تقریر کنم؟

عاجزم، چاره ی من چیست؟ چه تدبیر کنم؟

~ZaHrA~ · 17/1/20

منم که شهره شهرم به عشق ورزيدن
منم که ديده نيالوده ام به بد ديدن

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

کاربر نیمه حرفه‌ای

کاربر ممتاز

مدیر بازنشسته رمان ۹۸

کاربر نیمه حرفه‌ای

کاربر ممتاز

مدير بازنشسته

مدير بازنشسته

عضو تازه وارد انجمن

مدير بازنشسته

مدیر بازنشسته رمان ۹۸

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین