خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,591
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
وقتی می‏ گویند قدر الهی، یعنی خدا قدر و اندازه هر چیز را مشخص کرده است و قدر الهی بر این تعلق گرفته که سال ۳۶۵ روز باشد. در حوادثی هم که اتفاق می‏ افتد قدر الهی بر این تعلق گرفته است که اگر علت‏ها فراموش شود، نتیجه مورد نظر هم به دست آید؛ مثلااگر کسی بیمار شود و دارویی که برای همان بیماری وجود دارد مصرف کند و خوب شود، خوب شدن شخص مطابق قضا و قدر الهی است، چون خداوند این گونه تقدیر کرده است که خوردن دارو موجب بهبودی شود. حال اگر مریض دارو مصرف نکرد و بیماریش شدیدتر شد باز هم مطابق قضاوقدر الهی است.



* آیا قضا و قدر امری حتمی و تغییرناپذیر است یا ما می‌‏توانیم با دعا، صدقه و... آن را تغییر دهیم؟

در پاسخ قبلی که قضا و قدر الهی به این معنای است که خداوند علت‏ها و سبب ‏هایی را قرار داده و مقرر کرده است که این علت‏‌ها نتیجه‏ های خودشان را بدهند و به قول یکی از شاعران:

از مکافات عمل غافل مشو *** گندم از گندم بروید جو از جو

پس، قضا و قدر الهی بر این تعلق گرفته است که علت بوجود آمدن گندم، دانه گندم باشد، نه دانه جو. پس اگر دانه گندمی در جای مناسب قرار گیرد و شرایط فراهم باشد به بوته گندم تبدیل می ‏شود.

قضا و قدر الهی دو گونه است:

الف- قضا و قدر حتمی و غیر قابل تغییر.

ب- قضا و قدر مشروط.

برای آنکه فرق این دو را بدانید، به مثال زیر توجه کنید.

سم کشنده است، پس اگر کسی سم بخورد و مقداری سم به اندازه‏ای باشد که موجب مرگ می‏‌شود، چنین شخصی خواهد مرد. اما اگر کسی سم بخورد و فورا دارویی که اثر سم را از بین می‏ برد بخورد آیا باز هم خواهد مرد؟ پاسخ روشن است. اگر کسی را مار نیش بزند و او فورا به دکتر مراجعه کند و دکتر داروی ضد سم به او تزریق کند چنین شخصی نخواهد مرد.

پس سم مار همیشه کشنده نیست؛ بلکه در صورتی کشنده است که داروی ضد سم مصرف نشود. در این مثال، کشنده بودن سم، قضا و قدر غیر حتمی است؛ حال اگر سم خورده شد و داروی ضد سم مصرف نشد کشته شدن حتمی خواهد بود و به اصطلاح جایش در لوح محفوظ است.

سرنوشت ما نیز همین گونه است و صدقه دادن و سایر کارهای خوب مانند داروی ضد سم است. پس ممکن است قضا و قدر غیر حتمی الهی به این تعلق گرفته باشد که برای ما حادثه ‏ای اتفاق بیفتد، حال اگر صدقه بدهیم. صدقه مانند پادزهری جلوی آن حادثه را می‏ گیرد.



* خداوند در قرآن فرموده است: هر کس را که خدا بخواهد هدایت می‏‌کند؛ پس اگر خدا نخواهد، شخص هدایت نخواهد شد و تلاش‌‏های انسان بیهوده است.

دو دانش ‏آموز را در نظر بگیرید که زیر نظر معلمی دلسوز و مهربان تحصیل خود را آغاز می‏ کنند.

معلم درس‏‌های اولیه را برای هر دو نفر تدریس می‏کند. دانش ‏آموز «الف» درس‏ها را خوب می‏ خواند و تکالیف خودش را خوب انجام می ‏دهد، پس شایستگی این را پیدا می‏کند که معلم درس بعدی را به او یاد بدهد و در واقع به خاطر شایستگی که دارد معلم او را به درس بعدی یا کلاس بالاتر هدایت می‏کند، ولی دانش‌‏آموز «ب» نه تنها درس هایش را خوب نمی خواند، بلکه دفترهایش را هم پاره می‏ کند، معلم را مسخره می‏ کند و...


برخی موضوعات مذهبی

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM، Saghár✿ و MaSuMeH_M

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,591
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
چنین دانش آموزی را معلم مهربان رهایش می‌‏کند، تا در گمراهی و جهل و بی سوادی بماند و این باقی ماندن او در جهل و نادانی نتیجه کوشش نکردن دانش‏‌آموز «ب» است و ربطی به معلم ندارد.

خداوند مهربان نیز ما انسان‏ها را آفریده و پیامبران را برای تعلیم و یاد دادن راه درست و پاک شدن ما فرستاده است.

در این میان برخی انسان‏ها، تعلیمات پیامبران را به خوبی یاد می‏‌گیرند، خداوند نیز به آنها کمک می ‏کند، تا در راه هدایت ثابت قدم باشند یا به درجات بالاتر هدایت راه یابند و به خداوند نزدیک شوند، ولی انسان‏‌هایی که با اختیار خودشان از راه راست منحرف می‏‌شوند، خداوند آنها را رها می ‏کند تا در جهل و گمراهی باقی بمانند و هر روز بیشتر از روز قبل در باتلاق ‏نادانی و گمراهی فرو روند. از آن چه نوشتم متوجه شدید که هدایت خدا دارای چند مرتبه و درجه است.

مراتب اولیه هدایت، شامل همه انسان‏ها می‏‌شود. این که خدا عقل داده که خوب و بد را بفهمند و پیامبران را فرستاده تا مردم را راهنمایی کنند، از مراحل اولیه هدایت است؛ ولی هدایت ‏های ویژه خدا و عنایت‏‌های مخصوص پروردگار شامل حال کسانی می‏‌شود که در راه خدا قدم بر می‏‌دارند؛ پس معنای آیاتی مانند: الله یهدی من یشاء؛ خداوند هر که را اراده کرده هدایت می‏‌کند. (بقره، آیه ۲۱۳) این است که اراده الهی بر این تعلق گرفته است که: خداوند بر هدایت مؤمنان بیافزاید و آنان را مشمول عنایت ویژه خودش کند؛ چنان که در قرآن می‏ فرماید: خداوند بر هدایت هدایت یافته‏ گان می‏ افزاید. (مریم، آیه ۷۶)




۲۸ ویژگی روز قیامت


حوزه/ قیامت روز جدایی است، جدایی حق از باطل، جدایی صفوف مؤمنان و صالحان از کافران و مجرمان جدایی برادر از برادر و پدر و مادر از فرزند، جدایی سرنوشت خوبان و بدان، قرآن کریم می فرماید: «روز جدایی، میعاد همگان است».



به گزارش خبرگزاری حوزه، پاسخ به سؤالات و شبهات موجود در جامعه از وظایف مراکز حوزوی و دینی است که این خبرگزاری در شماره های گوناگون به ارائه برخی از پرسش ها و شبهات و پاسخ های آن، برگرفته از «مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم» خواهد پرداخت.

- سؤال
درباره روز قیامت و اوصاف و ویژگی های آن توضیح دهید.

- پاسخ
قرآن کریم برای نشان دادن ویژگی های قیامت که مسلماً آثار تربیتی فوق العاده ای دارد از نامهای گوناگون استفاده می کند تا ترسیم دقیقی در مجموع آیات از آن روز عظیم و حوادث فوق العاده و تکان دهنده آن کرده باشد البته نام در اینجا به معنی اسم خاص نیست بلکه نامهای توصیفی را نیز شامل می شود یعنی عناوینی هستند که متکی بر اوصاف آن روز و ویژگی های زندگی در آن عالم است.
در قرآن کریم حداقل از هفتاد نام قیامت اسم برده شده است که در واقع از هفتاد دریچه مختلف به روز قیامت نگاه می کند؛ اما از آنجا که تفصیل همه این نامها و اوصاف و ویژگیهای قیامت در این مختصر نمی گنجد ناچار به اجمال به آن ویژگی های بارز و مهم اشاره می نمائیم:
۱ـ آن روز روز قیام است، در قرآن کریم تعبیر قیامت که از ماده قیام است تکرار گردیده است؛ آری آن روز، روز قیام و بپا خاستن است: روز قیام حساب «آن روز که حساب بر پا می شود، [۱] روز قیام ساعت (زمان) است «آنروز که ساعت بر پا می شود مجرمان نومید می گردند».[۲]
روز قیام مردم «آنروز که مردم در برابر رب العالمین قیام می کنند» [۳]، روز قیام فرشتگان «آنروز فرشته بزرگ خدا رو ح و فرشتگان دیگر قیام می کنند» [۴] و روز قیام گواهان «در آنروز که گواهان قیام می کنند».[۵]

۲ـ آن روز، روز حساب است، این وصف بخاطر آن است که تمام اعمال آدمی اعم از صغیر و کبیر جزئی و کلی، معنوی و مادی، جوارحی و جوانحی بدون استثناء در آن روز مورد محاسبه قرار می گیرد، این وصف در پنج آیه از قرآن آمده است از جمله این آیه که می فرماید: «روزی که حساب بر پا می شود».[۶]


برخی موضوعات مذهبی

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM، Saghár✿ و MaSuMeH_M

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,591
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
۳ـ آن روز روز جزا است، این نام و وصف در سیزده آیه قرآن آمده است که از همه مشهورتر آیه ۴ سوره حمد است که می فرماید: «او مالک روز جزاست».



۴ـ آن روز، روز اجتماع است، تمام اولین و آخرین و همه جن وانس و حتی ملائکه مقربین در آنجا جمع اند نه تنها خودشان که اعمال آنها نیز تماماً در آنجا جمع آوری شده است و آماده عرضه به دادگاه عدل الهی است قرآن کریم در این باره می فرماید: «به خاطر آورید که همه شما را در آن روز "اجتماع" جمع آوری می کنند».[۷]



۵ـ قیامت روز جدایی است، جدایی حق از باطل، جدایی صفوف مؤمنان و صالحان از کافران و مجرمان جدایی برادر از برادر و پدر و مادر از فرزند، جدایی سرنوشت خوبان و بدان، قرآن کریم می فرماید: «روز جدایی، میعاد همگان است».[۸]



۶ـ قیامت روز خروج است، قرآن کریم می فرماید: «آن روز روزی است که همه اموات زنده شده (و از قبرها) خارج می شوند».[۹] آری آن روز روز خارج شدن از مرگ به حیات و از عالم برزخ به عالم آخرت و از درون به برون و از پنهان به آشکار است.



۷ـ قیامت روز بزرگ است، «وای بر کافران از مشاهده روز بزرگ» [۱۰] توصیف آن روز به عظمت به خاطر امور مهمی است که در آن روز بزرگ واقع می شود.



۸ـ قیامت روز حسرت و ندامت است، «آنها را از روز حسرت بترسان، روزی که همه چیز پایان می یابد و حکم نهایی صادر می شود و این در حالی است که آنها (هنوز) در غفلتند و ایمان نمی آورند» [۱۱] روز قیامت راستی روز اندوه و ندامت و حسرت شدید است، نه تنها برای بدکاران بلکه حتی برای نیکوکاران زیرا وقتی پاداشها را می بینند تأسف می خورند چرا بیشتر و بهتر کار نیک انجام نداده اند.



۹ـ قیامت روز تغابن است، در آنروز غابن از مغبون آشکار می گردد «روزی که همه شما را در آن روز گرد آوری می کنند آن روز روز تغابن است» [۱۲]. آری در آن روز بدکاران از شکست و زیان خود و فریب و نیرنگ شیطان و از دست دادن سرمایه های عظیم با خبر می شوند و این است غبن حقیقی.



۱۰ـ قیامت روز صدا زدن همدیگر و یاری خواستن است، «ای قوم من بر شما از روزی که مردم یکدیگر را صدا می زنند (و از هم یاری می خواهند اما صدایشان به جایی نمی رسد) بیمناکم».[۱۳]


برخی موضوعات مذهبی

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM، Saghár✿ و MaSuMeH_M

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,591
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
۱۱ـ قیامت روز تلاقی و برخورد کردن است، «خداوند روح را بر فرمانش بر هر کس از بندگانش بخواهد القاء می کند تا انسانها را از روز تلاقی انذار کند» [۱۴] در آن روز انواع تلاقی ها رخ می دهد، روزی است که بندگان پروردگارشان را ملاقات می کنند، روزی است که انسانها با فرشتگان حساب و پاداش و کیفر تلاقی دارند، روزی است که انسان با حساب اعمال و گفتارش در آن دادگاه عدل تلاقی دارد، روزی است که گذشتگان و آیندگان با هم تلاقی می کنند، روز تلاقی ظالم و مظلوم با همدیگر و...



۱۲ـ قیامت روز سنگین است، «آنها (مجرمان) زندگی زودگذر دنیا را دوست دارند در حالی که پشت سر خود روز سخت و سنگینی را رها می کنند» [۱۵] توصیف آنروز به ثقیل و سنگینی توصیفی است گسترده و پر معنی: سنگینی از نظر محاسبه ها، سنگینی از نظر مجازاتها، سنگینی از نظر رسوائیها و سنگینی از نظر شدائد محشر و سنگینی مسئولیتها و...



۱۳ـ قیامت روز پر مشقتی است، «آن روز روز سختی است» [۱۶] مسلماً آن روز برای کافران بسیار سخت و طاقت فرسا و مصیبت بار است به طوری که نیرومندترین آن ها را به زانو در می آورد و عاجز و ناتوان می سازد.



۱۴ـ قیامت روز دردناکی است، نوح پیامبر خطاب به قوم بت پرستش می گوید: «من بر شما از عذاب روز دردناکی بیمناکم» [۱۷] آن روز از جهات زیادی مایه درد و رنج است، از جهت رسوائیها ندامتها و پشیمانی های کشنده، دردناک به خاطر اینکه راه بازگشتی وجود ندارد و...



۱۵ـ قیامت روز حق است، «آن روز، روز حق است» [۱۸] بعضی از مفسران در تفسیر حقانیت آن روز به سه نکته اشاره کرده اند: ۱ـ آن روز حق است و غیر از آن باطل، چرا که ایام دنیا باطلش بیش از حق است. ۲ـ حق به معنای وجود ثابت است. ۳ـ آن روز روزی است که شایسته عنوان «یوم» است چرا که در آن روز روشن، اسرار مخفی آشکار می گردد در حالیکه در دنیا احوال خلق ـ مکتوم و نامعلوم (همچون شب) است. [۱۹]



۱۶ـ قیامت روزی است که چهره درهم کشیده و وحشتناک است، قرآن از زبان نیکان چنین نقل می کند «ما از پروردگارمان خائفیم از آن روز که عبوس و سخت است» [۲۰]. توصیف آن روز به «عبوس» کنایه از وضع وحشتناک آن روز است، یعنی آنقدر حوادث آنروز سخت و ناراحت کننده است که نه تنها انسانها در آن روز عبوس اند بلکه گویی خود آن روز قیافه اش را سخت در هم کشیده و ناراحت است.



۱۷ـ قیامت روز حیات عمومی بعد از مرگ است، «کسانی که علم و ایمان به آنان داده شده در قیامت به مجرمان می گویند: شما به اذن خدا تا روز بعث (در عالم برزخ) درنگ کردید، و هم اکنون روز بعث (برانگیخته شدن مردگان) است، ولی شما نمی دانستید» [۲۱] انتخاب این تعبیر (بعث) برای قیامت به خاطر آغاز حرکت است که خداوند مردگان را از قبر بر می انگیزد، سپس آنها را به سوی محاکم قیامت برای حساب می فرستد.


برخی موضوعات مذهبی

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM، Saghár✿ و MaSuMeH_M

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,591
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
۱۸ـ قیامت روزی است که وضع آسمانها و زمین و کرات بهم می خورد و دگرگونی های شدیدی در جهان واقع می شود به آیاتی در این زمینه توجه فرمائید: «روزی که ما آسمانها را همچون طوماری در هم می پیچیم، سپس همانگونه که آفرینش را آغاز کردیم آن را باز می گردانیم، این وعده ای است که ما داده ایم و قطعاً آنرا انجام خواهیم داد. [۲۲] و در اشاره به انتقام الهی از ظالمان و مجرمان می فرماید: «آن در روزی واقع می شود که این زمین به زمین دیگر و آسمانها (به آسمان دیگر) مبدل می شوند» [۲۳] کوه ها از جا کنده و متحرک می شوند [۲۴] آسمان همچون فلز گداخته می شود. [۲۵]



۱۹ـ قیامت روزی بسیار طولانی است، «فرشتگان و روح به سوی او عروج می کنند در آن روز که مقدارش پنجاه هزار سال است» [۲۶] در این که اعدادی که درباره قیامت است برای تعداد و شماره است یا برای تکثیر دو احتمال است، به هر حال پیامی که از این آیات به گوش می رسد این است که همه باید خود را برای چنان روز طولانی پر مخاطره ای آماده سازند.



۲۰ـ از ویژگیهای قیامت این است که انسانها در آن روز مانند پروانه های پراکنده به هر سو حرکت می کنند [۲۷] و در تعبیری دیگر آمده که گویی مردم همانند ملخهای پراکنده اند» [۲۸] این تشبیه بخاطر کثرت مردم و اضطراب آنها و ناتوانی و سرگردانی آنان می باشد.



۲۱ـ از ویژگی های قیامت این است که پرده ها و حجابها کنار می روند و اسرار نهان آشکار می شود. قرآن در این زمینه می فرماید: «آن روز روزی است که پرده ها و حجابها کنار می رود و همه انسانها با تمام اسرار درون و برونشان ظاهر می شوند» [۲۹] و می فرماید: «آن روز روزی است که اسرار نهان آشکار می شود».[۳۰]



۲۲ـ از دیگر ویژگیهای قیامت این است که انسان تمام تلاشها و کوششهایی که انجام داده است به خاطر می آورد، [۳۱] این یاد آوری یا به خاطر مشاهده نامه اعمال است، و یا تجسم و حضور خود اعمال و یا به خاطر گواهی اعضاء بدن و فرشتگان و یا بخاطر کنار رفتن حجابها از قلب و روح انسان و زدوده شدن عوامل غفلت است.



۲۳ـ دیگر ویژگی قیامت این است که سرمایه های مهم دنیا یعنی مال و ثروت، فرزندان و دوستان به حال انسان سودی نمی بخشند بلکه تنها حلاّل مشکلات محشر ایمان و عمل صالح و قلب سلیم است. قرآن کریم در این باره می فرماید: «در آن روز مال و فرزندان سودی نمی بخشد، مگر کسی که با قلب سلیم به پیشگاه خدا آید» [۳۲] و می فرماید: «روزی فرا رسد که نه در آن خرید و فروش است و نه دوستی».[۳۳]



۲۴ـ دیگر ویژگی قیامت این است که هر کس در آن روز در دادگاه بزرگ الهی مسئول کارهای خویش است و خودش جریمه جرائمش را می پردازد قرآن کریم می فرماید: «و از روزی بترسید که کسی مجازات دیگری را نمی پذیرد [۳۴]» و یا می فرماید: «(به یاد آورید) روزی را که هر کس (در فکر خویشتن است و تنها) به دفاع از خود می پردازد».[۳۵]



۲۵ـ ویژگی دیگر قیامت این است که عذابش گسترده و فراگیر است، قرآن ضمن توصیف ابرار و نیکان می فرماید: «آنها از روزی می ترسند که عذابش گسترده و فراگیر است» [۳۶]. گستردگی آن به حدی است که تمام زمین و آسمان را پر می کند حتی فرشتگان در وحشت فرو می روند.



۲۶ـ از ویژگیهای قیامت این است که زبانها از کار می افتند و دیگر اعضاء به سخن گفتن می آیند «امروز بر دهانشان مهر می نهیم، و دستهایشان با ما سخن می گویند و پاهایشان کارهایی را که انجام می دادند شهادت می دهند».[۳۷]



۲۷ـ ویژگی دیگر قیامت این است که عذر خواهی و پوزش سودی ندارد و مورد قبول واقع نمی شود، قرآن کریم می فرماید: «روزیکه عذر خواهی ظالمان سودی به حالشان نمی بخشد و... ».[۳۸]



۲۸ـ ویژگی دیگر قیامت این است که چشم ها تیزبین می شوند و چشم بصیرت انسان باز می شود و حقایق را می بیند قرآن کریم می فرماید: «(به او خطاب می شود) : تو از این صحنه (و دادگاه بزرگ) غافل بودی و ما پرده را از چشم تو کنار زدیم، و امروز چشمت کاملا تیزبین است».[۳۹]



در پایان لازم به توضیح است که اکثر قریب به اتفاق این اوصاف و ویژگیهایی که ما شمردیم با استفاده از کتاب پیام قرآن نوشته حضرت آیت‌الله مکارم شیرازی بوده است که در این کتاب حدود هفتاد وصف و نام قیامت آمده است و مرحوم ملا محسن فیض کاشانی در کتاب محجة البیضاء حدود صد وصف برای قیامت آورده است.


برخی موضوعات مذهبی

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM، Saghár✿ و MaSuMeH_M

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,591
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
چرا به امامان و پیامبران متوسل می شویم؟


حوزه/ اگر متوسل شدن به دیگران گنـ*ـاه داشت حضرت یعقوب که پیامبر خدا بود چرا به فرزندانش نگفت: فرزندان من! این که من برای شما دعا کنم گنـ*ـاه دارد. بروید از این گنـ*ـاه توبه کنید و خودتان برای خود دعا کنید، در حالی که حضرت یعقوب با خودش رویی پذیرفت و برای فرزندانش دعا کند.



به گزارش خبرگزاری حوزه، کتاب «سر سفره خدا» با موضوع آشنائی با معارف قرآن کریم به شیوه پرسش و پاسخ به قلم محمد علی محمدی به رشته تحریر درآمده است که در شماره های مختلف تقدیم نگاه شما خوبان خواهیم کرد.

- توسل و شفاعت

سؤال: چرا ما به امامان و پیامبران متوسل می شویم؟

۱- ما هم می توانیم حاجت هایمان را به طور مستقیم از خدا بخواهیم و هم می توانیم از پیامبران یا امامان بخواهیم که برایمان دعا کنند و حاجت هایمان را خدا بخواهند.

۲- زمانی که پیامبران و امامان زنده بودند نیز در بسیاری از مواقع مردم از آنها می خواستند برایشان دعا کنند و حاجت هایشان را از خدا بخواهند.

۳- خدا مؤمنان را تشویق می کند که از پیامبر بخواهند برایشان دعا کنند و وعده داده است که اگر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از خدا بخواهد که آنان را بیامرزد، خدا آنها را می آمرزد.

۴- کسانی که می گویند درخواست حاجت از غیر خدا جایز نیست در گمراهی آشکاری به سر می برند.

توضیح نکته اول: درخواست حاجت از غیر خدا دو گونه است:

۱. اگر برای امامان و پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) قدرت مستقلی در برابر قدرت خدا قائل شویم و معتقد شویم اگر کاری را خدا نخواهد باز هم پیامبر یا امامان می توانند انجام می دهند، این عقیده ناپسند، ولی هیچ مؤمنی چنین عقیده ای ندارد؛ مثلا خود شما که دعا می کنید و از پیامبر (ص) یا امام حسین (علیه السلام) می خواهید و حاجت شما را برآورده کند، امام حسین (علیه السلام) را از خدا بالاتر می دانی؟ یا فکر می کنید اگر کاری را خدا نخواهد امام حسین (علیه السلام) می تواند انجام دهد؟ چنان که تو هرگز چنین فکر نمی کنی، هیچ مؤمنی این گونه فکر نمی کند.

۲. اگر برای پیامبر و امامان قدرت مستقلی قائل شویم، بلکه معتقد باشیم اگر پیامبران یا امامان برای ما دعا کنند، خدا دعای آنها را اجابت می کند، این عقیده پسندیده و خوبی است و همه ما چنین عقیده ای داریم و خود قرآن هم به ما چنین دستوری می دهد که چنین کنیم که در بندهای بعدی بیشتر توضیح می دهم.

توضیح بند دوم: چنان که گذشت، در زمان پیامبران نیز مردم از آنان می خواستند که برایشان دعا کنند؛ مثلا برادران حضرت یوسف به حضرت یوسف ظلم کردند؛ ولی وقتی به اشتباه خود پی بردند، نزد پدرشان آمدند و گفتند: پدر! از خدا بخواه که گناهان ما را بیامرزد. [یعقوب] گفت به زودی برای شما از پروردگارم آمرزش می طلبم که او آمرزنده و مهربان است. (یوسف، آیه ۹۷-۹۸)

اگر متوسل شدن به دیگران گنـ*ـاه داشت حضرت یعقوب که پیامبر خدا بود چرا به فرزندانش نگفت: فرزندان من! این که من برای شما دعا کنم گنـ*ـاه دارد. بروید از این گنـ*ـاه توبه کنید و خودتان برای خود دعا کنید، در حالی که حضرت یعقوب با خودش رویی پذیرفت و برای فرزندانش دعا کند. ما نیز همچون فرزندان حضرت یعقوب به خودمان ظلم کرده ایم. به این سبب از پدرهای معنوی و پدرهای روحانی خود یعنی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و امامان می خواهیم از خدا بخواهند که گناهان ما را بیامرزد و مطمئن هستیم پدران معنوی مهربانمان برای ما دعا خواهند کرد.

۳. خدا می فرماید: و اگر کسانی که به خودشان ظلم کرده اند نزد تو بیایند و از خداوند طلب آمرزش کنند و پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) هم برای آنها طلب آمرزش کند، خداوند را توبه پذیر و مهربان می یافتند. (نساء، آیه ۶۴) در آیات دیگری نیز خداوند به پیامبر دستور می دهد برای مومنان از خدا آمرزش بخواه. (محمد، آیه ۱۹)


برخی موضوعات مذهبی

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM و Saghár✿

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,591
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
اگر متوسل شدن به پیامبر بد است چرا خدا مومنان را تشویق می کند که نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بیایند و پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را تشویق می کند که برای مومنان آمرزش بخواهد؟



در روایت های فراوانی از مومنان خواسته شده هنگام مشکلات دعای توسل بخوانند و از خدا بخواهند به خاطر احترام امامان معصوم از گنـ*ـاه آنها در گذرد و حاجت های آنها را عطا کند.



۴. با توجه به آنچه گذشت روشن است افرادی که فکر می کنند متوسل شدن به امامان درست نیست، معنای توسل را به خوبی درک نکرده اند.

برای آگاهی بیشتر می توانید به تفسیر نمونه، جلد ۲۵، ص ۱۲۷، جلد ۱۸، ص ۲۳۴-۲۱۶ و ص ۱۹۳مراجعه کنید.



سؤال: شفاعت یعنی چه؟



شفاعت به معنای قرار گرفتن دو چیز (یا دو انسان) در کنار همدیگر و کمک یکی از آن دو به دیگری می باشد؛ یعنی در قیامت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و امامان به کمک افرادی که گناهانی دارند می آیند و از خدا می خواهند گنـ*ـاه فرد گنـ*ـاه کاربخشیده شود. در واقع به گنـ*ـاه کار کمک می کند تا بتواند به بهشت راه پیدا کند.



علامه طباطبایی (ره) در این باره می نویسد:

شفاعت در آخرین ایستگاه ازتوقف گاه های روز قیامت انجام می گیرد. در آنجا شفاعت کننده (امام یا پیامبر با دیگر افراد صالح) از خداوند می خواهند شفاعت شونده (افراد گنـ*ـاه کار و مقصر) را بیامرزد و او را عفو کند، تا وارد دوزخ نشود یا اگر در دوزخ به سر می برد، از جهنم خارج شود.


برخی موضوعات مذهبی

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM، Saghár✿ و MaSuMeH_M

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,591
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
دلیلی ساده و روان برای اثبات وجود خدا


حوزه/ فرض کنید در کنار خانه خودتان نشسته اید، از عمو یا یکی از اقوام می ‏پرسید: این خانه ما را چه کسی ساخته است؟ او در پاسخ می‏ گوید هیچ کس! خانه شما خود بخود ساخته شده است ...



به گزارش خبرگزاری حوزه کتاب «سر سفره خدا» با موضوع آشنائی با معارف قرآن کریم به شیوه پرسش و پاسخ به قلم محمد علی محمدی به رشته تحریر درآمده است که در شماره های مختلف تقدیم نگاه شما خوبان خواهیم کرد.

- خدا چیست؟
اجازه بدهید قبل از آنکه درباره خدا، که آفریننده همه چیز است سخن بگوییم، اندکی درباره برخی از مخلوقات الهی صحبت کنیم.

۱. شما با جاذبه زمین آشنا هستید و به خوبی می‏ دانید که اگر جسمی را از بلندی رها کنیم به زمین سقوط می ‏کند، ولی ذات و حقیقت نیروی جاذبه چیست؟
این سؤالی است که دانشمندان نیز نتوانسته ‏اند به آن پاسخ دقیقی بدهند. پس ما از روی آثار نیروی جاذبه می‏توانیم به وجود نیروی جاذبه اطمینان پیدا کنیم، ولی حقیقت آن را نمی‏ توانیم درک کنیم.

۲. ما از روشن شدن لامپ چراغ پی می‏ بریم که در سیم برق، نیروی الکتریسیته وجود دارد؛ ولی حقیقت نیروی الکتریسیته چیست؟ ما نمی توانیم ذات و حقیقت آن را درک کنیم. تنها با دیدن آثارش، مانند روشن شدن لامپ آن، پی می‏بریم که در جایی نیروی الکتریسیته وجود دارد.

این مثال‏ها را برایت نوشتم تا توجه شما را به این نکته مهم جلب کنم، که چون ما انسان‏ها محدود و کم ظرفیت هستیم، نمی‏توانیم ذات خدا را بشناسیم، بلکه تنها از راه مخلوقات می توانیم به وجود ذاشتن خداوند یقین پیدا کنیم؛ از آفرینش جهان پی به وجود آفریننده می ‏بریم.

از این که ما علم داریم می فهمیم که خداوند عالم بوده که به ما داده و از اینکه ما قدرت و توان داریم، می‏ فهمیم که خداوند قادر و تواناست.

پس ما ذات خداوند را درک نمی‏ کنیم، ولی به وجود داشتن خداوند و این که دارای صفت‏ های علم، قدرت، حیات و... است یقین داریم و مطمئن هستیم که هر جا که باشیم او با ماست (محمد، آیه ۳۵ / حدید، آیه ۴) به همه کارهای ما آگاهی دارد، (هود، ۵/بقره، آیه ۲۳۵) نسبت به ما از همه [حتی از پدر و مادرمان] مهربان‏تر است و... (یوسف، آیه ۶۴)

- دو راه به سوی خداشناسی را توضیح دهید.
از پرسش فهمیده می‏ شود که درباره پاسخ سؤال خود مطالبی می‏دانی و حالا می‏ خواهی داشته‏ هایت را تکمیل کنی.

بر نوجوانی این چنین‏ آفرین، صد آفرین. قرآن نیز دو راه کلی برای شناخت خدا معرفی می‏ کند که آن دو راه در این آیه آمده است: سنریهم ایتنا فی الافاق وفی انفسهم حتی یتبین لهم انه الحق؛ به زودی نشانه‏ های خود را در جهان و در درون خودشان به آنها نشان می‏ دهیم تا [برایشان] روشن شود که به یقین خداوند حق است (فصلت آیه ۵۳).

یک بار دیگر آیه را با ترجمه ‏اش بخوانید، سپس، در زیر بنویسید که آن دو راه خداشناسی کدامند. حالا آنچه را که نوشته‏ اید من توضیح می‏ دهم.

فکر کنم جلوی اولی نوشته‏ اید: نشانه‏ های خدا در جهان.
جلوی دومی می ‏باید نوشته باشید: نشانه‏ های خدا در وجود انسان.
حالا ببینیم این دو چگونه می‏ توانند دلیل خداشناسی باشند.

۱. انسان با دیدن خورشید، آسمان و زمین آنچه در آسمان و زمین است در می ‏یابد که آفریدگار این موجودات، خدای بزرگ است.


برخی موضوعات مذهبی

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM، Saghár✿ و MaSuMeH_M

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,591
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
از طرفی انسان با نگاهی به ساختمان بدن خودش می‏ تواند به وجود خدا پی ببرد.

دستگاه های مختلف خارجی و داخلی بدن انسان که هر یک به خوبی وظایف خودشان را انجام می‏دهند، همگی نشان دهنده خدای قادر و دانا هستند؛ از پوست بدن گرفته تا نظام حیرت انگیز مغز و قلب و ... به گونه ‏ای که بدن انسان خودش مانند یک دنیا عظمت دارد. برای آگاهی بیشتر می‏توانید کتاب شیرین نشانه ‏هایی از او نوشته سید رضا صدر را بخوانید.



- از کجا بفهمیم که خداوند وجود دارد؟



فرض کنید در کنار خانه خودتان نشسته ‏اید، از عمو یا یکی از اقوام می‏ پرسید: این خانه ما را چه کسی ساخته است؟



او در پاسخ می‏ گوید هیچ کس! خانه شما خود بخود ساخته شده است. یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود، این جا هیچ خانه‏ ای نبود. گرد بادی وزید و پی خانه کنده شد. طوفان شدیدی به پا شد و آجرها از کوره آجر پزی و سیمان‏ ها از کارخانه سیمان به این جا پرتاب شدند. باران آمد سیمان ساخته شد باد آجرها را روی هم چید و... و سقف زده و گچ کاری و لوله کشی شد. در و پنجره ‏ها و شیشه هایش نصب شد و خانه خود به خود ساخته شد.



آیا این داستان را باور می‏کنید؟ آیا امکان دارد خانه‏ای بدون بنا و کارگر ساخته شود؟ کتابی بدون نویسنده نوشته شود؟ باغی بدون باغبان کاشته شود؟ کارخانه‏ای بدون مهندسی و ... ساخته شود.



وقتی وسایل بسیار کوچکی مانند خانه و کتاب و اتومبیل سواری و... به سازنده نیاز دارد، آیا آسمان و زمین با این عظمت و نظم دقیق، به سازنده نیاز ندارد؟



آیا تا به حال به وجود خودتان فکر کرده ‏اید که چه قدر منظم و دقیق است؟ قلب نازنینتان چه قدر بادقت می تپد! اگر تپش قلبتان صد برابر می‏شد چه می ‏شد؟ می‏دانید اگر قلبتان در هر دقیقه فقط یک بار می ‏تپید چه می ‏شد!؟ آیا ممکن است چنین قلبی سازنده آگاه نداشته باشد؟

یک بار دیگر به ساختمان بدنتان نگاه کنید و ببینید چه قدر منظم و دقیق هریک از اعضای بدن شما در جای خودش قرار گرفته، چشم در کف پا قرار نگرفته، پاهای انسان روی سرش قرار نگرفته، چشم‏ های انسان از کمرش بیرون نزده، دست‏های انسان ده متری آفریده نشده که هنگام راه رفتن به زمین بکشد، اندازه لاله گوش یک متر و نیم نیست، تا آدمی از شر گوش های خودش فلج می‏ شود و... آیا اینها همه‏ نشانه هایی از وجود آفریننده ‏ای دانا و آگاه نیست؟ آن آفریننده دانا، آگاه، قادر و همیشگی، مهربان و بی نیاز، کسی جز خدا نیست. این نظم و دقت که در ساختمان بدن ما هست در جهان نیز وجود دارد.



خلاصه این که: جهان آفرینش دارای نظم است. نظم جهان نشان دهنده ناظم برای جهان است و خدا نظم دهنده و آفریننده جهان هستی است.



خدای بزرگ و امامان معصوم (علیه السلام) نیز از مردم خواسته ‏اند، با مطالعه کتاب آفرینش -که همه صفحه ‏های آن با نظم دقیقی طراحی شده است - به وجود خداپی ببرند، از این در بسیاری از موارد به‏ گوشه هایی از نظم هستی اشاره کرده‏ اند.



و به گفته سعدی:

برگ درختان سبز در نظر هوشیار *** هر ورقش دفتری است معرفت کردگار

دلیلی که برایتان نوشتم برهان نظم نام دارد.



برای آگاهی بیشتر پیشنهاد می‏ کنم کتاب پایه‌‏های ایدئولوژی در اسلام را که پاسخ ‏های آیت ‏الله محمد یزدی هست بخوانید.


برخی موضوعات مذهبی

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM، Saghár✿ و MaSuMeH_M

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,591
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
دلیل خلقت بهشت و جهنم


حوزه/ بهشت در واقع پاداش انسان های نیکوکار است که در کلاس دنیا به وظایف و تکالیف خود خوب عمل کرده و خداوند برای پاداش عمل آنها بهشت را با آن همه نعمت هایش خلق کرده است.



به گزارش خبرگزاری حوزه پاسخ به سؤالات و شبهات موجود در جامعه از وظایف مراکز حوزوی و دینی است که این خبرگزاری در شماره های گوناگون به ارائه برخی از پرسش ها و شبهات و پاسخ های آن، برگرفته از «مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم» خواهد پرداخت.

- سؤال
چرا خداوند بهشت و جهنم را آفریده است؟ شکل بهشت و جهنم به چه صورتی است؟ از عذاب های جهنم و پاداش های بهشت مطالبی را بازگو کنید؟


- پاسخ
پاسخ در چند محور ارائه می شود:
۱. درباره فراز اول پرسش باید گفت: اگر در یک مدرسه ای برخی دانش آموزان درس و مشق را به خوبی بخوانند و بنویسند، و برخی با بازی گوشی های خود نسبت به وظایف درسی خود بی اعتنایی کنند و درس نخوانند و به تکالیف خود عمل ننمایند و از سوی آموزگاران و مسئولین مدرسه همه آن شاگردان یکسان باشند و برای دانش آموزان درس خوان پاداش و برای شاگردانی که درس نمی خوانند کیفر داده نشود جا دارد این سؤال مطرح شود که چرا همه شاگردان آن مدرسه به یک چشم دیده می شود و چرا به شاگردان درس خوان پاداش و به دانش آموزان بازی گوش کیفر داده نمی شود؟
اما اگر به عکس برای شاگردان درس خوان پاداش های گوناگون در نظر گرفته شود و از سویی هر سال به کلاس بالاتر برود و آینده خوب داشته باشند، و دانش آموزان بازی گوش کیفر بینند و از ارتقاء به کلاس های بالاتر محروم شوند. هرگز جایی برای سؤال یاد شده نخواهد بود.


مسئله خلقت بهشت و جهنم نیز چیزی شبیه همین مثال است. یعنی بهشت در واقع پاداش انسان های نیکوکار است که در کلاس دنیا به وظایف و تکالیف خود خوب عمل کرده و خداوند برای پاداش عمل آنها بهشت را با آن همه نعمت هایش خلق کرده است. و جهنم برای افراد ناصالح که در کلاس دنیا به وظایف خود عمل نکرده اند خلق شده است. و اگر چنین نمی شد یعنی برای کارهای نیک پاداش بهشتی داده نمی شد و برای افراد بدکار کیفر جهنمی در نظر گرفته نمی شد؛ جای این پرسش و اشکال بود که تفاوت خوبان و بدان در چیست؟ و چرا همه یکسان شده اند، و یا مظلومان می گفتند چرا حقشان از ظالم ها گرفته نمی شود و چراهایی از این قبیل، پس خلقت بهشت و جهنم حکیمانه بوده است و یکی از دلایل آفرینش بهشت و جهنم آن است که نیکوکاران در بهشت پاداش بگیرند، و تبهکاران در جهنم کیفر دریافت کنند. [۱]


برخی موضوعات مذهبی

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM و Saghár✿
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا