خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Hope.sk

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
17/1/22
ارسال ها
19
امتیاز واکنش
104
امتیاز
83
سن
19
زمان حضور
20 ساعت 34 دقیقه
سلام درخواست تعیین ناظر دارم

نام رمان :
پروژه سری
جلد اول مجموعه جاسوس ویژه
نام نویسنده:
سپیده طراوت
ژانر رمان:
جاسوسی / هیجانی
خلاصه:
رمان پروژه سری روایتگر دو زندگی متفاوت اما مرتبط به هم هست؛ دو جاسوس که برای شرکت در پروژه‌ای مرگبار انتخاب میشن، پروژه‌ای که به‌طرز نگران کننده‌ای احتمال موفقیتش پایینه و تنها راه خروج از اون به یاد آوردن اسراری فراموش شده هست که به یاد آوردن اون‌ها باعث مرگ‌ها و خ**یا*نت‌های بسیاری میشه اما برای فرار از پروژه سری به یاد آوردن‌شون ضروریه.


ناظران پیشنهادی:
-FãTéMęH-
~MOHADESE~
حدیث امن زاده


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
آخرین ویرایش:
  • جذاب
Reactions: MARIA₊✧

MARIA₊✧

مدیر آزمایشی کتاب
مدیر آزمایشی
  
  
عضویت
16/9/21
ارسال ها
158
امتیاز واکنش
3,252
امتیاز
163
محل سکونت
دربار ستاره‌ها
زمان حضور
38 روز 16 ساعت 58 دقیقه
سلام درخواست تعیین ناظر دارم

نام رمان :
پروژه سری
جلد اول مجموعه جاسوس ویژه
نام نویسنده:
سپیده طراوت
ژانر رمان:
جاسوسی / هیجانی
خلاصه:
رمان پروژه سری روایتگر دو زندگی متفاوت اما مرتبط به هم هست؛ دو جاسوس که برای شرکت در پروژه‌ای مرگبار انتخاب میشن، پروژه‌ای که به‌طرز نگران کننده‌ای احتمال موفقیتش پایینه و تنها راه خروج از اون به یاد آوردن اسراری فراموش شده هست که به یاد آوردن اون‌ها باعث مرگ‌ها و خ**یا*نت‌های بسیاری میشه اما برای فرار از پروژه سری به یاد آوردن‌شون ضروریه.


ناظران پیشنهادی:
-FãTéMęH-
~MOHADESE~
حدیث امن زاده
باسلام، ناظر شما -FãTéMęH-
منتظر ایجاد گفتگو از سوی ناظر باشید.
به امید موفقیت شما :گل:


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • جذاب
Reactions: Hope.sk

mary_khanjar

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
24/10/23
ارسال ها
12
امتیاز واکنش
65
امتیاز
88
سن
19
زمان حضور
1 روز 23 ساعت 19 دقیقه
درود به همه‌ی نویسندگان رمان ۹۸

طبق تصمیمات کادر رمان ۹۸ از این پس قوانین تایپ رمان تغییر پیدا کرده است.

قوانین به این صورت است که ما ناظرها را در ژانرهای مختلف و خاص آموزش داده‌ایم.
و شما به عنوان نویسنده حق پیشنهاد ناظر مورد علاقه‌ی خود را دارید!

عزیزان، قبل از تایپ رمان باید ناظری برای شما انتخاب شود.
برای تعیین ناظر رمان اسم رمان، خلاصه و ژانر را نوشته و اگر ناظر خاصی مد نظرتان هست با دلیل نامش را بنویسید.
(اگر ناظری مد نظرتان نیست ما خودمان ناظر را مشخص خواهیم کرد.)
+ اگر ناظر شما در ژانر مربوطه وارد نبود یا وقتش پر بود ناظر دیگری برایتان نقل قول خواهد شد و اگر دلایل شما موجه و وقت فرد آزاد بود ناظر پیشنهادی شما تایید می‌شود.
دقت داشته باشید که ناظر پیشنهادی شما قطعی نیست و مدیر ارشد یا مربوطه ناظر قطعی را در همین تاپیک نقل قول خواهد کرد.


پس از تایید ناظر، شما باید پست ابتدایی خود را به خصوصی (گفتگو) ناظر مشخص شده ارسال کنید. (این گفتگو توسط خود ناظر زده خواهد شد.) و پس از ویرایش‌های لازم و تایید ناظر حق ایجاد تاپیک رمان را دارید.
+شما حق تغییر ناظر خود را ندارید! در صورت جواب ندادن پس از ۵ روز، به مدیر یا سرپرست بخش اطلاع دهید.



ناظر، از پست ابتدایی تا آخرین کلمه‌ی رمان را همراه نویسنده است. نظر داده و حتی در مواردی رمان را ویرایش می‌کند و نویسنده باید با ناظر در ارتباط بوده و تذکرهایش را جدی بگیرد. پس در انتخاب ناظر دقت کنید.

اسامی ناظرها و ژانر مربوطشان:
۱. MaRjAn : فانتزی، مذهبی، اجتماعی، تراژدی، عاشقانه، طنز، ترسناک، جنایی-مافیایی، جنایی-پلیسی
۲. MARIA₊✧ : عاشقانه، معمایی، فانتزی، علمی-تخیلی، اجتماعی، جنایی-پلیسی، تاریخی، ترسناک
۳. -FãTéMęH- :
عاشقانه، فانتزی، علمی-تخیلی، جنایی-پلیسی، جنایی-مافیایی، تراژدی، طنز، مذهبی، تاریخی، اجتماعی، معمایی، ترسناک

۴. YeGaNeH : عاشقانه، اجتماعی، تراژدی، طنز، جنایی-پلیسی، جنایی-مافیایی، معمایی، فانتزی، علمی-تخیلی
۵. ~MOHADESE~ : عاشقانه، اجتماعی، تراژدی، جنایی-پلیسی، جنایی-مافیایی، معمایی، فانتزی، علمی-تخیلی، تاریخی، ترسناک
۶. MĀŘÝM : عاشقانه، اجتماعی، تاریخی، مذهبی، فانتزی، تراژدی، طنز، جنایی_مافیایی

۷. حدیث امن زاده : عاشقانه، اجتماعی، تراژدی، علمی-تخیلی، طنز، معمایی، جنایی-پلیسی، جنایی-مافیایی، مذهبی


سعی کنید از انتخاب ناظرهایی با ژانرهای داخل پرانتز کم تر استفاده کنید:)
قلمتان مانا



● ° • تیم مدیریت سایت رمان ۹۸ • ° ●
سلام من درخواست ناظر دارم.

نام رمان: ققنوس

ژانر: عاشقانه، انتقامی، اجتماعی

خلاصه: تیاناز دختر روستایی است که مورد ظلم وستم اطرافیانش قرار گرفته. او درجایی زندگی میکند که دختران وزنان هیچ ارزشی ندارند وباید حرف شنو مردانشان باشند.
اما دخترک تمام تلاشش را به کارمیگیرد تا از آن روستای نفرین شده فرار کند. دراین میان از مردی درخواست کمک میکند.وپاسخ مرد زندگی اورا دست خوش تغیراتی میکند.


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • جذاب
Reactions: (SINA) و MARIA₊✧

MARIA₊✧

مدیر آزمایشی کتاب
مدیر آزمایشی
  
  
عضویت
16/9/21
ارسال ها
158
امتیاز واکنش
3,252
امتیاز
163
محل سکونت
دربار ستاره‌ها
زمان حضور
38 روز 16 ساعت 58 دقیقه
سلام من درخواست ناظر دارم.

نام رمان: ققنوس

ژانر: عاشقانه، انتقامی، اجتماعی

خلاصه: تیاناز دختر روستایی است که مورد ظلم وستم اطرافیانش قرار گرفته. او درجایی زندگی میکند که دختران وزنان هیچ ارزشی ندارند وباید حرف شنو مردانشان باشند.
اما دخترک تمام تلاشش را به کارمیگیرد تا از آن روستای نفرین شده فرار کند. دراین میان از مردی درخواست کمک میکند.وپاسخ مرد زندگی اورا دست خوش تغیراتی میکند.
باسلام، ناظر شما حدیث امن زاده
منتظر ایجاد گفتگو از سوی ناظر باشید.
به امید موفقیت شما :گل:


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 

Mah & Khorshid

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/10/23
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
2
امتیاز
3
سن
19
زمان حضور
2 ساعت 26 دقیقه
نام رمان: بمان و پس بگیر


ژانر: عاشقانه، فانتزی، علمی_تخیلی

خلاصه: دختری از جنس خشم و از غبار آتش که سعی می‌کند ما بین انسان ها زندگی عادی خود را پیش ببرد و کینه‌ی قدیمی خود را نسبت به قبلیه‌اش فراموش کند... تا این که روزی با قبول پیشنهاد همکارش و کمک کردن به او مسیر زندگی‌اش به کلی تغییر می‌کند و مجبور به فاش ماهیت خود می‌شود. آیا بهترین دوست و همکارش او را باور می‌کند؟ به راستی می‌تواند تا آخر عمر بین انسان‌ها پنهان شود؟
انتخاب ناظر به صلاح دید مدیریت


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • جذاب
Reactions: MARIA₊✧

غزاله بانو

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/10/23
ارسال ها
1
امتیاز واکنش
2
امتیاز
3
سن
24
محل سکونت
اردبیل نیر
زمان حضور
3 ساعت 42 دقیقه
با سلام .
نام رمان : سلاله
نویسنده : غزاله بانو
ژانر : عاشقانه مذهبی
خلاصه : دختری به اسم سلاله که تو مسئله ازدواج و خاستگارانش تعلل میکنه تا بالاخره اونی که میخواد بیاد خاستگاریش.بالاخره محمدعلی داستان میاد خاستگاریش ولی با یک سری شرط و شروط . این ازدواج برخلاف خواسته محمدعلی عاشقانه پیش میره و با یک اتفاق غیره منتظره همه چی تغییر میکنه


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • جذاب
  • عالی
Reactions: تسنیم بانو و MARIA₊✧

MARIA₊✧

مدیر آزمایشی کتاب
مدیر آزمایشی
  
  
عضویت
16/9/21
ارسال ها
158
امتیاز واکنش
3,252
امتیاز
163
محل سکونت
دربار ستاره‌ها
زمان حضور
38 روز 16 ساعت 58 دقیقه
نام رمان: بمان و پس بگیر


ژانر: عاشقانه، فانتزی، علمی_تخیلی

خلاصه: دختری از جنس خشم و از غبار آتش که سعی می‌کند ما بین انسان ها زندگی عادی خود را پیش ببرد و کینه‌ی قدیمی خود را نسبت به قبلیه‌اش فراموش کند... تا این که روزی با قبول پیشنهاد همکارش و کمک کردن به او مسیر زندگی‌اش به کلی تغییر می‌کند و مجبور به فاش ماهیت خود می‌شود. آیا بهترین دوست و همکارش او را باور می‌کند؟ به راستی می‌تواند تا آخر عمر بین انسان‌ها پنهان شود؟
انتخاب ناظر به صلاح دید مدیریت
باسلام، ناظر شما ~MOHADESE~
منتظر ایجاد گفتگو از سوی ناظر باشید.
به امید موفقیت شما :گل:


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: ~MOHADESE~

MARIA₊✧

مدیر آزمایشی کتاب
مدیر آزمایشی
  
  
عضویت
16/9/21
ارسال ها
158
امتیاز واکنش
3,252
امتیاز
163
محل سکونت
دربار ستاره‌ها
زمان حضور
38 روز 16 ساعت 58 دقیقه
با سلام .
نام رمان : سلاله
نویسنده : غزاله بانو
ژانر : عاشقانه مذهبی
خلاصه : دختری به اسم سلاله که تو مسئله ازدواج و خاستگارانش تعلل میکنه تا بالاخره اونی که میخواد بیاد خاستگاریش.بالاخره محمدعلی داستان میاد خاستگاریش ولی با یک سری شرط و شروط . این ازدواج برخلاف خواسته محمدعلی عاشقانه پیش میره و با یک اتفاق غیره منتظره همه چی تغییر میکنه
باسلام، ناظر شما حدیث امن زاده
منتظر ایجاد گفتگو از سوی ناظر باشید.
به امید موفقیت شما :گل:


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 

ساناز آراد

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
29/10/23
ارسال ها
1
امتیاز واکنش
2
امتیاز
3
سن
25
زمان حضور
1 روز 13 ساعت 56 دقیقه
اسم رمان: آترابان
ژانر: عاشقانه،رازآلود،تخیلی،هیجانی
خلاصه:
من زاده نورم به روشنایِ خورشید ، تو زاده تاریکی به ظلمتِ سیاهی ، من به طراوت بهارم ، تو به خشکیِ کویری ، من به لطافت گلِ یاس ، تو به زمختیِ ترابی،من دلم مثالِ شیشه، تو دلت مثالِ تیشه، من بی ریا و تزویر ، تو پراز رمزی ورازی

آرامیس بعداز فارغ التحصیلیش تصمیم میگیره در کیلینیک خصوصی ک توسط دوست پدرش معرفی شده مشغول به کار بشه.اونجا توجهش به بیماری جلب میشه به اسم آتان و ناخوداگاه قدم در مسیری پر خطر برمیداره

ناظر: بر اساس صلاح دید مدیریت


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • جذاب
Reactions: MARIA₊✧

blue mah

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
29/10/23
ارسال ها
1
امتیاز واکنش
1
امتیاز
3
سن
25
زمان حضور
1 ساعت 44 دقیقه
زنی که شوهرش تو قسمت باستان شناسی کار میکنه و خیلی آروم و سر به زیر هست ترمیم آثار باستانی انجام میده و عاشق کارشه شب های طولانی زیادی به خونه نیومده چون داشته کار می‌کرده همه هم ازش تعریف میکنن ولی یک آتش سوزی در دفتر بایگانی موزه باعث مرگ شوهرش میشه و درست تو روز خاکسپاری وقتی به خونه برمیگرده متوجه تغییراتی توی وسایل میشه انگار یکی حسابی خونه رو گشته و دوباره سعی کرده همه چیز رو به حالت اولش برگردونه اما نمیدونسته که لیزا هیچ وقت گلدونه ش رو روی میز نمیزاره این تغییرات توی اتاق کار شوهرش بیشتره مطمئنن یک دزد به خودش زحمت نمیده تا خونه رو مرتب کنه پس کسی بوده که نمی‌خواسته اون بفهمه . همه جا رو چک میکنه اما چیزی کم نشده پس دزد ه نتونسته چیزی برداره یا اون چیز که میخواسته رو پیدا نکرده دنبال چی بوده ؟؟)(خواهرش پلیسه ازش کمک میخواد اما اون بهش میگه من حرفت. رو باور میکنم اما نمیتونم بر اساس جابجایی گلدون یک تیم بیارم واسه انگشت نگاری در اصل فک میکنه این یه آسیب روحی بعد از فوت شوهرش اما نمیدونه که بعد از دوسال که از ازدواجش میگذره اونا بیشتر همخونه بودن تا زن و شوهر از اول توافق کردن که به کار هم کاری نداشته باشن ولی بقیه فکر میکردن ازدواج اونا بر پایه عشقی آتشین هست برای همین تحمل مرگ اون برای الیزا باید سخت باشه اما اون احساس راحتی میکنه چون دیگه مجبور نیست نقش یک زن عاشق و خوشحال دربیاره اما نمیتونه این قصه ای که راجب مرگ دنیل گفته شده رو باور کنه چون اون همیشه میگفت از بخش بایگانی موزه متنفره و همیشه کارای کاغذ بازی رو به دستیارش می‌سپرد و الانم خونه چه اتفاقی واقعا برای دنیل افتاده؟؟
تصمیم گرفت فردا یک سر به محل کارش بره و همه چیز رو چک کنه یکم وسیله ازش مونده بود که توی کمدش. بوده نمی‌دونست دزد خونه به اونجا هم رفته یانه اما نباید وقت رو هدر میداد آلان باید میرفت باید از طریق نقش زن شیدا وارد می‌شد پس آماده شد و یکم چشاش رو سرخ کرد و زیرش رو سایه تیره زد تا نشون بده گریه کرده اونم به اندازه یک دریااااا
ساعت ۱۰شبه احتمالا نگهبان نمیداره وارد بشه اما اون ترفندهای خودش رو داره _سلام جودی اینقدر داد کشیده توی مسیر که صداش کلا خش برداشته
"سلام الیزا واقعا بابت دنیل متاسفم هنوز باورم نمیشه واون یک مرد عالی بود همیشه مهربون و دلسوز بود و عاشق کارش بود لعنت به اون اتفاق.
_اره اون بی‌نظیر بود الان نمیدونم چطور باید با نبودش کنار بیام دیگه نمیتونم حتی لحظه ای خونه رو بدون اون تحمل کنم سرگردانم و نمیدونم کجا باید خودم رو آروم کنم اون عاشقم بود تک تک خاطراتمون همین جور جلوی چشمام میاد نمیتونم بخوابم برای همین اومدم اینجا تا خودم رو آروم کنم اون عاشق اینجا و کارش بود با خودم گفتم شاید اینجا بتونم حضورش رو کمی احساس کنم
دیگه رسما نفس کم آورده بود اما میدونست تونسته روی جودی تاثیری که باید رو بزاره چون زن بیچاره چشماش پر از اشک شده بود پس بایک حالت نیمه امیدوار بهش زل زد
"اوه عزیزم نمیدونم چی بگم که دردتو آروم کنه اما میدونی که نمیشه کسی رو جز کارمندان اینجا راه بدم
اما لطفا به چیزی دست نزن چون واقعا برام مسئولیت داره
_ممنونم جودی لطف بزرگت رو فراموش نمیکنم ممنونم نگران نباش من جز دفتر دنیل جای دیگه ای نمیرم بازم ممنون
جودی اون رو به دفتر دنیل برد همه چی گویا سر جای خودش بود وقتی جودی از اتاق خارج شد به‌سمت میزش رفت و خیلی نامحسوس شروع به گشتن کرد

(یک جاسوئیچی پیدا میکنه که شبیه توپ چیز خاصی نیست اما به محضی که لمس میکنه صدا ترق میشنونه توپ با اثر انگشت لیزا باز شده و درونش یک کلید و نامه کوچولو هست که یک آدرس درونشه میره اونجا و راز هایی هست که الیزا رو به مصر میکشونه غافل از اینکه گروهی اونو دنبال میکنن تا به آیینه ای باستانی که توانایی سفر در زمان رو داره برسونه امااااهیچ کس نمیدونه که.....


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • جذاب
Reactions: MARIA₊✧
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا