- عضویت
- 27/10/20
- ارسال ها
- 56
- امتیاز واکنش
- 1,093
- امتیاز
- 203
- محل سکونت
- دنیای Anime
- زمان حضور
- 7 روز 9 ساعت 12 دقیقه
نویسنده این موضوع
جیمز:«جدی منم دیده بودم پس یعنی خواب و بیدار بودم.»
نیک:«صبحانه چی بخوریم؟»
جنی:«میوه بچینیم یکم دورتر یه عالمه درخت انگور و موز بود.»
نیک:«جک،ما میریم میوه میچینیم تو بمون یونگ تو هم مراقبت کن از جک»
هیچکس هیچی نگفت تا اینکه نیک و جنی و جیمزرفتند.
جک:«مطمئنم الان حس و حال منو میدونی و اینکه ازت یه خواهش دارم من به تو اعتماد دارم و...
نیک:«صبحانه چی بخوریم؟»
جنی:«میوه بچینیم یکم دورتر یه عالمه درخت انگور و موز بود.»
نیک:«جک،ما میریم میوه میچینیم تو بمون یونگ تو هم مراقبت کن از جک»
هیچکس هیچی نگفت تا اینکه نیک و جنی و جیمزرفتند.
جک:«مطمئنم الان حس و حال منو میدونی و اینکه ازت یه خواهش دارم من به تو اعتماد دارم و...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
در حال تایپ رمان انجمن سری کامبربچ | A.S.M کاربر انجمن رمان ٩٨
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com