ص198
از وحشت و ترس سؤال (نكير و منكر) و لغزش در امتحان آهسته سخن مىگويد (زيرا از ترس بر بلند سخن گفتن توانائى ندارد، يا آنكه از هول امتحان و سؤال، با خدا راز مىگويد كه پروردگارا مرا بدنيا باز گردان تا كار نيكو انجام دهم) و بزرگترين بليّه در آنجا آب گرم نازل شده و وارد كردن به دوزخ و هيجان و شدّت صداى آتش است، (43) در عذاب سستى نيست تا او را راحتى دهد و نه آسايشى كه رنج را بر طرف سازد و نه قوّت و طاقتى دارد كه از آن مانع گردد و نه مرگى كه او را (از اين سختى) بره اند، و نه چشم بر هم زدن و خواب اندكى كه اندوهش را بزدايد، بين انواع مرگها (دردهاى سخت) و عذابهاى پى در پى مبتلى است، ما (از اين عذابها) بخدا پناه مىبريم (و رهائى از آن گرفتاري ها را از او درخواست مى نماييم). ص199 قسمت نهم خطبه (44) بندگان خدا، كجا هستند كساني كه خداوند بآنها عمر و زندگى عطاء فرمود و به نعمت هاى خود آنان را متنعّم نمود، و آنچه بايد بدانند بآنها آموخت بطوريكه فهميدند، و بآنان مهلت داد و ايشان در بازى و بيهودگى فرصت را از دست دادند، و در تندرستى و رفاه بودند (عطاهاى خدا را) فراموش كردند آنها را مدّتى دراز مهلت دادند و بايشان احسان و نيكوئى كرده از عذاب دردناك ترسانيدندشان، و به نعمتهاى بزرگ وعده داده شدند (و آنان از خواب غفلت بيدار نگشتند) (45) از گناهانى كه (ارتكاب آنها) هلاك و تباه مى سازد و از عيب هايى كه (خدا را) بغضب و خشم مى آورد دورى كنيد (تا رستگار گرديد). (46) اى دارندگان ديده هاى بينا و گوشهاى شنوا و تن درست و كالاى دنيا (مال و اولاد) آيا هيچ جاى گريز يا رهائى يا پناه گاه يا تكيه گاه يا جاى فرار و باز گشتى (از عذاب الهى) هست يا نيست چگونه (از فرمان خدا) باز گشته به كجا باز گرديده بچه چيز فريفته مى شويد (47) بهره هر يك از شما از زمين باندازه درازى و پهناى قامت او است با رخسار خاك آلوده (آنگاه كه زير خاك پنهان گردد، پس اين همه رنج و كوشش براى بدست آوردن خانهها و آباديها چه سودى دارد) (48) اكنون اى بندگان خدا فرصت را غنيمت شمريد تا وقتى كه ريسمان (مرگ) رها است و گلوى شما را نگرفته و روح در بدن شما مى باشد در حينى كه موقع هدايت و رستگارى است و بدنها راحت و اجتماع فراوان و مهلت زندگانى و اراده و اختيار بر قرار و موقع توبه و بازگشت و مجال انجام حاجت و نيازمندى باقى است، (49)
ص200
پيش از رفتن فرصت و قرار در جاى تنگ (قبر) و ترس از نابودى و بيرون شدن جان از بدن و رسيدن غائب ناديده (مرگ) كه در انتظار آن مى باشند و گرفتار (عذاب) خداى غالب و توانا گرديدن. (سيّد رضىّ فرمايد:) در خبر وارد شده است چون امام عليه السّلام اين خطبه را بيان فرمود بدنها به لرزه در آمد و چشمها گريان گرديد و دلها مضطرب و نگران شد. و جماعتى اين خطبه را خطبه غرّاء (نورانى و برجسته) مى نامند.
از وحشت و ترس سؤال (نكير و منكر) و لغزش در امتحان آهسته سخن مىگويد (زيرا از ترس بر بلند سخن گفتن توانائى ندارد، يا آنكه از هول امتحان و سؤال، با خدا راز مىگويد كه پروردگارا مرا بدنيا باز گردان تا كار نيكو انجام دهم) و بزرگترين بليّه در آنجا آب گرم نازل شده و وارد كردن به دوزخ و هيجان و شدّت صداى آتش است، (43) در عذاب سستى نيست تا او را راحتى دهد و نه آسايشى كه رنج را بر طرف سازد و نه قوّت و طاقتى دارد كه از آن مانع گردد و نه مرگى كه او را (از اين سختى) بره اند، و نه چشم بر هم زدن و خواب اندكى كه اندوهش را بزدايد، بين انواع مرگها (دردهاى سخت) و عذابهاى پى در پى مبتلى است، ما (از اين عذابها) بخدا پناه مىبريم (و رهائى از آن گرفتاري ها را از او درخواست مى نماييم). ص199 قسمت نهم خطبه (44) بندگان خدا، كجا هستند كساني كه خداوند بآنها عمر و زندگى عطاء فرمود و به نعمت هاى خود آنان را متنعّم نمود، و آنچه بايد بدانند بآنها آموخت بطوريكه فهميدند، و بآنان مهلت داد و ايشان در بازى و بيهودگى فرصت را از دست دادند، و در تندرستى و رفاه بودند (عطاهاى خدا را) فراموش كردند آنها را مدّتى دراز مهلت دادند و بايشان احسان و نيكوئى كرده از عذاب دردناك ترسانيدندشان، و به نعمتهاى بزرگ وعده داده شدند (و آنان از خواب غفلت بيدار نگشتند) (45) از گناهانى كه (ارتكاب آنها) هلاك و تباه مى سازد و از عيب هايى كه (خدا را) بغضب و خشم مى آورد دورى كنيد (تا رستگار گرديد). (46) اى دارندگان ديده هاى بينا و گوشهاى شنوا و تن درست و كالاى دنيا (مال و اولاد) آيا هيچ جاى گريز يا رهائى يا پناه گاه يا تكيه گاه يا جاى فرار و باز گشتى (از عذاب الهى) هست يا نيست چگونه (از فرمان خدا) باز گشته به كجا باز گرديده بچه چيز فريفته مى شويد (47) بهره هر يك از شما از زمين باندازه درازى و پهناى قامت او است با رخسار خاك آلوده (آنگاه كه زير خاك پنهان گردد، پس اين همه رنج و كوشش براى بدست آوردن خانهها و آباديها چه سودى دارد) (48) اكنون اى بندگان خدا فرصت را غنيمت شمريد تا وقتى كه ريسمان (مرگ) رها است و گلوى شما را نگرفته و روح در بدن شما مى باشد در حينى كه موقع هدايت و رستگارى است و بدنها راحت و اجتماع فراوان و مهلت زندگانى و اراده و اختيار بر قرار و موقع توبه و بازگشت و مجال انجام حاجت و نيازمندى باقى است، (49)
ص200
پيش از رفتن فرصت و قرار در جاى تنگ (قبر) و ترس از نابودى و بيرون شدن جان از بدن و رسيدن غائب ناديده (مرگ) كه در انتظار آن مى باشند و گرفتار (عذاب) خداى غالب و توانا گرديدن. (سيّد رضىّ فرمايد:) در خبر وارد شده است چون امام عليه السّلام اين خطبه را بيان فرمود بدنها به لرزه در آمد و چشمها گريان گرديد و دلها مضطرب و نگران شد. و جماعتى اين خطبه را خطبه غرّاء (نورانى و برجسته) مى نامند.
نهجالبلاغه
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر: