خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,591
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
از علی (علیه السلام) پرسیدند: آیا تاکنون خدایت را دیده‏ای؟ حضرت فرمود: آیا کسی را که ندیده ‏ام عبادت کنم؟ و در ادامه فرمود: چشم‏های ظاهری هرگز او را نمی‏ بیند، اما قلب‏ ها با حقیقت ایمان او را درک می‏ کنند.



پس خدا را با چشم سر نمی‏ توان دید ولی با چشم دل می‏توان دید.



پرسش: توحید یعنی چه؟



توحید یعنی اعتقاد به این که هیچ آفریده‏ای جز الله وجود ندارد. یکتا پرستی و توحید به دو بخش تقسیم می شود:



۱. نظری یعنی اعتقادی، پس ما باید معتقد باشیم که ذات حق یکی است، در جهان هستی بیش از یک پروردگار وجود ندارد. پروردگاری که عالم، قادر، با اراده، حکیم و ... می ‏باشد و اعتقاد به اینکه همه کارهایی که در جهان انجام می‏شود با اراده و خواست الهی می ‏باشد و هر چه خدا بخواهد همان می ‏شود.



۲. توحید عملی یعنی توحید در عبادت، پس ما باید تنها خدا را بپرستیم و معتقد شویم هیچ معبودی جزالله نیست و این معنای لا اله الا الله است.



پرسش: چرا خداوند در قرآن فرمود: ما زمین و ستارگان را آفریدیم؟ مگر خدا یکی نیست؟



اینکه در قرآن کریم در برخی از موارد می ‏فرماید: ما آفریدیم چند دلیل دارد که دو دلیل آن را برایتان می‏ نویسم:



۱. اگر بخواهید با معلم یا پدر و مادرتان صحبت کنید می‏گویید تو یا شما؟ روشن است که نمی‏گویید تو بلکه برای احترام معلم می‏ گویی شما فرمودید. پس ما در برخی از موارد برای احترام و بزرگداشت دیگران از ضمیرها و فعل‏ های جمع استفاده می‏کنیم. هر چند کسی که با او سخن می‏گوییم یک نفر بیشتر نباشد.



در مورد خدای بزرگ نیز به خاطر عظمت پروردگار در برخی از موارد از ضمیر جمع استفاده شده و ما آمده است. مگر با عظمت‏ تر و بزرگتر از خداوند، کسی یافت می‏ شود؟



۲. در برخی از موارد که افراد دیگری هم در کاری همکاری کرده‏اند، گوینده، از ضمیر جمع استفاده می‏کند. فرض کنید در کلاس شما دو تیم تشکیل شده و قرار شده هر تیم یک انشاء بنویسد، تا بهترین انشاء انتخاب شود.

انشاء به وسیله سرپرست تیم نوشته می‏شود البته اعضا هم نظری داشته باشند، نظر خودشان را می‏گویند و سرپرست تیم، انشا را می‏خواند. وقتی انشا برگزیده منتشر شد سرپرست تیم می‏گوید انشای ما، برگزیده شد و نمی‏گوید انشای من.

در مورد خدا نیز چنین است. در برخی از موارد، کارها به فرمان خداوند و به وسیله فرشتگان انجام می‏شود. در این گونه موارد نیز گاهی در قرآن از ضمیر جمع ما استفاده شده؛ مثلا گرفتن جان انسانها با اراده الهی و به وسیله فرشتگان انجام می‏شود؛ چنان که روزی دادن، عذاب کردن و... همگی با اراده الهی و به وسیله فرشتگان انجام می‏پذیرد.



برخی از مفسران در این باره می‏نویسند: آوردن ضمیر ما، برای بیان عظمت و قدرت است، زیرا بزرگان هنگامی که از خود سخن می‏گویند، نه فقط از خود بلکه از مامورانشان نیز خبر می‏دهند و این، کنایه از قدرت، عظمت و وجود فرمان بردارانی در مقابل دستورهای فرمانده است.


برخی موضوعات مذهبی

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM، Saghár✿ و MaSuMeH_M

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,591
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
انسان ها در قیامت با چه زبانی صحبت می کنند؟


حوزه/ دلیل متقن با سند صحیح که صریحاً فرموده باشد زبان اهل بهشت چیست برای ما اقامه نشده است و ممکن است خداوند اهل بهشت را بر تمام زبان‌ها آگاه‌ گرداند تا به هر زبان که بخواهند سخن بگویند.



به گزارش خبرگزاری حوزه، پاسخ به سؤالات و شبهات موجود در جامعه از وظایف مراکز حوزوی و دینی است که این خبرگزاری در شماره های گوناگون به ارائه برخی از پرسش ها و شبهات و پاسخ های آن، برگرفته از «مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم» خواهد پرداخت.

- سؤال
در روز قیامت انسان‌ ها با چه زبانی سخن خواهند گفت؟

- پاسخ
در قرآن کریم از زبان اهل بهشت سخنی به میان نیامده و تنها در یک آیه آمده است: «و تحیتهم فیها سلام» احوال‌پرسی آن‌ها در بهشت سلام است؛ ولی هنگامی که به متون روایی مراجعه می کنیم به روایاتی برمی خوریم که گویای این است که زبان اهل بهشت «عربی» است.
در روایتی آمده است که می‌فرماید: «زبان حضرت آدم عربی بوده و آن زبانی است که اهل بهشت به آن سخن می‌گویند.»[۱] و در روایت دیگر وارد است که لسان اهل الجنه العربی و الفارسی الدری [۲]؛ زبان اهل بهشت عربی و فارسی دری است.
در مسائل شامی از امیرمؤمنان نقل شده است که فرمود: زبان و سخن اهل بهشت عربی است و زبان و کلام اهل جهنّم مجوسی است. [۳]
در کتاب الدرالمختار حدیثی از رسول خدا (ص) نقل شده است که حضرت می فرماید : عرب را به خاطر سه چیز دوست بدارید : ۱- همانا من عربی هستم ۲- قرآن به زبان عربی نازل شده است ۳- زبان اهل بهشت در بهشت عربی است [۴]
از مجموع آنچه گذشت گمان قوی برای انسان حاصل می‌شود که زبان اهل بهشت عربی و فارسی دری باشد گرچه نمی‌توان این مطلب را به طور یقینی بیان کرد؛ زیرا دلیل متقن با سند صحیح که صریحاً فرموده باشد زبان اهل بهشت چیست برای ما اقامه نشده است و ممکن است خداوند اهل بهشت را بر تمام زبان‌ها آگاه‌ گرداند تا به هر زبان که بخواهند سخن بگویند.

پی نوشت ها:
[۱] . مجلسی، محمد باقر، بحالارانوار، تهران، ج ۱۱، ص ۵۶، روایت ۵۷، باب ۱.
۲. آلوسی، تفسیر آلوسی، ج ۱۹، ص ۱۲۶ .
۳. نمازی شاهرودی، علی، مستدرک سفینه البحار، ص ۱۴۰، مؤسسه النشر الاسلامی التابعه لجماعه المدرسین بقم، ۱۴۱۹ ق.
۴. الحسکفی معروف به ابن عابدین، محمّد امین، الدرالمختار، ۶ / ۷۴۰ ، دارالفکر للطباعه والنشر والتوزیع، بیروت، ۱۴۱۵ ق.


برخی موضوعات مذهبی

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM، Saghár✿ و MaSuMeH_M

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,591
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
یکی از راه های عقلی اثبات وجود خدای متعال


حوزه/ همه پدیده هایی که ما روی زمین با آن برخورد می‏کنیم، علتی دارد. علت بوجود آمدن درخت، دانه آن است، علت بوجود آمدن مرغ، تخم مرغ است و علت بوجود آمدن فرزند، پدر و مادر او هستند.



به گزارش خبرگزاری حوزه، کتاب «سر سفره خدا» با موضوع آشنائی با معارف قرآن کریم به شیوه پرسش و پاسخ به قلم محمد علی محمدی به رشته تحریر درآمده است که در شماره های مختلف تقدیم نگاه شما خوبان خواهیم کرد.

پرسش: یکی از راه ‏های عقلی اثبات وجود خدا را بنویسید.

در این پاسخ، یکی از دلیل ‏های خداشناسی که به آن قانون علیت گفته می‏ شود برایت توضیح می‏ دهم.

بدون تردید همه پدیده هایی که ما روی زمین با آن برخورد می‏ کنیم، علتی دارد. علت بوجود آمدن درخت، دانه آن است، علت بوجود آمدن مرغ، تخم مرغ است و علت بوجود آمدن فرزند، پدر و مادر او هستند.
پس اگر فرزندی به نام حسن موجود است باید حسن مادری داشته باشد، مادر حسن نیز به مادر نیاز دارد. (مادر مادر حسن) این مادر، خودش به مادر نیاز دارد (مادر مادر مادر حسن) و همین طور هر کدام از مادرها، به مادری نیاز دارند و این سلسله همین طور ادامه پیدا می‏کند. در این صورت ما چند راه پیش رو داریم.

۱- یا به مادری می‏رسیم که او دیگر به مادر نیاز ندارد، بلکه خدا او را آفریده است (مثل حضرت حوا) که ثابت می‏ شود خدایی وجود داشته که یک مادر را آفرید (یعنی حضرت حوا را) و آن مادر، فرزند به دنیا آورده و فرزندش فرزند به دنیا آورده، تا به حسن مثال ما رسیده است. پس علت آفرینش اولین مادر، خدا بوده است. همان خدایی که درخت‏ها، گیاهان و حیوانات اولیه را آفریده، سپس از تخم آن درخت‏ها و گیاهان اولیه، درخت‏ها و گیاهان بعدی بوجود آمده است.

۲- یا باید بگوییم آن مادر اولیه (مادر بزرگ ... مادر بزرگ‏ها) بدون علت بوجود آمده، که این باطل است، چون محال است پدیده‏ای پدید آورنده نداشته باشد.

۳- یا باید بگوییم مادر اولیه (مادر بزرگ... مادربزرگ‏ها) خودش خودش را به وجود آورده، که این هم ممکن نیست.

۴- یا باید بگوییم مادر اولیه‏ای وجود ندارد، بلکه این سلسله علت و معلول تا بی نهایت پیش می‏رود. این هم نادرست است، زیرا، تا اولین مادری (مادر بزرگ‏ترین مادر بزرگ‏های دنیا) نباشد اصولا نسل بعدی به وجود نمی‏آید، تا به نسل بعدی برسد. پس، از این که نسل‏ها وجود دارند پی می‏بریم.


برخی موضوعات مذهبی

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM، Saghár✿ و MaSuMeH_M

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,591
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
پس اول مادر بزرگی وجود داشته که بقیه از او بوجود آمده‏اند و اولین مادر بزرگ نیازمند آفریننده است و آفریننده‏ای که خودش به علت دیگری نیاز نداشته باشد و همیشگی باشد و او خداست.



پرسش: آیا برهان نظم در قرآن آمده است؟



مهمترین اصل برهان نظم این است که جهان نظم دقیقی دارد که از این راه پی می‏بریم، خدا به این جهان نظم بخشیده است خدای بزرگ نیز از انسان‏ها می‏خواهد به آسمان و زمین و نظم موجود در آن بنگرند و از این راه یقین پیدا کنند که خداوند آفریننده جهان است، در آیه‏ ای می‏ خوانیم: [خدای توانا] همان کسی است که هفت آسمان را بر فراز یک دیگر آفرید. در آفرینش خداوند رحمان هیچ تضاد و عیبی نمی ‏بینی.

بار دیگر نگاه کن آیا هیچ شکاف و خللی می‏ بینی؟ (ملک، آیه ۳) این بهترین دلیل بر وجود خداست.



هم چنین خدای بزرگ در برخی از آیات از انسان‏ها می‏خواهد به برخی از موجودات و دنیای شگفت‏انگیز آفرینش آنان نگاه کنند و از این طریق به وجود خدا پی ببرند:



آیا به شتر نمی‏نگرند که چگونه آفریده شده است؟ و به آسمان نگاه نمی‏کنند که چگونه بر افراشته شده؟ و به کوه‏ها که چگونه در جای خود نصب شده و به زمین که چگونه گسترده و هموار گشته. (غاشیه، آیه ۱۷-۲۰) این آیا همگی می‏توانند بخشی از برهان نظم را تشکیل دهند.



پرسش: اگر علت بوجود آمدن همه چیز خداست، علت بوجود آمدن خدا چیست؟



پیش از این نوشتم که هر پدیده‏ ای نیازمند سه علت است؛ نه هر موجودی.

پدیده به موجودی گفته می‏ شود که قبلا نبوده بعدا بوجود آمده. چنین پدیده‏ ای به علت نیاز دارد ولی موجودی که همیشگی باشد او پدید آورنده علت هاست و نیزی به علت ندارد. اصلا خدا یعنی خود آ؛ یعنی کس دیگری او را به وجود نیاورده. حال اگر خدا را کس دیگری بوجود آورده باشد دیگر خودآ نیست.



آیا می‏ توان عدد چهاری تصور کرد که زوج نباشد؟ و عدد پنجی باشد که فرد نباشد، یا عدد (بر دو قابل قسمت نباشد؟

پاسخ همه سؤال‏ها روشن است. حالا آیا می‏توانید خدایی را تصور کنید که علت به وجود آورنده همه چیز باشد (دقت کن!) ولی خودش را دیگری بوجود آورده باشد؟ پاسخ روشن است اگر چیز دیگری پیدا شود که او خدا را بوجود آورده باشد دیگر خدا، خدا نیست. پس همه پدیده‏ها به علت نیاز دارند، ولی خداوند پدیده نیست که به علت نیازمند باشد.


برخی موضوعات مذهبی

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM، Saghár✿ و MaSuMeH_M

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,591
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
اگر می‏ خواهید چیزهای بیشتری در این‏باره بدانید کتاب معارف قرآن، جلد۱، نوشته آیت الله مصباح را بخوانید.



پرسش: فطرت یعنی چه و چگونه با فطرت، ثابت می ‏کنند که خدا وجود دارد؟



فرزند عزیز! فطرت به معنای نهاد و سرشت است؛ برخی از چیزها در نهاد و اعماق جان همه انسان‏ها قرار داده شده است، به این چیزها امور فطری گفته می‏شود.

مثلا شما به یک گل علاقه دارید، از دیدن جنگل سرسبز خوشحال می‏ شوید، با شنیدن روضه امام حسین (علیه السلام) ناراحت می‏ شوید و ممکن است گریه کنید، به چیزهایی مانند عشق و علاقه، خوشحالی و اندوه چیزهای فطری گفته می‏ شود. چیزهای فطری را انسان خودش درک می‏ کند و نیاز نیست کسی به او بگوید و یاد بدهد. اگر شما ناراحت باشید خودتان متوجه می‏ شوید و اگر خوشحال باشید باز هم خودتان می‏ فهمید.



یکی از امور فطری علاقه مذهبی و حس خداجویی است. در نهاد همه انسان‏ها احساس و تمایلی وجود دارد که خود به خود او را به سوی خدا می‏ کشاند.



آیه فطرت، آیه ۳۰ سوره قرآن است؛ یعنی(۳۰/۳۰ =روم، آیه ۳۰) در این آیه می‏ خوانیم: [ای پیامبر] پس روی خودت را متوجه دین خالص پروردگار کن. این فطرتی است که خدا، انسان‏ها را بر آن آفریده است، دگرگونی در آفرینش الهی نیست؛ این است آیین استوار، ولی اکثر مردم نمی‏ دانند.



در این آیه تاکید کرده است که:

در آفرینش خداوند، دگرگونی نیست یعنی چیزی که در اعماق وجود انسان ریشه دوانده، همواره انسان را به سوی خدا می‏ کشاند و او را به طرف خدا هدایت می‏ کند.



ممکن است ما انسان‏ها این جاذبه را در شرایط عادی کمتر احساس کنیم، اما در مواقع خطر به خوبی این جاذبه را درک می‏ کنیم و متوجه می‏ شویم نیروی مرموزی ما را به سوی خدا راهنمایی می ‏کند.


برخی موضوعات مذهبی

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM، Saghár✿ و MaSuMeH_M

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,591
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
عالم پس از مرگ چگونه است؟


حوزه/ برزخ واسطه میان دنیا و آخرت است، انسان پس از مرگ از جهت اعتقاداتی که داشته و اعمال نیک و بدی که در این دنیا انجام داده مورد بازپرسی خصوصی قرار می گیرد و پس از محاسبه اجمالی طبق نتیجه ای که گرفته شده به یک زندگی شیرین و گوارا یا تلخ و ناگوار محکوم گردیده و با همان زندگی در انتظار روز رستاخیز عمومی بسر می برد.



به گزارش خبرگزاری حوزه، پاسخ به سؤالات و شبهات موجود در جامعه از وظایف مراکز حوزوی و دینی است که این خبرگزاری در شماره های گوناگون به ارائه برخی از پرسش ها و شبهات و پاسخ های آن، برگرفته از «مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم» خواهد پرداخت.

- سؤال
منازل و مراحل آخرت و چگونگی عالم پس از مرگ را توضیح دهید؟

- پاسخ
انسان در سفر آخرت منازل و مراحل متعددی را طی می کند که در این جا به اختصار درباره آن منازل توضیحاتی ارائه می شود:

۱. نخستین منزل، جریان سکرات مرگ و سختی جان دادن است، امیرالمؤمنین ـ علیه السّلام ـ در تبیین سکرات مرگ می فرماید: «مرگ را ورطه ها و دشواری هایی است سخت تر از آن که بتوان وصفش کرد، یا عقل های مردم بتواند آن را بفهمد.»[۱]
طبق این کلام حضرت، سکرات مرگ بگونه ای سخت است که اساساً هرگز قابل وصف نیست، و اگر بتوان آن را وصف کرد، کسانی که در دنیا هستند توان درک و فهم آن را ندارند.

۲. منزل دیگر، قبر است، امیرالمؤمنین ـ علیه السّلام ـ درباره این منزل می فرماید: «فیا لَهُ مِن بیتِ وحدهٍٍ، و منزل وحشهٍ و مفرد غربَهٍٍ» [۲] یعنی وای براو از خانه تنهایی، و سرای وحشت، و جایگاه بی کسی و غربت.
در روایتی آمده روزی رسول خدا _ صل الله علیه و آله و سلم _ بر سر میتی که او را دفن می کردند حاضر شد، و در حالی که اشک از چشمان حضرت به شدّت سرازیر بود به مردم فرمود: «اخوانی لمثل هذا فاعدّوا» یعنی ای برادرانِ من، از برای همچو منزلی خود را آماده سازید. [۳]

۳. گر چه از یک نظر قبر همان عالم برزخ است، [۴] از لحاظ دیگر برزخ را می توان یکی از منازل قیامت تلقی کرد، برزخ واسطه میان دنیا و آخرت است، انسان پس از مرگ از جهت اعتقاداتی که داشته و اعمال نیک و بدی که در این دنیا انجام داده مورد بازپرسی خصوصی قرار می گیرد و پس از محاسبه اجمالی طبق نتیجه ای که گرفته شده به یک زندگی شیرین و گوارا یا تلخ و ناگوار محکوم گردیده و با همان زندگی در انتظار روز رستاخیز عمومی بسر می برد. روح انسان در برزخ در یک قالب مثالی که اوصاف ماده (رنگ و شکل و اندازه) را دارد ولی مادی نیست. به سر می برد اگر از نیکان است از سعادت و نعمت و جوار پاکان و مقربان درگاه خدا برخوردار می شود و اگر از بدان است در نقمت و عذاب و مصاحبت شیاطین و پیشوایان ضلال می گذراند. [۵]
درباره انسان در عالم برزخ سخن بسیار است، از جمله اینکه بر اساس آموزه های دینی انسان میت در آن عالم سخت نیازمند کارهای نیک از قبیل دعا و صدقه دادن به نیت او از طرف بستگان است، در روایتی آمده هر کسی که صدقه به فقیری به نیت میتی بدهد، فرشته ای آن را در ظرفی از نور که بسیار درخشنده است می گذارد و در عالم برزخ آن را به میت مورد نظر هدیه کننده می رساند و می گوید این هدیه را فلان کس برای شما فرستاده است، میت آن هدیه را می گیرد و از آن بهره مند می شود. [۶]

۴. منزل دیگر مرحله ای است که از آن در آموزه های دینی به «نفخ صور= فریاد مرگ و حیات» یاد شده است، و در آیات فراوانی از قرآن مجید اشاراتی به مسأله نفخ صور شده است، از مجموع آن آیات به خوبی استفاده می شود که دو بار در صور دمیده می شود، یک بار در پایان جهان که همه خلایق می میرند و این نفخه مرگ است، و بار دیگر در آستانه رستاخیز که همه مردگان زنده می شوند و این نفخه حیات است، در حقیقت توقف و از کار افتادن این جهان و آغاز حرکت جهان دیگر تشبیه به توقف و حرکت لشکرها و قافله ها شده است که با صدای شیپور مخصوص یا صدای بلند دیگری همگی با هم از راه رفتن باز می ایستند و متوقف می شوند و با صدای دیگر به پا می خیزند و حرکت می کنند. [۷] در قرآن کریم درباره این مرحله و منزل انسان در مسیر سفر آخرت چنین آمده: «وَ نُفِخَ فِی الصُّورِ فَصَعِقَ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ إِلاَّ مَنْ شاءَ اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِیهِ أُخْری فَإِذا هُمْ قِیامٌ یَنْظُرُونَ» [۸] یعنی و در صور دمیده می شود و تمام کسانی که در آسمان ها و زمین هستند می میرند مگر کسانی که خدا بخواهد، سپس بار دیگر در صور دمیده می شود ناگهان همگی به پا می خیزند و در انتظار هستند.


برخی موضوعات مذهبی

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM، Saghár✿ و MaSuMeH_M

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,591
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
از این آیه به دست می آید که نفخ صور در حقیقت یک صاعقه و صیحه عقلی است که تمام آسمان و زمین را پر می کند و سبب مرگ ناگهانی همه موجودات زنده می شود و یا همه را به حرکت و جنبش در می آورد و سبب حیات و زنده شدن آنها می شود. [۹]



۵. منزل دیگر که جزء مواقف هولناک مسیر آخرت است، منزل سنجش اعمال انسان است.

در قرآن کریم بحث های گسترده ای درباره این مرحله از سفر آخرت مطرح شده و با تعبیرات گوناگون از آن موقف و مرحله یاد شده است که در اینجا به نمونه هایی از آن آیات اشاره می شود تا چیستی و چگونگی این منزل تا اندازه ای معلوم شود:[۱۰]

فرمود: «وَ تَری کُلَّ أُمَّةٍ جاثِیَةً کُلُّ أُمَّةٍ تُدْعی إِلی کِتابِهَا الْیَوْمَ تُجْزَوْنَ ما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ» [۱۱] یعنی هر امتی را به زانو در آمده می بینی، هر امتی به سوی کارنامه خود فرا خوانده می شود و بدیشان می گویند: آنچه را می کردید امروز پاداش می یابید. و در آیه دیگر فرمود: «اما کسی که نامه اعمالش به دست راست او داده می شود از خوشحالی فریاد می زند که اهل محشر نامه اعمال مرا بگیرید و بخوانید و اما کسی که نامه اعمالش بدست چپ او داده شده می گوید: ای کاش هرگز نامه اعمال به من داده نمی شد.»[۱۲]

اما در این باره که ماهیت نامه اعمال چیست، مفسران مطالب فراوانی را مطرح کرده از جمله گفته اند: ممکن است گفته شود اعمال انسان همان گونه که در درون جان او اثر می گذارد در عالم بیرون، در فضا و هوای اطراف، در زمینی که بر آن زندگی می کند و در همه چیز اثر دارد، گوئی بر آنها نقش می بندد، نقوش طبیعی و غیر قابل انکار، نقوشی که به وسیله قوا و نیروهای عالم هستی و فرشتگان در دل این موجودات ثبت می شود، در قیامت پرده از آن برداشته می شود، و آشکار می گردد، و به دست هر کس داده می شود و با یک نگاه در آن حال هر کس معلوم است، مسلماً این آثار در دنیا برای ما محسوس و قابل درک نیست، اما بی شک آنها وجود دارند، و روزی که در آن دید تازه ای پیدا می کنیم همه اینها را می بینیم و می خوانیم و تصدیق می کنیم. [۱۳]


برخی موضوعات مذهبی

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM، Saghár✿ و MaSuMeH_M

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,591
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
۶. یکی دیگر از منازل آخرت که بسیار حساس است، مرحله عبور از صراط است، در وصف آن گفته شده: صراط پُلی است که بر روی جهنم کشیده شده و تا کسی از آن نگذرد داخل بهشت نمی شود. و در روایات آمده است که از مو باریک تر و از شمشیر برنده تر و از آتش گرم تر است، و مؤمنان خالص در کمال آرامش، ‌ و به سرعت و بدون ترس از آن عبور می کنند. اما برخی با دشواری و همراه ترس و نگرانی بالاخره از آن می گذرند و عده ای از روی آن پل به جهنم می اُفتند.

نمونه آن صراط در دنیا نیز وجود دارد که در واقع گذر از این صراط پی آمدش عبور آسان از صراط یاده شده در آخرت است و آن عبارت است از دین حق و راه ولایت و متابعت از امیرمؤمنان و سایر امامان معصوم ـ علیهم السّلام ـ، هر کسی که در دنیا از این صراط یعنی راه ولایت عدول کند و به انحراف کشیده شود و مسیر غیر ولایت را برگزیند و با گفتار یا کردار خود در جهت خلاف آن حرکت نماید، در آخرت از پل نمی تواند عبور کند و بالاخره در هنگام عبور از آن پایش می لرزد و در جهنم سقوط می کند. [۱۴]

برخی از بزرگان معاصر ضمن بحث مبسوطی درباره صراط به این روایت استناد کرده که رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود: «ای علی در روز قیامت من و تو و جبرئیل به صراط می نشینیم و کسی از صراط نمی گذرد مگر این که نامه ای داشته باشد که در آن اعتقاد وی به ولایت شما نگاشته شده باشد... د. اساسادر اسلام ناب همه معارف به هم پیوسته است لذا صراط که همان راه و روش شناخت خدا است، دو گونه است، صراط دنیا و آخرت، راهی که در دنیاست، همان امام واجب الاطاعه است، کسی که در دنیا او را شناخت و به راهنمایی های او اقتدا کرد از صراط آخرت که پل دوزخ است گذشته است و هر کس امام را در دنیا نشناخت گامش بر صراط آخرت می لرزد و در آتش دوزخ سقوط می کند. [۱۵]



آنچه بازگو شد نمودار و نمونه‌هایی از منازل و مراحل سفر آخرت است، و ممکن است در هر کدام از مراحل و منازل یاد شده به خصوص بعد از آن که انسان سر از خاک بر می‌دارد و زنده می‌شود مراحل و مواقف‌ متعدد وجود داشته باشد مثلاً در روایات آمده که در قیامت پنجاه موقف و ایستگاه وجود دارد که هر موقف آن هزار سال طول می‌کشد.

امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمود: «انّ فی القیامه خمسین موقفاً لکل موقفٍ الف سنة» [۱۶] یعنی در قیامت پنجاه موقف وجود دارد که هر موقف آن هزار سال است.

علما گفته‌اند: در مسیر محشر برای هر یکی از واجبات الهی یک ایستگاه گذاشته می‌شود و انسان‌ها در آن ایستگاه‌ها نگاه داشته می‌شوند و درباره نحوه‌ عملکرد انسان نسبت به آن کار و فریضه الهی حساب‌ رسی می‌شود، اگر عمل کرده بود و رحمت الهی شامل او شد به عقبه بعدی منتقل می‌شود تا به این ترتیب از همه عقبه‌ها عبور کند و اگر خدای نخواسته عمل نکرده بود و رحمت الهی نیز شامل او نشد از همان عقبه پای او می‌لرزد و وارد جهنم می‌شود. زیرا همه این موقف‌ها به عبور از پل صراط بر می گردد، اسم یکی از آن‌ها عقبه‌ی ولایت است که انسان در آنجا مورد بازجویی قرار می‌گیرد و درباره‌ی ولایت امام علی و سایر ائمه ـ علیهم السّلام ـ سؤال می‌شود.


برخی موضوعات مذهبی

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM، Saghár✿ و MaSuMeH_M

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,591
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
عقبه‌ دیگر، عقبه‌ نماز است، عقبه دیگر عقبه‌ امانت است و برای هر وظیفه‌ شرعی یک عقبه و موقف تعیین شده است. [۱۷]



طبق این بیان معلوم می‌شود که گذشته از آنچه علما در بحث منازل آخرت و به عنوان مراحل کلی مسیر آخرت مطرح کرده‌اند، مواقف و عقبه‌هایی نیز در مسیر راه وجود دارد. مثلاً بر پل صراط که خود یکی از منازل آخرت است، چند موقف و عقبه وجود دارد. و بدین ترتیب اگر در ترتیب‌بندی منازل آخرت منزل حساب‌رسی قبل از منزل «پل صراط» عنوان شده در واقع یک ترتیب‌بندی به حسب طرح بحث منازل آخرت است و گرنه بر اساس بیان یاد شده و بعضی روایات در سر پل صراط در مواقف و عقبه‌های خاصی از هر کدام از اعمال واجب بازجویی می‌شود و این خود یک نوع حساب‌رسی است پس این مسأله که آیا پل صراط قبل از منزل حساب‌رسی است یا بعد از آن، گفته‌ها بر اساس روایات متعدد متفاوت خواهد بود.



نتیجه:

مواقف مذکور، بخش هایی از مراحل و منازل مسیر انسان در سفر ابدی اوست که این سفر بدون استثنا برای همگان است و کسی چه بخواهد چه نخواهد این سفر را باید برود و آن منازل را باید طی کند، تا بالاخره به نتیجه آنچه عمل کرده است برسد. اگر خوب عمل کرده و در مسیر معارف وحی آسمانی حرکت کرده است فَطُوبی له و حُسنُ مَآب، بهشت جاودان گوارای او باد. اگر خدای نخواسته بد عمل کرده و در جهت خلاف راهنمایان الهی (پیامبران و ائمه ـ علیهم السّلام ـ) گام برداشته است، بدا به حال او که جهنم آتشین جایگاه او خواهد بود.



معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:

۱. معاد، آیت الله دستغیب.

۲. معاد شناسی سید محمد حسین تهرانی.

۳. معاد در قرآن، آیت الله مظاهری.



پی نوشت ها:

[۱] . نهج البلاغه، خطبه ۲۲۱.

[۲] . همان، خطبه ۱۵۸.

[۳] . قمی، شیخ عباس، منارل الآخره، نشر مؤسسه در راه حق، قم، ۱۳۶۵ ش، ص ۲۰.

[۴] . موسوی خمینی، سید روح الله، معاد از دیدگاه امام خمینی، نشر مؤسسه نشر آثار امام (ره)، ۱۳۷۸ ش، تبیان دفتر ۳۰، ص ۱۷۱.

[۵] . طباطبایی، سید محمد حسین، شیعه در اسلام، تهران، نشر دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۴۸ ش، ص ۱۰۰.

[۶] . قمی، شیخ عباس، منارل الآخره، نشر پیشین، ص ۴۳.

[۷] . مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، تهران، نشر دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۷ ش، ج ۶، ص ۴۶.

[۸] . زمر/ ۶۸.

[۹] . مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، نشر پیشین، ج ۶، ص ۶۷.


برخی موضوعات مذهبی

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM، Saghár✿ و MaSuMeH_M

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,591
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
قضا و قدر الهی چگونه با دعا و صدقه تغییر می کند؟


حوزه/ سم کشنده است، پس اگر کسی سم بخورد و مقداری سم به اندازه‏ای باشد که موجب مرگ می‏‌شود، چنین شخصی خواهد مرد. اما اگر کسی سم بخورد و فوراً دارویی که اثر سم را از بین می‌‏برد بخورد آیا باز هم خواهد مرد؟ پاسخ روشن است.



به گزارش خبرگزاری حوزه، کتاب «سر سفره خدا» با موضوع آشنایی با معارف قرآن کریم به شیوه پرسش و پاسخ به قلم محمد علی محمدی به رشته تحریر درآمده است که در شماره های مختلف تقدیم نگاه شما خوبان خواهیم کرد.

* مسلمان کیست و شرایط مسلمان بودن چیست؟
مسلمان کسی است که بپذیرد: هیچ خدایی جز الله نیست و حضرت محمد (صلی ‏الله علیه وآله) پیامبر خدا است. کسی که این دو را قبول داشته باشد و به زیان هم اقرار کند، مسلمان است.
اسلام مانند سواد داشتن است که دارای درجاتی است؛ کسی که سواد خواندن و نوشتن بلد باشد با سواد است و کسی هم که دارای درجه دکتری باشد باز هم باسواد است. اما درجه این دو با هم برابر است؟ درجات اسلام نیز همین طور است.
چنان که اسلام را می‌‏توان به اسلام ظاهری و اسلام واقعی تقسیم کرد.
از شرایط مهم مسلمان واقعی بودن دو چیز است:
۱. عقیده و ایمان؛ یعنی عقیده داشتن به خداوند و صفت‏‌های نیک او، ایمان به نبوت پیامبران به ویژه حضرت محمد (صلی ‏الله علیه وآله) عقیده به قیامت، بهشت، جهنم و... .
۲. عمل، یعنی اگر کسی عقیده‏اش کامل باشد، ولی به دستورهای خدا و پیامبر (صلی ‏الله علیه وآله) عمل نکند، مسلمان واقعی نیست؛ مثلا اگر کسی زکات ندهد مسلمان واقعی نیست.

* قضا و قدر چیست؟
۱- معنای قضا: آیا تاکنون اسم قاضی را شنیده‏‌اید؟ مثلا می‌‏گویند فلانی قاضی دادگستری است. آیا می‏‌دانید کار قاضی چیست و چرا به او قاضی می‌گویند؟ کار قاضی این است که وقتی بین دو نفر مشکل یا دعوایی پیش می‌‏آید به او مراجعه می‌‏کنند و او حق را به یک طرف، که حق با اوست می‏‌دهد و دعوا را خاتمه می‏‌بخشد. پس چون قاضی دعوا را فیصله می‏‌بخشد، تمام می‌‏کند و خاتمه می‏‌بخشد به او قاضی می‌‏گویند.
با مثال که متوجه شدید که معنای قضا: فیصله بخشیدن به کار و تمام کردن می‏‌باشد. حال وقتی می‌‏گویند قضای الهی بر چیزی تعلق گرفته، به این معناست: که خداوند این گونه حکم کرده که آن چیز با علت‏‌های خودش به گون‌ه‏ای خاص ایجاد می‏‌شود و حتمی شود؛ مثلا قضا و قدر الهی بر این تعلق گرفته که اگر کسی به آتش دست بزند دست او بسوزد، اگر کسی خودش را از بلندی پرتاب کندت صدمه ببیند، آسمان‏ های هفت گانه در دو روز (دو دوره) خلق شوند و اما وقتی می‏ گویند قضای الهی بر این تعلق گرفته که جز او را پرستش نکنید؛ یعنی حکم و دستور خداوند بر این تعلق گرفته است.
۲- معنای قدر: قدر به معنای تقدیر کردن و اندازه گرفتن است.


برخی موضوعات مذهبی

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM و Saghár✿
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا