خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

A.S.M

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/10/20
ارسال ها
56
امتیاز واکنش
1,093
امتیاز
203
محل سکونت
دنیای Anime
زمان حضور
7 روز 9 ساعت 12 دقیقه
نویسنده این موضوع
جک:«پیام، یه پیام داره بهم ارسال میشه مادر هست داره میگه کجا هستید؟»
جک مکثی کرد و خندید.
جیمز:«به چی میخندی؟»
جک لبخندی زد.
جک:«مادر داره با پدر سر اینکه اول میوه بخورن بعد چایی دارن دعوا میکنن.»
جنی و جیمز خندیدن.
جنی:«بهشون بگو که ما تازه کار شروع کردیم.»
جک حرفی نزد و فقط چشماشو بسته بود انگار خوابیده بود
یک دقیقه بعد
جک:«گفتم،...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان انجمن سری کامبربچ | A.S.M کاربر انجمن رمان ٩٨

 
  • تشکر
Reactions: Saghár✿، فاطمه بیابانی، دونه انار و 12 نفر دیگر

A.S.M

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/10/20
ارسال ها
56
امتیاز واکنش
1,093
امتیاز
203
محل سکونت
دنیای Anime
زمان حضور
7 روز 9 ساعت 12 دقیقه
نویسنده این موضوع
جنیفر:«خب جک می خوام که یک پیامی رو به من بدی من میرم حیاط در دور ترین نقطه منتظر پیامت می مونم.»
جک:«خب چه پیامی بدم؟»
جنیفر:«هر چی دوست داری.»
جنیفر از انباری بیرون رفت جک هم روی یکی از صندلی های انباری نشست و به هیچی به غیر از یک جمله فکر نکرد به این فکر کرد که هوا سرد است بعد هم به مادرش فکر کرد بعد پیام رو از داحل ذهنش به ذهن...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان انجمن سری کامبربچ | A.S.M کاربر انجمن رمان ٩٨

 
  • تشکر
Reactions: Saghár✿، فاطمه بیابانی، دونه انار و 11 نفر دیگر

A.S.M

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/10/20
ارسال ها
56
امتیاز واکنش
1,093
امتیاز
203
محل سکونت
دنیای Anime
زمان حضور
7 روز 9 ساعت 12 دقیقه
نویسنده این موضوع
خانم گلری:«هم تو هم اون خیلی کمک کردید.»
جنیفر خنده ای آهسته کرد بعد سبد چوبی که از خانه آورده بود روی میز گذاشت.
جنیفر:«دو شیشه کوچک مربا دو کره دو پنیر فعلا بذار یادم اومد میگم.»
خانم گلری.باشه اما مگه گاو تو مزرعه تون ندارین؟»
جنیفر:«چرا داریم شیرش رو خوردیم.»
خانم گلری خندید. و بعد دست به کار شد جنیفر هم رفت و کمی میوه داخل پاکت...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان انجمن سری کامبربچ | A.S.M کاربر انجمن رمان ٩٨

 
  • تشکر
Reactions: Saghár✿، فاطمه بیابانی، دونه انار و 10 نفر دیگر

A.S.M

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/10/20
ارسال ها
56
امتیاز واکنش
1,093
امتیاز
203
محل سکونت
دنیای Anime
زمان حضور
7 روز 9 ساعت 12 دقیقه
نویسنده این موضوع
جنیفر:«امتحان چی؟»
جیمز:«ریاضی»
جنیفر:«تو چی داری جنی؟»
جنی:«من فارسی مسخره»
جک:«درک میکنم خیلی مسخره هست برا ما عین یه توهین هست که درسش رو بخونیم.»
جنیفر:«باشه حالا برید مدرسه نیک هم دیشب زنگ زده بود و میگفت توی راه به یه جایی میرسید که راه منم میشه از اونجا با هم بریم.»
جک:«فهمیدم باشه فقط می دونید که امروز کلاس ما ساعت ده تموم...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان انجمن سری کامبربچ | A.S.M کاربر انجمن رمان ٩٨

 
  • تشکر
Reactions: Saghár✿، فاطمه بیابانی، دونه انار و 11 نفر دیگر

A.S.M

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/10/20
ارسال ها
56
امتیاز واکنش
1,093
امتیاز
203
محل سکونت
دنیای Anime
زمان حضور
7 روز 9 ساعت 12 دقیقه
نویسنده این موضوع
جان:«اره بگو بیاد اینجا ولی اسمش چیه؟»
سرباز:«یونگ چو»
جان:«به آقای یونگ چو بگو بیاد.»
سرباز سریع رفت جان نگاهی به کل اتاقش کرد بسیار بزرگ بود به اندازه بیست تا خانه ی خودشان بود ده دقیقه ای در حال دیدن بود بعد از ده دقیقه سرباز اومد همراه با یک مرد لاغر قد بلند مو سیاه و قهوه ای بود و پیشانی بندی سورمه ای بسته بود کفش هایی از نوع چرم...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان انجمن سری کامبربچ | A.S.M کاربر انجمن رمان ٩٨

 
  • تشکر
Reactions: Saghár✿، فاطمه بیابانی، دونه انار و 11 نفر دیگر

A.S.M

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/10/20
ارسال ها
56
امتیاز واکنش
1,093
امتیاز
203
محل سکونت
دنیای Anime
زمان حضور
7 روز 9 ساعت 12 دقیقه
نویسنده این موضوع
یونگ:«بله»
جنیفر:«خوش بختم آقای یونگ چو منم جنیفر آندروود هستم فکر کنم گشنه هستی بذار برات غذا بیارم.»
یونگ:«ممنونم اما میل ندارم.»
جنیفر:«من رو به عنوان ملکه نبین به عنوان یک دوست ببین حالا بشین برات الان غذا میارم.»
جان و یونگ روی مبل نشستن.
جان:«ببین یونگ، جک و جنی به همراه دو دوست دیگه قراره جنگل برن.»
یونگ:«چرا؟چرا شاهزاده ها می...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان انجمن سری کامبربچ | A.S.M کاربر انجمن رمان ٩٨

 
  • تشکر
Reactions: Saghár✿، فاطمه بیابانی، دونه انار و 10 نفر دیگر

A.S.M

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/10/20
ارسال ها
56
امتیاز واکنش
1,093
امتیاز
203
محل سکونت
دنیای Anime
زمان حضور
7 روز 9 ساعت 12 دقیقه
نویسنده این موضوع
نیک:«هه خسته نباشید شماها هوش بالا دارید و همه چی رو زود می فهمید تازه جک میتونه ذهن بچه درس خون هارو بخونه.»
جیمز:«تو که نمره ی خیلی خوبی آوردی.»
جک:«جیمز،تو هم نمره ی خوبی آوردی مگه ندیدی؟»
جیمز:«راست میگی من نمره ی پایینیم رو خوندم.»
جنی:«حالا بیاید بریم جلوی در اصلی مدرسه تا پدر و مادر بیان.»
وقتی جلوی در اومدن مردی رو دیدن بسیار...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان انجمن سری کامبربچ | A.S.M کاربر انجمن رمان ٩٨

 
  • تشکر
Reactions: Saghár✿، فاطمه بیابانی، دونه انار و 11 نفر دیگر

A.S.M

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/10/20
ارسال ها
56
امتیاز واکنش
1,093
امتیاز
203
محل سکونت
دنیای Anime
زمان حضور
7 روز 9 ساعت 12 دقیقه
نویسنده این موضوع
جنی:«میانبر دارید؟»
یونگ:«دنبالم بیاید.»
یونگ راهش رو از طرف شمال به طرف شرق کرد بچه ها هم دنبالش رفتن و بعد از ده دقیقه اسب ها جلوی چشمشان بود.
جنی:«اااااا چه باحال و خفن این راهو حفظ کردم.»
یونگ:«چون تا حالا اسب سواری نکردید الان باید بهتون یاد بدم اول اینکه کسی از اسب می ترسه؟»
هیچکس جواب نداد.
یونگ:« خب ببینید این جا که آهنی هست...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان انجمن سری کامبربچ | A.S.M کاربر انجمن رمان ٩٨

 
  • تشکر
Reactions: Saghár✿، ~BAHAR.SH~، فاطمه بیابانی و 11 نفر دیگر

A.S.M

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/10/20
ارسال ها
56
امتیاز واکنش
1,093
امتیاز
203
محل سکونت
دنیای Anime
زمان حضور
7 روز 9 ساعت 12 دقیقه
نویسنده این موضوع
یونگ نزدیک مار ایستاد بعد شمشیرش که کنارش بود و کمی با زمین فاصله داشت رو با پشت شمشیر به سمت سر مار ول کرد شمشیر پشتش به سر مار خورد بعد برگشت دست یونگ مار مردش جنازه ی مار رو هم با شمشیر پرت کرد به طرف دیگه بعد کنار جک که جا بود نشست جنی غذا رو بین همه تقسیم کرد و همه خوردن.
یونگ یکدفعه به اطراف همینطور نگاه میکرد انگار حس میکرد...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان انجمن سری کامبربچ | A.S.M کاربر انجمن رمان ٩٨

 
  • تشکر
Reactions: Saghár✿، ~BAHAR.SH~، فاطمه بیابانی و 11 نفر دیگر

A.S.M

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/10/20
ارسال ها
56
امتیاز واکنش
1,093
امتیاز
203
محل سکونت
دنیای Anime
زمان حضور
7 روز 9 ساعت 12 دقیقه
نویسنده این موضوع
یونگ:« نباید میذاشتم شماهم بجنگین.»
جک:«اون تقصیر من بود و من تا حالا تو جنگ واقعی نبودم و الان بلد شدم اینو بذار کنار و از خودت بگو.»
یونگ:«شماکه ذهن منو میخونید پس چرا سوال میکنید؟»
جک:«بعضی موقع ها حقیقت با گفتن معلوم میشه تا با خوندن ذهن.قرار شده بود با ما راحت باشی منو به عنوان یک دوست یا برادر کوچیک خودت بدون.»
یونگ:«من در حدود...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان انجمن سری کامبربچ | A.S.M کاربر انجمن رمان ٩٨

 
  • تشکر
Reactions: Saghár✿، ~BAHAR.SH~، فاطمه بیابانی و 11 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا