خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,591
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
به‌طور خلاصه باید گفت: اگر آدمی در برابر الطاف خفیّه و مصیبت‌هایی که خودش در رخداد آنها نقشی نداشته، «تسلیم و رضا» باشد، یعنی گلایه و شکایت از خدا نکند و شاکر الطاف خفیّه باشد، ثواب فراوانی می‌برد و سبب ارتقای رتبۀ معنوی او خواهد شد. حتی در روایات داریم، به مقام «صدّیقین» که مقام والایی است، خواهد رسید. در حدیثی از امام صادق «سلام‌الله‌علیه» آمده است: خداوند تعالی می‌فرماید: بندۀ مؤمن خود را از حالتی به حالت دیگر درنمی‌آورم، مگر آنکه حالت جدید را برایش برتر قرار می‌دهم. پس باید به تقدیر من راضی و بر بلا صبور باشد و شکر نعمت من را به‌جا آورد. در این‌صورت، ای محمّد، نام او را در شمار «صدّیقین» نزد خودم خواهم نوشت. [۶]



تسلیم و رضا، دو رکن از ارکان ایمان هستند. امیرالمؤمنین «سلام‌الله‌علیه» می‌فرمایند: «الْإِیمَانُ أَرْبَعَةُ أَرْکَانٍ الرِّضَا بِقَضَاءِ اللَّهِ وَ التَّوَکُّلُ عَلَی اللَّهِ وَ تَفْوِیضُ الْأَمْرِ إِلَی اللَّهِ وَ التَّسْلِیمُ لِأَمْرِ اللَّهِ» [۷]؛ ایمان چهار رکن دارد که عبارتند از: رضایت به قضای الهی، توکّل به خدا، واگذاری امور به حق‌تعالی و تسلیم در برابر اوامر خداوند.



رسیدن به مقام تسلیم و رضا، هرچند از نظر «عملی» و در مقام «باور»، بسیار سخت است، امّا از حیث «علمی» و از نظر «دانستن» خیلی آسان است؛ به خاطر اینکه اگر کسی خداوند را قبول داشته باشد، یعنی خدا را، خدا بداند، حتی اگر توحید او با تقلید عوامانه به دست آمده باشد و بداند که خدا هست، او را مستجمع جمیع صفات کمالات می‌داند، او را عادل می‌داند و به قدرت او اقرار دارد، همچنین خداوند را عالم می‌داند، در نتیجه می‌فهمد که هرچه از خداوند سر بزند صحیح است، قدرت دارد و هرچه بندگان بخواهند می‌تواند به آنها عنایت فرماید، علم به احوال خلایق دارد و مصائب و مشکلات آنان را می‌داند، رئوف است و رأفت او از همه بیشتر است و مهربان‌تر از او نسبت به بندگانش وجود ندارد. امام صادق می‌فرمایند: «إنَّ أَعْلَمَ النَّاسِ بِاللَّهِ أَرْضَاهُمْ بِقَضَاءِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ» [۸]؛ داناترین مردم نسبت به خدا، راضی‌ترین آنها از خدای عزّوجل‌ است.



همه، چه خواص و چه عوام، علم به تسلیم و رضا را دارند. بنابراین خوب می‌توانند بدانند که اگر بلاها و مصیبت‌ها، از طرف خود بندگان نباشد، مصلحت و حکمتی در آن است، هر چند خودشان به آن مصلحت یا حکمت پی نبرند. مثلاً در فقدان فرزند، انسان باید به این فکر کند که اگر فرزندش از دنیا نمی‌رفت، ولی در جوانی گناهکار و لاابالی می‌شد و علاوه بر خودش، پدر و مادر را نیز دچار نابودی و بیآبرویی می‌کرد، خوب بود؟ پس حتماً در فقدان او حکمت و مصلحتی نهفته است.


برخی موضوعات مذهبی

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM، Saghár✿ و MaSuMeH_M

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,591
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
وقتی مصلحت باشد، باید انسان تسلیم و راضی شود. گاهی انسان می‌داند آنچه واقع شده به مصلحت اوست، بنابراین تسلیم می‌شود، اما نمی‌تواند راضی گردد و مرتبۀ والاتر آن است که علاوه بر تسلیم، راضی هم باشد و مصیبت خود را از الطاف خفیّۀ خداوند تعالی بداند.



هر آدمی می‌تواند با استفاده از برهان‌های خداشناسی، از نظر علمی، تسلیم و رضا پیدا کند، مخصوصاً با برهان فطرت، عمق جان انسان تسلیم و رضا را می‌داند، علم او نیز شهودی است.



اگر چنین علمی راجع به تسلیم و رضا برای انسان پیدا نشود، به عبارت دیگر اگر کسی نداند که باید در برابر مصلحت و حکمت خداوند، تسلیم و به آن راضی باشد، خداشناسی او ضعیف است، توحیدش اشکال دارد و عدالت خدا را نفهمیده است.



بنابراین، دانستن تسلیم و رضا از لحاظ علمی خیلی آسان است؛ امّا باید توجه شود که این مرتبه از تسلیم و رضا، گرچه لازم است، ولی کاربرد عملی ندارد. به قول مولوی:



پای استدلالیان چوبین بود پای چوبین سخت بی تمکین بود



در مباحث معنوی، علم خوب است، لازم است، امّا کاربرد ندارد. از جمله در مبحث قضا و قدر، دانستنی‌ها به کار نمی‌آید. شاهد عرض اینکه اگر به یک نفر انسان معمولی گفته شود: خداوند عادل نیست، عصبانی می‌شود و گوینده را کافر می‌داند و اگر بتواند او را به سختی تنبیه می‌کند. امّا خودش با اینکه می‌داند خدا عادل است، در مشکلات از خدا گله می‌کند. یعنی علم او به عدالت خداوند کاربردی نیست و در عمل، خودش خداوند را عادل نمی‌داند.



آنچه در این زمینه کاربرد دارد، «باور قلبی» است، یعنی انسان قلباً باور کند که خدا عادل است، قادر است، عالم است، رئوف است، حکیم است و آنچه واقع می‌شود و خود انسان یا جامعه، در آن تقصیر ندارد، صددرصد بر وفق حکمت و بر طبق مصلحت است و به آن راضی باشد.



امام سجاد «سلام‌الله‌علیه» در دعای ابوحمزۀ ثمالی، چنین باوری را از خداوند متعال درخواست دارند: «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ إِیمَاناً تُبَاشِرُ بِهِ قَلْبِی وَ یَقِیناً صَادِقاً حَتَّی أَعْلَمَ أَنَّهُ لَنْ یُصِیبَنِی إِلَّا مَا کَتَبْتَ لِی وَ رَضِّنِی‌ مِنَ‌ الْعَیْشِ‌ بِمَا قَسَمْتَ‌ لِی‌ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِین» [۹]


برخی موضوعات مذهبی

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM، Saghár✿ و MaSuMeH_M

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,591
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
این باور و عمل بر طبق آن، سبب می‌شود انسان در قیامت، دو بال پیدا کند و از قبر، مستقیم به جایگاه خود در بهشت پرواز نماید. در اثر این باور قلبی انسان مصیبت را نه تنها مصیبت نمی‌داند، بلکه از الطاف خفیّۀ خداوند بر می‌شمرد و حتی آن را بهتر از نعمت می‌داند و شکر آن را به‌جا می‌آورد.



از امام صادق «سلام‌الله‌علیه» روایت شده است که هرگاه نعمتی به رسول خدا «صلّی‌اللَّه‌علیه‌وآله‌وسلّم» می‌رسید، می‌فرمودند: «الْحَمْدُ لِلهِ عَلَی هَذِهِ النِّعْمَةِ» و آنگاه که با امر ناخوشایندی مواجه می‌شدند، می‌فرمودند: «الْحَمْدُ لِلَّهِ‌ عَلَی‌ کُلِ‌ حَالٍ» [۱۰].



راوی می‌گوید: از امام صادق «سلام‌الله‌علیه» سؤال کردم: مؤمن چگونه شناخته می‌شود؟ یعنی ویژگی او چیست؟ امام «سلام‌الله‌علیه» فرمودند: تسلیم در برابر خداست و در غم و شادی، در سختی و آسانی، راضی به رضای اوست. [۱۱]



امام حسین «سلام‌الله‌علیه» هنگام حرکت به سمت کربلا فرمودند: «رِضَی اللَّهِ رِضَانَا أَهْلَ‌ الْبَیْتِ» [۱۲]. آن امام عزیز، در روز عاشورا نیز در حالی که صدای مبارکش، در اثر ضعف و جراحت، جوهر نداشت و نمی‌توانستند بلند حرف بزنند؛ امّا زیر لـ*ـب چنین زمزمه می‌کردند: «یَا إلهی صَبرًا عَلی‌ قَضائِکَ‌ وَ لا مَعبُودَ سِواکَ یَا غیَاثَ المُسْتَغیثینَ» [۱۳].



من نمی‌دانم باباطاهر تا چه اندازه به این مقام‌ها دست یافته، امّا در شعر عالی می‌گوید که:



یکــی درد و یکـی درمــان پسنــدد یکی وصل و یکی هجران پسندد



من از درمان و درد و وصل و هجران پسنــدم آنچــه را جانـان پسندد



البته خداوند برای کسی بد نمی‌خواهد و هرچه از جانب او به بندگان برسد نیکوست. پیامبر گرامی «صلّی‌اللَّه‌علیه‌وآله‌وسلّم»، در حدیثی به روایت امیرالمؤمنین «سلام‌الله‌علیه» می‌فرمایند: «ی‌ کلاءاللَّهِ‌ خِیَرَةٌ لِلْمُؤْمِن» ‌[۱۴]؛ در هر قضای خداوند، برای مؤمن، خیر و نیکی وجود دارد.



البته ظاهر برخی وقایع، تلخ و سخت است، امّا باز هم همان تلخی و سختی به نفع بندگان و به مصلحت آنها خواهد بود. به قول قرآن شریف: «وعسی‌ أنْ‌ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ عَسی أَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُون» [۱۵].



امام سجّاد «سلام‌الله‌علیه» می‌فرمایند: کسی که به مقدّر الهی، چه مورد علاقۀ او و چه مورد نفرت او باشد، راضی گردد، خداوند سبحان از بین آنچه او دوست دارد یا دوست ندارد، تنها چیزی که برایش بهتر است را مقدّر می‌فرماید. [۱۶]


برخی موضوعات مذهبی

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM، Saghár✿ و MaSuMeH_M

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,591
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
قرآن کریم در آیه‌ای می‌فرماید: «أَلا إِنَّ أَوْلِیاءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ» [۱۷] مردان خدا، اولیای خدا، آنان‌اند که تسلیم و رضا را باور کرده‌اند و در اثر این باور، غم گذشته را نمی‌خورند و نسبت به آینده نگرانی ندارند. امام صادق «سلام‌الله‌علیه» می‌فرمایند: رسول خدا «صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم» هیچ‌گاه نفرمودند: ای کاش فلان امر، این چنین نشده بود. [۱۸]



برخورداری از نفس مطمئنّه، سبب می‌شود انسان، واقعاً به مقدّرات الهی راضی باشد. آنگاه به او خطاب می‌شود: ای بندۀ من که نفس مطمئنّه پیدا کرده‌ای! ای کسی که من از تو راضی هستم، تو هم از من راضی هستی، نزد خودم بیا: «یا أیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ، ارْجِعِی إِلی‌ رَبِّکِ، راضِیَةً مَرْضِیَّةً، فَادْخُلِی فِی عِبادِی، وَ ادْخُلِی جَنَّتِی» ‌[۱۹].



قرآن کریم، به بهشت رضوان که جایگاه اخصّ‌الخواص است، مقام عنداللهی می‌گوید.



اگر انسان به برابر مقدّرات الهی، راضی باشد، به مقام‌های والایی در دنیا و آخرت دست می‌یابد و پاداش فراوانی خواهد برد، امّا چنانچه نسبت به تقدیرش ناراضی باشد، اوّلاً نارضایتی او نوعی ناسپاسی از خداوند است و به‌تعبیر امام صادق «سلام‌الله‌علیه» خداوند سبحان را در تقدیر خود مورد اتّهام و بدبینی قرار داده است: «مَنْ‌ لَمْ‌ یَرْضَ‌ بِمَا قَسَمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ اتَّهَمَ‌ اللَّهَ‌ تَعَالَی فِی قَضَائِهِ» [۲۰]



ثانیاً نارضایتی او قضا را تغییر نمی‌دهد و فقط او را از اجر و ثواب و کسب درجات معنوی محروم می‌سازد. چنان‌که امام باقر «سلام‌الله‌علیه» می‌فرمایند: «مَنْ رَضِیَ بِالْقَضَاءِ أَتَی عَلَیْهِ الْقَضَاءُ وَ عَظَّمَ اللَّهُ أَجْرَهُ وَ مَنْ سَخِطَ الْقَضَاءَ مَضَی‌ عَلَیْهِ الْقَضَاءُ وَ أَحْبَطَ اللَّهُ أَجْرَهُ» [۲۱]؛ هرکه به قضای الهی راضی باشد، آن قضا بر وی فرود می‌آید و خداوند تعالی اجر عظیم به او می‌دهد. و هرکس از قضای الهی ناراضی باشد، آن قضا بر وی می‌گذرد، در حالی که اجر و پاداشی نخواهد برد.



به قول معروف، چنین کسی هم چوب را می‌خورد و هم مجبور است پیاز را بخورد.



امیرالمؤمنین «سلام‌الله‌علیه» برای تسلیت و تعزیت به کسی که فرزند خود را از دست داده بود، فرمودند: «إِنْ‌ صَبَرْتَ‌ جَرَی‌ عَلَیْکَ‌ الْقَدَرُ وَ أَنْتَ مَأْجُورٌ وَ إِنْ جَزِعْتَ جَرَی عَلَیْکَ الْقَدَرُ وَ أَنْتَ مَأْزُور» [۲۲]؛ اگر صبور و شکیبا باشی، تقدیر الهی بر تو جاری می‌شود و تو مستحقّ پاداش هستی، و اگر صبور نباشی و بی‌تابی کنی نیز تقدیر الهی بر تو جاری می‌شود، ولی سنگینی گنـ*ـاه آن برای تو می‌ماند.



پی نوشت ها:

[۱]. بحارالأنوار، ج ۱۰۰، ص ۱۸.

[۲]. صافات، ۱۰۲: «ای پدر من! آنچه را مأموری، بکن؛ ان شاء اللّه مرا از شکیبایان خواهی یافت.»

[۳]. بقرة، ۱۳۱: «هنگامی که پروردگارش به او فرمود: تسلیم شو، گفت: به پروردگار جهانیان تسلیم شدم.»

[۴]. حجر، ۲۱: «و هیچ چیز نیست مگر آنکه گنجینه‌های آن نزد ماست، و ما آن را جز به اندازه‌ای معیّن فرو نمی‌فرستیم.»

[۵]. شوری، ۳۰: «و هر [گونه] مصیبتی به شما برسد به سبب دستاورد خود شماست، و [خدا] از بسیاری درمی‌گذرد.»

[۶] . الکافی، ج‌۲، ص۶۱.

[۷]. الکافی، ج‌۲، ص۵۶.

[۸]. الکافی، ج‌۲، ص۶۰.

[۹]. اقبال الاعمال، ج ۱، ص ۷۶.

[۱۰]. الکافی، ج ۲، ص ۹۷.

[۱۱]. الکافی، ج‌۲، ص۶۲.

[۱۲]. بحار الأنوار، ج ۴۴، ص ۳۶۷.

[۱۳]. ینابیع المودّه، ج ۳، ص ۸۲.

[۱۴]. التوحید، ص ۳۷۱.

[۱۵]. بقره، ۲۱۶: و بسا چیزی را خوش ندارید و آن برای شما بهتر است، و بسا چیزی را دوست دارید و آن برای شما بدتر است، و خدا می‌داند و شما نمی‌دانید.

[۱۶]. الکافی، ج‌۲، ص۶۰.

[۱۷]. یونس، ۱۲: «آگاه باشید، که بر دوستان خدا نه بیمی است و نه آنان اندوهگین می‌شوند.»

[۱۸]. الکافی، ج‌۲، ص۶۳.

[۱۹]. فجر، ۲۷تا۳۰: «ای نفس مطمئنّه، خشنود و خداپسند به سوی پروردگارت بازگرد. و در میان بندگان من درآی، و در بهشت من داخل شو.»

[۲۰]. بحار الأنوار، ج‌۷۵، ص۱۹۰.

[۲۱]. الکافی، ج‌۲، ص۶۲.

[۲۲]. نهج‌البلاغه، حکمت ۲۹۱.


برخی موضوعات مذهبی

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM، Saghár✿ و MaSuMeH_M

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,591
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
نمازی که انسان را به مرتبه بالای عرفانی می رساند


حوزه/ مرحوم علّامۀ طباطبائی «رحمت‌الله‌علیه» می‌فرمودند: مرحوم آقای قاضی رحمت‌الله‌علیه در بازار نجف به من رسیدند، دست روی شانۀ من گذاشتند و فرمودند: «فرزندم! دنیا می‌خواهی، نماز شب؛ آخرت می‌خواهی، نماز شب!»



به گزارش خبرگزاری حوزه، حضرت آیت الله مظاهری، سلسله دروس اخلاقی با موضوع «شرح چهل حدیث اخلاقی» داشته اند که مطالب شنیدنی و خواندنی این استاد اخلاق حوزه در شماره های مختلف تقدیم نگاه شما خوبان خواهد شد.

حدیث سی‌ و هفتم: درک مراتب والای عرفانی با مداومت بر نماز شب

بِسْمِ‌ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم‌
«رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری‌ وَ یَسِّرْ لی أَمْری وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانی یَفْقَهُوا قَوْلی»

علامۀ مجلسی «رحمت ‌الله ‌علیه» در جلد ۷۵ بحارالانوار، روایت مهمّی از امام یازدهم، امام حسن عسکری «سلام ‌الله‌ علیه» نقل می‌کند. ایشان می‌فرمایند:
«إِنَّ الْوُصُولَ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سَفَرٌ لَا یُدْرَکُ‌ إِلَّا بِامْتِطَاء اللَّیْلِ» [۱]
رسیدن به خداوند، سفری است که جز با درهم‌پیچیدن شبانه حاصل نمی‌شود.

این روایت مربوط به نماز شب و تهجّد شبانه است. امام «سلام‌الله‌علیه» نیل به مقام‌ها و درجات عرفانی و معنوی را وابسته به نماز شب می‌دانند. به بیان دیگر، اگر کسی بخواهد به مقام شهود برسد، سیروسلوک داشته باشد و به لقای پروردگار متعال نائل گردد و فانی در او شود، باید از سیر در شب بهره بگیرد.

از نظر قرآن کریم و از نظر روایات، رسیدن به مقامات معنوی و عرفانی، شب بیداری و نماز شب می‌خواهد. اساتید اخلاق و عرفان نیز همواره به شاگردان شود برای اهتمام به نماز شب توصیه کرده‌اند. اساساً موفقیّت در هر رسالت معنوی و پیروزی در هر هدف متعالی، مرهون مداومت بر نماز شب و راز و نیاز با خداوند در دل شب است.

هنگامی که پیامبراکرم «صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم» به رسالت مبعوث شدند و از غار حرا به خانه آمدند، سورۀ مزمّل نازل شد. خداوند متعال در آن سوره، یک دستورالعمل سازنده برای پیشبرد اهداف رسالت، به رسول خویش القاء فرمود. از جملۀ آن دستورهای کاربردی، تهجّد شبانگاهی است. چنانکه می‌فرماید:

«یا أَیُّهَا الْمُزَّمِّلُ، قُمِ اللَّیْلَ إِلاَّ قَلیلاً، نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلیلاً، أَوْ زِدْ عَلَیْهِ وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتیلا» [۲]

آن دستور العمل و از جمله نماز شب، برای سیروسلوک پیامبر «صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم» و نیز برای پیروزی ایشان در پیشبرد اهداف رسالت، بسیار مؤثر بود.

ساعت‌های شبانگاهی برای ثمربخشی حرکت‌های معنوی، کاربرد بیشتری دارد. مثلاً مبعث پیامبر اکرم «صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم» و اولین وحی به ایشان، در شب رخ داده است. وحی به حضرت موسی «سلام‌الله‌علیه» در کوه طور نیز در شب اتفاق افتاده است. قرآن کریم در شب نازل گردیده است. چنانکه می‌فرماید: «بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ، إِنَّا أَنْزَلْناهُ فی‌ لَیْلَةِ الْقَدْرِ» [۳]. معراج آن نبّی گرامی نیز، معراجی شبانه است: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ سُبْحانَ الَّذی أَسْری‌ بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَی الْمَسْجِدِ الْأَقْصَی الَّذی بارَکْنا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ آیاتِنا إِنَّهُ هُوَ السَّمیعُ الْبَصیرُ» [۴]

حضرت موسی «سلام‌الله‌علیه» سی شب به میقات رفت و بعد ده شب دیگر هم به آن افزوده شد:

«وَ واعَدْنا مُوسی‌ ثَلاثینَ لَیْلَةً وَ أَتْمَمْناها بِعَشْرٍ فَتَمَّ میقاتُ رَبِّهِ أَرْبَعینَ لَیْلَةً» [۵]

از این آیات شریف، معلوم می‌شود که سیروسلوک و طیّ مقامات معنوی مربوط به شب است. ارتباط عاطفی با خداوند متعالی و قرب به ذات باری، مختصّ شب است.

در سورۀ مزمّل نیز به عنوان اولین دستور، پیامبر اکرم «صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم» را به تهجّد شبانه توصیه می‌فرماید. رسم پیامبرگرامی «صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم» چنین بوده است که شب‌ها زود می‌خوابیدندو نیمه شب بیدار می‌شدند. از نیمه شب تا هنگام اذان صبح در چند مرحله نماز شب می‌خوانده‌اند و در بین نمازها خواب کوتاهی داشته‌اند. یعنی نیمۀ دوّم شب را به چند قسمت تقسیم و در هر قسمت چند رکعت نماز می‌خوانده‌اند.

قرآن کریم راجع به متقیّن و در بیان ویژگی‌های آنها می‌فرماید:
«وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ» [۶]

یعنی افراد با تقوا، هنگام سحر، با خداوند راز و نیاز و مناجات دارند و از او طلب مغفرت می‌کنند. در آیۀ دیگر، علامت مؤمن را تقیّد به عبارت و ارتباط شبانه با خدا می‌داند. می‌فرماید:
«تَتَجافی‌ جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِعِ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفاً وَ طَمَعاً وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ، فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِیَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْیُنٍ جَزاءً بِما کانُوا یَعْمَلُونَ» [۷]

مؤمن کسی است که شب‌ها پشت پا به رختخواب می‌زند و به سوی خدا سیر می‌کند. گاهی صفات جلال خدا و گاهی صفات جمال خدا بر دلش حکم‌فرما می‌شود و فقط خدا می‌داند که به چه مقام‌هایی نائل می‌گردد.

این مقام‌ها مختصّ قیامت هم نیست، بلکه در همین دنیا نیز نمازشب‌خوان‌ها عالمی دارند، سیری دارند و حالات و مقامات والایی کسب می‌کنند. تمام لذّت شبانه‌روز آنها در مداومت بر نماز شب است. اگر در روز گرفتاری و غم و غصه دارند، اگر دچار بلا و مصیبت هستند و زندگی را به سختی می‌گذرانند، صبر می‌کنند تا آن ساعت نیمه شب یا آخر شب فرا برسد و تمام گرفتاری و غم و نگرانی خود را با نماز شب رفع ‌کنند.


برخی موضوعات مذهبی

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM، Saghár✿ و MaSuMeH_M

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,591
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
امام باقر «سلام‌الله‌علیه» می‌فرمایند: این آیۀ شریفه، دربارۀ امیرالمومنین «سلام‌الله‌علیه» و شیعیان نازل شده است. آنها سر شب می‌خوابند و وقتی یک سوّم از شب گذشت، با خداوند راز و نیازها دارند: «یَنَامُونَ فِی أَوَّلِ اللَّیْلِ فَإِذَا ذَهَبَ ثُلُثَا اللَّیْلِ أَوْ مَا شَاءَ اللَّهُ فَزِعُوا إِلَی رَبِّهِمْ رَاغِبِینَ رَاهِبِینَ طَامِعِینَ فِیمَا عِنْدَهُ ...»[۸]



نزد اهل دل و در پیش اولیای الهی، دو رکعت نماز در دل شب، از دنیا و همۀ آنچه در دنیاست، ارزشمندتر و عزیزتر است. پیامبر اکرم «صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم» می‌فرمایند:



«لَرَکْعَتَانِ فِی‌ جَوْفِ‌ اللَّیْلِ‌ أَحَبُ‌ إِلَیَ‌ مِنَ‌ الدُّنْیَا وَ مَا فِیهَا» [۹]



یعنی اگر به پیامبر «صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم» یا به امام صادق «سلام‌الله‌علیه» یا به هر یک از اهل‌بیت «سلام‌الله‌علیهم» بگویند: تمام ثروت و دارایی دنیا را به شما می‌دهیم، امّا دو رکعت نماز شب نخوانید، به دنیا پشت پا می‌زنند و حاضر نیستند نماز شب را از دست بدهند.



این مطالب اغراق نیست، حتی فقط برای تأکید هم نگفته‌اند، بلکه صددرصد واقعیّت است؛ آن کسانی که عاشق حقیقی خداوند متعال هستند، نماز شب را از دنیا و محتویات آن افضل می‌دانند.

اگر کسی از این حرف‌ها شگفت‌زده می‌شود و باور آن را سخت می‌داند، به خاطر آن است که به این مقام‌ها نرسیده و به‌طور طبیعی درک آن را ندارد. یک «الله اکبر» یا یک «لااله‌الاالله» در نماز، مکالمه با خداست و شیفتگان نیایش الهی آن را با هیچ چیز معاوضه نمی‌کنند. بی‌جهت نیست که گاهی امام صادق «سلام‌الله‌علیه» در نماز هفتاد مرتبه آیۀ «إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعینُ» [۱۰] را تکرار می‌کردند. به رکوع می‌رسیدند، ذکر آن را مرتب تکرار می‌کردند و از آن رد نمی‌شدند.
اگر آدمی به مقام شهود برسد و نماز شب برایش به مکالمۀ با حق تعالی مبدّل گردد و در نماز با خدا معاشقه کند، هنگام خواندن حمد و سوره، توجه پیدا می‌کند که خداوند در حال حرف‌زدن با اوست و با زبان خودش با او مکالمه دارد. این توجه، عرضی هم نیست، بلکه واقعی است و از مقام شهود ناشی می‌شود

هنگامی که حمد و سوره تمام می‌شود و به رکوع می‌رود، در گفتن ذکر «سبحان ربی العظیم و بحمده»، در می‌یابد که خودش دارد با خدا حرف می‌زند و خداوند توجه به حرف‌زدن او دارد و پاسخ ذکر او را می‌دهد. معلوم است که یک لحظه از این حالات عرفانی، به دنیا و آنچه در آن است، ارزش دارد.
باید توجه شود که این مقام‌های روحانی، مختصّ به معصومین «سلام‌الله‌علیهم» نیست، بلکه همۀ کسانی که واقعااهل نماز شب هستند، می‌توانند به آن دست یابند.

آنان که در سیر و سلوک به جایی رسیده‌اند و مقام شهود را درک کرده‌اند، کسانی که از دانستن عبور کرده و به یافتن حقایق عرفانی رسیده‌اند، این مقام‌ها را به خوبی درک می‌کنند.


برخی موضوعات مذهبی

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM، Saghár✿ و MaSuMeH_M

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,591
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
اهمیّت نماز شب به قدری است که در برخی کتب روایتی از قول پیامبر اکرم «صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم» نقل شده که می‌فرمایند: اگر نماز شب برای عموم مردم سخت نبود، آن را واجب می‌کردم. [۱۱]یعنی اقتضای وجوب دارد، مصلحت تامّۀ ملزمه را دارد و به خاطر رفع مشقّت از امّت، وجوب آن برداشته شده، وگرنه مثل نماز صبح واجب بود.



قرآن کریم می‌فرماید: نماز شب، مقام محمود دارد:

«وَ مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَکَ عَسی‌ أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقاماً مَحْمُوداً» [۱۲]



مقام محمود چیست؟ در روایات شریف اهل‌بیت «سلام‌الله‌علیهم» مصادیقی برای مقام محمود ذکر شده است. از جمله فرموده‌اند: مقام محمود، شفاعت است. نه تنها اهل نماز شب، مشمول شفاعت می‌شوند، بلکه می‌توانند از دیگران شفاعت کنند.



در برخی روایات آمده است که مقام محمود آن است که در قیامت، دیگران حسرت او را می‌خورند. یعنی کسی که مداومت به نماز شب داشته، مقامی دارد که سایر افراد که اهل نماز شب نبوده‌اند، حسرت مقام او را می‌خورند. بعضی‌ها هم مقام محمود را برای همین دنیا معنا کرده‌اند و گفته‌اند: انسان در پرتو نماز شب، ابهّت اجتماعی پیدا می‌کند. یعنی حکومت بر دل‌ها و محبوبیّت و ابهّت اجتماعی، در سایۀ مداومت بر نماز شب به دست می‌آید. روحانیون، مبلّغین و افراد تأثیرگذار در اجتماع که به ابهّت و محبوبیّت اجتماعی برای اثرگذاری بر دیگران نیاز دارند، می‌توانند با نماز شب، در بین مردم عزیز شوند و بر آنان اثر بگذارند، بر دلشان حکومت کنند و کلامشان نافذ گردد.



امام صادق «سلام‌الله‌علیه» می‌فرمایند:

«صَلَاةُ اللَّیْلِ تُبَیِّضُ الْوُجُوهَ وَ صَلَاةُ اللَّیْلِ تُطَیِّبُ الرِّیحَ وَ صَلَاةُ اللَّیْلِ تَجْلِبُ الرِّزْقَ» [۱۳]

بعضی هم گفته‌اند: مقام محمود همان است که قرآن کریم می‌فرماید:

«أَلا إِنَّ أَوْلِیاءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ» [۱۴]

اولیای خداوند، غم گذشته را نمی‌خورند و از آینده ترسی ندارند؛ یک نفس مطمئنّه دارند که زندگی منهای غم و غصّه و عاری از اضطراب و نگرانی از آن نشأت می‌گیرد. این آیات و این خطاب‌ها، خصوصیّت ندارد و علاوه بر اهل‌بیت «سلام‌الله‌علیهم»، افراد متّقی را نیز دربر می‌گیرد.
علّامۀ مجلسی اول «رحمت‌الله‌علیه» می‌گوید: مشغول نماز شب بودم که فرزندم محمدتقی، یعنی علّامۀ مجلسی دوم «رحمت‌الله‌علیه» گریه کرد. در همان حال که مادرش سرگرم آرام‌ کردن او بود، در نماز شب از خدا خواستم که او را از مروّجین اسلام عزیز قرار دهد. این دعا، در نماز شب مستجاب شده و علّامۀ مجلسی را با آن همه خدمات و برکات برای اسلام، تحویل جامعه داده است. پس برکات نماز شب، برای همه مثل باران می‌بارد و مختصّ به چهارده معصوم «سلام‌الله‌علیهم» نیست. در مجموع می‌توان گفت: مقام محمود، یک مقام پسندیدۀ عام است که همه حسرت آن را می‌خورند، چه در دنیا و چه در آخرت. مقام محمود یعنی مقامی که علّامۀ مجلسی دارد و همۀ ما حسرت آن را می‌خوریم؛ در قیامت هم حتمامنزلتی دارد که حسرت و حیرت همگان را برمی‌انگیزد.


برخی موضوعات مذهبی

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM، Saghár✿ و MaSuMeH_M

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,591
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
امام صادق «سلام‌الله‌علیه» تعبیری راجع به نماز شب دارند. می‌فرمایند:

«لَیْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ یُصَلِّ صَلَاةَ اللَّیْلِ» [۱۵]



کسی که نماز شب نخواند، از ما نیست، یعنی شیعه نیست. آنکه نماز شب نخواند، خود را از برکات و مواهب آن محروم ساخته و مثل افراد بی‌بهره و ورشکسته است.



در برخی روایات، تعبیر دیگری برای غافلان از نماز شب به‌کار گرفته شده که بسیار تکان‌دهنده است.



می‌فرمایند: «أَبْغَضُ الْخَلْقِ إِلَی اللَّهِ جِیفَةٌ بِاللَّیْلِ بَطَّالٌ بِالنَّهَارِ» [۱۶]؛ مبغوض‌ترین افراد نزد خداوند تعالی کسی است که از اول شب تا صبح بخوابد و در روز، بیکار و تنبل باشد. جالب اینکه در این روایت برای کسی که شب تا صبح را می‌خوابد، نفرموده‌اند: «نوامٌ باللیل» بلکه فرموده‌اند: «جِیفَةٌ بِاللَّیْلِ»، یعنی آنکه همۀ شب را می‌خوابد را، به جیفه، به معنای مردۀ متعفّن تشبیه کرده‌اند.



از آنچه تاکنون بیان شد، این نتیجه حاصل می‌شود که غفلت از نماز شب و کوتاهی در مداومت بر آن، خسارات فراوانی دارد. به همه توصیه می‌شود قبل از اذان صبح بیدار شوند و به‌واسطۀ نماز شب، با خداوند متعال راز و نیاز و ارتباط عاطفی داشته باشند. آیت‌الله بهجت «رحمت‌الله‌علیه» در این زمینه جملۀ شیرینی داشتند و می‌گفتند: «کوه که نمی‌خواهید جابه‌جا کنید، بلکه زمان خوابیدن خود را این‌طرف و آن‌طرف می‌کنید.»



مرحوم آیت‌الله مرعشی نجفی «رحمت‌الله‌علیه»، به من می‌گفتند: در تشرّف خدمت حضرت ولیّ‌عصر «عجّل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشّریف»، ایشان فرمودند: «ننگ است که یک طلبه نماز شب نداشته باشد؛ عیب است که شیعه نماز شب نخواند.»



استاد بزرگوار ما، مرحوم علّامۀ طباطبائی «رحمت‌الله‌علیه» می‌فرمودند: مرحوم آقای قاضی «رحمت‌الله‌علیه» در بازار نجف به من رسیدند، دست روی شانۀ من گذاشتند و فرمودند: «فرزندم! دنیا می‌خواهی، نماز شب؛ آخرت می‌خواهی، نماز شب!»



توصیه به نماز شب و تأکید به خواندن آن، در سفارش‌های همۀ علمای بزرگ اخلاق و عرفان، فراوان یافت می‌شود. مرحوم آقای ملکی تبریزی «رحمت‌الله‌علیه»، می‌نویسد که مرحوم محقّق همدانی، همان فقیه و عارف بزرگی که بیش از هزار مجتهد و عارف، تحویل عالم اسلام داده است، می‌فرماید: «فرزندم! اگر نماز شب نداشته باشی، به هیچ کجا نمی‌توانی برسی!»



کسی که از نماز شب و ارتباط عاطفی با خداوند بی‌بهره است، دنیای آبادی نخواهد داشت؛ زندگی‌اش پر از غم و غصّه و اضطراب و نگرانی است و مثل کرم ابریشم به دور خود می‌تند تا بمیرد.


برخی موضوعات مذهبی

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM، Saghár✿ و MaSuMeH_M

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,591
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
پی نوشت ها:

[۱]. بحار الأنوار، ج‌۷۵، ص ۳۸۰.

[۲]. المزمل، ۱تا۴: «ای جامه به خویشتن فروپیچیده، به پا خیز شب را مگر اندکی، نیمی از شب یا اندکی از آن را بکاه، یا بر آن [نصف] بیفزای و قرآن را شمرده شمرده بخوان.»

[۳]. القدر، ۱: «به نام خداوند رحمتگر مهربان، ما [قرآن را] در شب قدر نازل کردیم ...»

[۴]. الأسراء، ۱: «به نام خداوند رحمتگر مهربان، منزّه است آن [خدایی] که بنده‌اش را شبانگاهی از مسجد الحرام به سوی مسجد الأقصی -که پیرامون آن را برکت داده‌ایم- سیر داد، تا از نشانه‌های خود به او بنمایانیم، که او همان شنوای بیناست.»

[۵]. الأعراف، ۱۴۲: «و با موسی، سی شب وعده گذاشتیم و آن را با دَه شب دیگر تمام کردیم. تا آنکه وقت معینِ پروردگارش در چهل شب به سر آمد.»

[۶]. الذاریات، ۱۸: «و در سحرگاهان [از خدا] طلب آمرزش می‌کردند.»

[۷]. السجدة، ۱۶و۱۷: «پهلوهایشان از خوابگاه‌ها جدا می‌گردد [و] پروردگارشان را از روی بیم و طمع می‌خوانند، و از آنچه روزیشان داده‌ایم انفاق می‌کنند. هیچ کس نمی‌داند چه چیز از آنچه روشنی‌بخش دیدگان است به [پاداش] آنچه انجام می‌دادند برای آنان پنهان شده است.»

[۸]. ر. ک: من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ص ۴۸۲.

[۹]. علل الشرائع، ج ۲، ص ۳۶۳.

[۱۰]. الفاتحه، ۵: «تو را می‌پرستیم و تنها از تو یاری می‌جوییم.»

[۱۱]. احیاء العلوم، ج ۴، ص ۴۴؛ تهذیب الاسرار، ص ۴۴۴.

[۱۲]. الإسراء، ۷۹: «و پاسی از شب را زنده بدار، تا برای تو [به منزله] نافله‌ای باشد، امید که پروردگارت تو را به مقامی ستوده برساند.»

[۱۳] . ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص۴۱.

[۱۴]. یونس، ۶۲: «آگاه باشید، که بر دوستان خدا نه بیمی است و نه آنان اندوهگین می‌شوند.»

[۱۵].وسائل الشیعة، ج‌۸، ص ۱۶۲.

[۱۶].بحار الأنوار، ج‌۸۴، ص ۱۵۸.




چرا عشق به خدا با محبت دنیا در یک دل نمی‌گنجد؟


حوزه/ چرا عشق به خدا با محبت دنیا در یک دل نمی‌گنجد؟ مگر ـ‌نعوذ بالله‌ـ‌ خدا بخیل است که اجازه نمی‌دهد گوشه‌ای از دل بنده در تصرف محبت غیر خودش باشد؟ تعجب ما از سخت‌گیری خداوند نسبت به این امر ناشی از آن است که از سویی درک درستی از محبت الهی نداریم و از سوی دیگر از آثار سوء محبت دنیا بی‌اطلاع هستیم.



به گزارش خبرگزاری «حوزه»، آیت الله مصباح یزدی در رمضان ۱۴۳۵ پیرامون موضوع «محبت خدا» سخنانی را در دفتر مقام معظم رهبری ایراد کردند که گزیده ای از این مباحث در شماره های مختلف خدمت علاقه‌مندان عرضه خواهد شد.

* جلسه سی و نهم: یک قلب و یک محبت

یَا أَحْمَدُ لَوْ صَلَّی الْعَبْدُ صَلَاةَ أَهْلِ‌ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ‌ وَ صَامَ صِیَامَ أَهْلِ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ وَ طَوَی مِنَ الطَّعَامِ مِثْلَ الْمَلَائِکَةِ وَ لَبِسَ لِبَاسَ الْعَارِی ثُمَّ أَرَی فِی قَلْبِهِ مِنْ حُبِّ الدُّنْیَا ذَرَّةً أَوْ سُمْعَتِهَا أَوْ رِئَاسَتِهَا أَوْ حُلْیَتِهَا أَوْ زِینَتِهَا لَا یُجَاوِرُنِی فِی دَارِی وَ لَأَنْزِعَنَّ مِنْ قَلْبِهِ مَحَبَّتِی وَ عَلَیْکَ سَلَامِی وَ رَحْمَتِی‌ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِین‌[۱]

- اشاره

در جلسات گذشته به بحث در باره فرازهایی از حدیث معراج پرداختیم که در آنها ویژگی‌های محبین و تلاش‌هایشان برای نائل شدن به چنین مرتبه‌ای ذکر شده است و گفتیم: زمانی که سالک استحقاق آن را بیابد که خدا محبتش را به او افاضه کند، وی را در رسیدن به مراتب عالی‌تر نیز یاری می‌کند.
در بخش‌هایی از این حدیث قدسی کمک‌های خداوند به چنین بنده‌ای و نحوه رفتارش با او در دنیا و آخرت بیان شده است. در ادامه حدیث نیز نشانه‌هایی برای محبان واقعی ذکر شده، تا از کسانی که صرفاً به زبان مدعی محبت هستند، متمایز شوند.

در پایان این حدیث، بعد از ذکر اوصافی از قبیل جوع، صمت و شب‌زنده‌داری برای محبان واقعی، خطاب به پیامبر اکرم صلوات‌الله علیه و آله نسبت به این نکته تأکید شده است که نماز طولانی، روزه دائم و عبادت‌های مفصل به تنهایی برای جلب و حفظ محبت الهی کافی نیست.


برخی موضوعات مذهبی

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM، Saghár✿ و MaSuMeH_M

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,591
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
لَوْ صَلَّی الْعَبْدُ صَلَاةَ أَهْلِ‌ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ‌ وَ صَامَ صِیَامَ أَهْلِ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ وَ طَوَی مِنَ الطَّعَامِ مِثْلَ الْمَلَائِکَةِ وَ لَبِسَ لِبَاسَ الْعَارِی ثُمَّ أَرَی فِی قَلْبِهِ مِنْ حُبِّ الدُّنْیَا ذَرَّةً أَوْ سُمْعَتِهَا أَوْ رِئَاسَتِهَا أَوْ حُلْیَتِهَا أَوْ زِینَتِهَا لَا یُجَاوِرُنِی فِی دَارِی؛ ‌ به فرض که بنده‌ای هم‌سنگ اهل آسمان و زمین نماز اقامه کند، معادل تمام اهل آسمان و زمین روزه بگیرد، همانند ملائکه از غذا امساک کند، لباسش هم در نهایت سادگی باشد، اما در دلش ذره‌ای از محبت دنیا باشد، یا سر سوزنی به دنبال خوشایند دیگران، یا ریاست دنیا، با زیور و زینت این عالم باشد، به مقامی که برای محبان خالص گفته شد، نخواهد رسید؛ چنین کسی به جایگاه مجاورت و همسایگی خداوند که آخرین مقام قرب الهی است، ‌ نمی‌رسد؛ لَا یُجَاوِرُنِی فِی دَارِی. چنین کسی نه فقط به این مقام نمی‌رسد، بلکه اگر قبلاً هم بهره‌ای از محبت الهی برده، از او سلب می‌شود؛ وَ لَأَنْزِعَنَّ مِنْ قَلْبِهِ مَحَبَّتِی. چون محبت خدا با محبت دنیا در یک دل جمع نمی‌شود.
در ابتدای این بخش از حدیث قدسی نیز این نکته ذکر شد که کسی که به دنبال عیش هنیء و حیات باقیه است، باید بکوشد تا دنیا در نظرش خوار و حقیر شود؛ فَهِیَ الَّتِی یَعْمَلُ لِنَفْسِهِ حَتَّی‌ تَهُونَ‌ عَلَیْهِ‌ الدُّنْیَا. برای گام نهادن در این راه باید دنیا را رها کرد و به آن اهمیت نداد. در طول این مسیر هم اگر ذره‌ای از محبت دنیا در دل کسی باشد، شایستگی مجاورت با خدا را نداشته و محبت خدا از دلش کنده می‌شود. شرط ایجاد محبت الهی در دل بنده و دوام آن، دل‌کندن از دنیا است.

چرا عشق به خدا با محبت دنیا در یک دل نمی‌گنجد؟ مگر ـ‌نعوذ بالله‌ـ‌ خدا بخیل است که اجازه نمی‌دهد گوشه‌ای از دل بنده در تصرف محبت غیر خودش باشد؟ تعجب ما از سخت‌گیری خداوند نسبت به این امر ناشی از آن است که از سویی درک درستی از محبت الهی نداریم و از سوی دیگر از آثار سوء محبت دنیا بی‌اطلاع هستیم.
دو پادشاه در اقلیمی نگنجند
اگر محبت الهی در دل کسی قرار بگیرد، دلش به تصرف عشق الهی در می‌آید و تمام همّ و غمّش مصروف این محبت می‌شود. چنین محبتی حضرت شعیب را سالیانی طولانی به گریه وا داشت، تا نابینا شد. خداوند چشمانش را به او برگرداند. بار دیگر آن‌قدر گریست، تا مجددانابینا شد. این مرتبه نیز خداوند چشمانش را بینا کرد. برای سومین دفعه شعیب گریست، تا چشمانش را از دست داد. این بار جبرئیل از جانب خداوند برای او پیام آورد که اگر از آتش جهنم می‌ترسی، جهنم را بر تو حرام کردیم؛ و اگر نعمت‌های بهشتی را می‌خواهی، بهشت را در اختیارت قرار دادم. اما شعیب در پاسخ گفت: خدای من می‌داند که من نه از ترس جهنم می‌گریم و نه آرزوی بهشت دارم؛ محبت اوست که مرا به گریه وا می‌دارد و تا زمانی که او را ملاقات نکنم، آرام نمی‌گیرم.


برخی موضوعات مذهبی

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM، Saghár✿ و MaSuMeH_M
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا