ص347
بسوى گورشان بردند، پس آنان را سوار نمى خوانند (زيرا راكب كسى است كه اختيار مركوب را در دست داشته باشد) و در گورهاشان نهادند و آنها را ميهمان نمىخوانند (زيرا ميهمان كسي را گويند كه بپاى خود بجائى برود از او پذيرايى نمايند) (21) و براى ايشان از كف زمين قبرها و از خاك كفنها و از استخوانهاى پوسيده و شكسته همسايه ها تعيين گرديد، (22) آنان همسايگانى هستند كه هر كه آنها را بخواند جواب نمى دهند، و ظلم و ستمى را (از خود) جلوگيرى نمى نمايند، و از نوحه سرائى ملتفت نيستند، (23) اگر باران بر ايشان باريد شاد نشدند، و اگر تنگدستى بآنها رو آورد نوميد نگشتند (از غمّ و اندوه و سختى جهان آسوده و به خويشتن مبتلى و گرفتارند) گرد همند و تنها هستند، و همسايه اند و از هم دورند (چون از حال هم خبر ندارند) (24) با هم نزديكند و به ديدار يكديگر نمى روند، و خويشانند و اظهار خويشى نمى نمايند، بردبار مى باشند كه كينه در دل ندارند، و نادانند (چيزى درك نكرده نمى فهمند) و كينه هاشان از بين رفته، (25) از درد و اندوه آنها كسى باك ندارد، و اميدى بكمك و همراهيشان نيست، روى زمين را به زير آن و فراخى (جهان) را به تنگى (قبر) و بودن با اهل و ياران خويش را به غربت و تنهائى، و روشنى را به تاريكى تبديل نمودند، (26) و بدرون خاك آمدند (برگشتند) همان طورى كه برهنه و عريان از آن جدا شده (بوجود آمده) بودند، با اعمال و كردارشان از دنيا بسوى زندگانى هميشگى و سراى ابدى كوچ كردند (و در آنجا دو باره زنده مي شوند و ديگر نمى ميرند، خواه نيكوكار خواه بد كار) چنانكه خداوند سبحان (در قرآن كريم س 21 ى 104) مى فرمايد: كَما بَدَأْنا أَوَّلَ خَلْقٍ نُعِيدُهُ، وَعْداً عَلَيْنا، إِنَّا كُنَّا فاعِلِينَ يعنى هم چنانكه در آغاز خلق را ايجاد نموديم آنها را باز گردانيم، و اين وعده ما حتمىّ است كه انجام خواهيم داد (خدايا بحقّ علىّ عليه السّلام در همه شدائد و سختيها تا انجام كار ما را يارى فرموده از روى فضل و كرمت با ما رفتار نما، و كن اللّهمّ بعزّتك لى فى كلّ الاحوال رءوفا، وّ علىّ فى جميع الأمور عطوفا، إلهى و ربّى من لّى غيرك).
بسوى گورشان بردند، پس آنان را سوار نمى خوانند (زيرا راكب كسى است كه اختيار مركوب را در دست داشته باشد) و در گورهاشان نهادند و آنها را ميهمان نمىخوانند (زيرا ميهمان كسي را گويند كه بپاى خود بجائى برود از او پذيرايى نمايند) (21) و براى ايشان از كف زمين قبرها و از خاك كفنها و از استخوانهاى پوسيده و شكسته همسايه ها تعيين گرديد، (22) آنان همسايگانى هستند كه هر كه آنها را بخواند جواب نمى دهند، و ظلم و ستمى را (از خود) جلوگيرى نمى نمايند، و از نوحه سرائى ملتفت نيستند، (23) اگر باران بر ايشان باريد شاد نشدند، و اگر تنگدستى بآنها رو آورد نوميد نگشتند (از غمّ و اندوه و سختى جهان آسوده و به خويشتن مبتلى و گرفتارند) گرد همند و تنها هستند، و همسايه اند و از هم دورند (چون از حال هم خبر ندارند) (24) با هم نزديكند و به ديدار يكديگر نمى روند، و خويشانند و اظهار خويشى نمى نمايند، بردبار مى باشند كه كينه در دل ندارند، و نادانند (چيزى درك نكرده نمى فهمند) و كينه هاشان از بين رفته، (25) از درد و اندوه آنها كسى باك ندارد، و اميدى بكمك و همراهيشان نيست، روى زمين را به زير آن و فراخى (جهان) را به تنگى (قبر) و بودن با اهل و ياران خويش را به غربت و تنهائى، و روشنى را به تاريكى تبديل نمودند، (26) و بدرون خاك آمدند (برگشتند) همان طورى كه برهنه و عريان از آن جدا شده (بوجود آمده) بودند، با اعمال و كردارشان از دنيا بسوى زندگانى هميشگى و سراى ابدى كوچ كردند (و در آنجا دو باره زنده مي شوند و ديگر نمى ميرند، خواه نيكوكار خواه بد كار) چنانكه خداوند سبحان (در قرآن كريم س 21 ى 104) مى فرمايد: كَما بَدَأْنا أَوَّلَ خَلْقٍ نُعِيدُهُ، وَعْداً عَلَيْنا، إِنَّا كُنَّا فاعِلِينَ يعنى هم چنانكه در آغاز خلق را ايجاد نموديم آنها را باز گردانيم، و اين وعده ما حتمىّ است كه انجام خواهيم داد (خدايا بحقّ علىّ عليه السّلام در همه شدائد و سختيها تا انجام كار ما را يارى فرموده از روى فضل و كرمت با ما رفتار نما، و كن اللّهمّ بعزّتك لى فى كلّ الاحوال رءوفا، وّ علىّ فى جميع الأمور عطوفا، إلهى و ربّى من لّى غيرك).
نهجالبلاغه
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر: