- عضویت
- 29/11/20
- ارسال ها
- 46
- امتیاز واکنش
- 782
- امتیاز
- 203
- سن
- 21
- زمان حضور
- 1 روز 9 ساعت 17 دقیقه
نویسنده این موضوع
پرسیدم:
_ تو واقعاً کی هستی؟
گفت:
_ پندار راشدی. عضو گروه رئیس بزرگ.
پس پدربزرگم گفته بود من رو بگیرن تا به پرواز نرسم. بلند شدم که برم جای دیگه بشینم ، که گفت:
_ اتفاقی تو ایران افتاده. باید قبل از رسیدن به ایران بهت بگم.
احساس بدی داشتم. سر جام نشستم. تا رسیدن به ایران و قبل از فرود اتفاقاتی که تو ایران افتاده بود رو برام تعریف...
_ تو واقعاً کی هستی؟
گفت:
_ پندار راشدی. عضو گروه رئیس بزرگ.
پس پدربزرگم گفته بود من رو بگیرن تا به پرواز نرسم. بلند شدم که برم جای دیگه بشینم ، که گفت:
_ اتفاقی تو ایران افتاده. باید قبل از رسیدن به ایران بهت بگم.
احساس بدی داشتم. سر جام نشستم. تا رسیدن به ایران و قبل از فرود اتفاقاتی که تو ایران افتاده بود رو برام تعریف...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
در حال تایپ رمان ستاره مرگ | ...Hilda... کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش: