- عضویت
- 8/6/20
- ارسال ها
- 722
- امتیاز واکنش
- 6,368
- امتیاز
- 213
- سن
- 24
- محل سکونت
- اتاقم
- زمان حضور
- 27 روز 20 ساعت 59 دقیقه
نویسنده این موضوع
کجا رفته بودی که از رد تو
یه رویای نزدیک با من نماند
یه اغوش خسته یه حس لطیف
از این خواب تاریک با من نماند
از این هیاهو سفر نکردم
ترسیدم این عشق پایان گیرد
نشد شبی که سحر نکردم
مگر که اتش در جان گیرم
نفس کشیدن...
یک هفته بود خواب و خوراک نداشتم. نه خبری از فرهاد بود، نه دست و دلم به کار میرفت. فرهاد حرات نداشت از دو کیلومتری خانه...
یه رویای نزدیک با من نماند
یه اغوش خسته یه حس لطیف
از این خواب تاریک با من نماند
از این هیاهو سفر نکردم
ترسیدم این عشق پایان گیرد
نشد شبی که سحر نکردم
مگر که اتش در جان گیرم
نفس کشیدن...
یک هفته بود خواب و خوراک نداشتم. نه خبری از فرهاد بود، نه دست و دلم به کار میرفت. فرهاد حرات نداشت از دو کیلومتری خانه...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
در حال تایپ رمان ماه پسند | ronak.a کاربر انجمن رمان ٩٨
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش: