- عضویت
- 18/3/18
- ارسال ها
- 1,878
- امتیاز واکنش
- 18,048
- امتیاز
- 428
- محل سکونت
- Tabriz
- زمان حضور
- 38 روز 17 ساعت 41 دقیقه
نویسنده این موضوع
خیلی زود دوش گرفتم و با حس سبک شدن سرم لبخندی زدم. و رفتم بیرون که یهو با دیدن رهام جلوی در که داشت تابلو ها رو نگاه میکرد غافلگیر شدم و من هم با هول خودم رو پرت کردم تو اتاقم، در رو بستم و تکیه دادم بهش. نگاهم خورد به آینه، گونههام سرخ شده بود. از خانوادهی مذهبی نبودم و برعکس، دختر آزادی بودم؛...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
رمان بازیگر عشق | Anita.a کاربر انجمن رمان ٩٨
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر: