خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Narín✿

سرپرست بخش کتاب
سرپرست بخش
ناظر کتاب
ویراستار انجمن
  
  
عضویت
1/12/19
ارسال ها
2,131
امتیاز واکنش
43,894
امتیاز
418
محل سکونت
☁️
زمان حضور
107 روز 12 ساعت 35 دقیقه
نویسنده این موضوع

«کلینیک سوگ» سنگ صبوری برای دل سوگوار



شیما جهانبخش
خبرنگار
مرگ‌هایی در خانه و وطن اما در غربت؛ این سرنوشتی است که کرونا برای بسیاری زندگی‌ها رقم می‌زند. بازماندگان قربانیان کرونا باید از عزیز از دست رفته خود فاصله بگیرند. فامیل‌های دور و دوستان نباید در تشییع حضور داشته باشند، مجلس ترحیم نباید برگزار شود. این «نباید ها» برای این است که شاید زنجیره این مرگ زجر آور و دردناک در جایی بریده شود. تا تشییع کنندگان همسفر متوفی نشوند و پروتکل‌های بهداشتی رعایت شود. اما در وانفسای این مرگ‌های غریبانه با دل سوگوار داغدیدگان چه کنیم؟ کسانی که در تنهایی باید عزادار عزیزشان باشند. کسی که حتی در بسـ*ـتر بیماری و مرگ هم باید از او حذر می‌کردند! آنها در گورستان هایی که بوی الکل و مرگ و غربت در هم آمیخته است، از دور نظاره گر دفن عزیزی هستند که حسرت یک در آ*غو*ش کشیدن و فشردن دستش هم در دلشان مانده است. کیسه‌های آهک روی جنازه آرمیده در گور ریخته می‌شود و آنها در سکوت می‌گریند!
به باور روانشناسان در شرایط کنونی که بسیاری از خانواده‌ها نمی‌توانند مرحله گذر از سوگ عزیزان را به طور کامل طی کنند، ادامه این روند می‌تواند در آینده جامعه را با مشکلات زیادی رو به رو کند.
همین موضوع سبب شده تا در دانشگاه علوم پزشکی استان زنجان برای کاهش بار روانی خانواده‌هایی که عزیزانشان را در این روزهای کرونایی از دست می‌دهند، کلینیکی تحت عنوان «کلینیک سوگ» برای کمک به خانواده‌های عزادار راه‌اندازی کنند تا در آن با کمک روانشناسان به این خانواده‌ها آموزش دهند چگونه بحران سوگ را بگذرانند و بر مشکلاتی که ممکن است حتی در آینده نیز گریبانگیر آنان شود، فائق آیند. این کلینیک امروز به مناسبت هفته بهداشت روان راه‌اندازی خواهد شد.«احسان فکور» رئیس اداره درمان و سلامت روان معاونت درمان دانشگاه علوم پزشکی زنجان از راه‌اندازی کلینیک سوگواری همزمان با هفته بهداشت سلامت روان خبر داد و به «ایران» گفت: در این کلینیک به خانواده‌های عزادار که عزیز خود را در اثر کرونا از دست داده‌اند، خدمات روانپزشکی رایگان ارائه می‌شود. در حال حاضر در شرایط فعلی که شیوع بیماری کرونا باعث شده نحوه ارتباط‌ها تغییر کند و بسیاری از مراسم‌ها بخصوص عزاداری برگزار نشود، بسیاری از خانواده‌ها با مشکلات عاطفی رو به رو شده‌اند.
وی با اشاره به اینکه محدودیت‌های موجود در خاکسپاری‌ها و برگزاری مراسم موجب شده خانواده‌ها دچار ناراحتی‌های روحی و روانی شوند، ادامه داد: در گذشته خانواده‌هایی که عزیزان خود را از دست می‌دادند به راحتی مراسم عزاداری برگزار می‌کردند اما در این شرایط آنها نمی‌توانند مانند گذشته به سوگواری بپردازند. در واقع خانواده‌های داغدار نمی‌توانند مراحل سوگ را به طور کامل بگذرانند و همین موضوع در آینده تبعات بسیار زیادی مانند افسردگی و مشکلات روانی را برای آنان در پی خواهد داشت. به همین منظور با توجه به اهمیت موضوع با راه‌اندازی کلینیک سوگواری تلاش کرده‌ایم با کمک روانشناسان و روانپزشکان به خانواده‌های داغدار کمک کنیم تا بحران سوگ را بگذرانند.فکور با تأکید بر اینکه در شرایط کرونایی باید اختلالات روان‌شناختی ناشی از کرونا را کنترل و مدیریت کنیم، افزود: از ابتدای شیوع بیماری کرونا در استان، روانشناسان در بیمارستان‌ها حاضر شده و به بیماران، همراهان بیمار و کادر درمان خدمات مشاوره و روانشناسی ارائه کرده‌اند. کلینیک توسط واحد سلامت روان معاونت درمان دانشگاه علوم پزشکی زنجان با حمایت‌های معاون درمان ایجاد شده و قرار است در کنار آموزش‌هایی که به خانواده‌های داغدار ارائه می‌شود، کارهای پژوهشی در این زمینه انجام شود و نتایج حاصل از این پژوهش‌ها در اختیار عموم جامعه و پژوهشگران کشور قرار بگیرد.
وی با اشاره به اینکه این کلینیک در بخش‌های مختلف به ارائه خدمات می‌پردازد، گفت: ما معتقدیم به لحاظ روانشناختی باید مداخلاتی در شرایط فعلی برای خانواده‌های عزادار انجام شود و به آنها آموزش دهیم چگونه مراحل سوگ را به طور کامل بگذرانند. از دید ما سوگ یک بحران است و مراحل آن باید به طور کامل طی شود. در شرایط فعلی خانواده‌های داغدار بعد از خاکسپاری عزیزشان دیگر مانند گذشته نمی‌توانند با دیگران ارتباط داشته باشند و مجبور هستند به تنهایی در خانه با غم خود کنار بیایند و کشیدن این بار روانی ناشی از سوگ متأسفانه بسیار سخت است، به همین خاطر ما تلاش داریم در این کلینیک روش‌های صحیح روبه‌رو شدن با غم را به آنان آموزش دهیم.
وی با تأکید بر اینکه به تمام گروه‌های سنی در این کلینیک مشاوره ارائه خواهد شد، افزود: مشاوران ما به تمام گروه‌های سنی مشاوره ارائه خواهند داد. در واقع دید ما این است که هر فردی که عزیزی را از دست می‌دهد نیاز به مشاوره دارد.
رئیس اداره درمان و سلامت روان معاونت درمان دانشگاه علوم پزشکی زنجان در خصوص علت نامگذاری این کلینیک، اظهار داشت: این کلینیک مخصوص افراد سوگوار راه‌اندازی شده است. شاید کلمه سوگ برای یک فرد معمولی بار منفی داشته باشد اما برای یک فرد داغدیده این نام باعث یک همدلی و همدردی می‌شود. روانشناسان معتقدند وقتی که ناراحتی به سراغ ما می‌آید نباید از آن فرار کنیم چون اجتناب از ناراحتی عواقب سختی را به‌دنبال دارد و اگر کسی بخواهد این موضوع را نادیده بگیرد دچار مشکلات فراوانی می‌شود. گریه و ناراحتی به طی کردن مراحل سوگ و بحران کمک می‌کند.
رئیس اداره درمان و سلامت روان معاونت درمان دانشگاه علوم پزشکی زنجان افزود: در این کلینیک به خانواده‌های عزادار که عزیز خود را در اثر کرونا از دست داده‌اند، خدمات روانپزشکی رایگان ارائه می‌شود. در شرایط فعلی که شیوع بیماری کرونا باعث شده نحوه ارتباط‌ها تغییر کند و بسیاری از مراسم‌ها بخصوص عزاداری برگزار نشود خانواده‌ها با مشکلات عاطفی روبه‌رو شده‌اند.

نیم نگاه

رئیس اداره درمان و سلامت روان معاونت درمان دانشگاه علوم پزشکی زنجان: در این کلینیک به خانواده های عزادار که عزیز خود را در اثر کرونا از دست داده اند، خدمات روانپزشکی رایگان ارائه می شود. در شرایط فعلی که شیوع بیماری کرونا باعث شده نحوه ارتباط ها تغییر کند و بسیاری از مراسم ها به خصوص عزاداری برگزار نشود، خانواده ها با مشکلات عاطفی رو به رو شده اند


مطبوعات روز

 
  • تشکر
Reactions: MacTavish و LIDA_M

Narín✿

سرپرست بخش کتاب
سرپرست بخش
ناظر کتاب
ویراستار انجمن
  
  
عضویت
1/12/19
ارسال ها
2,131
امتیاز واکنش
43,894
امتیاز
418
محل سکونت
☁️
زمان حضور
107 روز 12 ساعت 35 دقیقه
نویسنده این موضوع
سینما بدون این صدا عالمی ندارد

ندا انتظامی، دبیر گروه فرهنگی / آغاز دهه هفتاد سال‌های سخت و دشواری برای دوستداران سینما بود؛ کشور در مشکلات پس از جنگ به سر می‌برد و ویدیو هم هنوز آزاد نشده بود. تنها ارتباط علاقه‌مندان با سینمای جهان دو شبکه تلویزیون بود، مجله «فیلم» که تازه ده ساله می‌شد و البته فیلم‌هایی که مخفیانه بین فیلم‌بین‌ها دست به دست می‌شد.
پنجشنبه هر هفته شبکه اول سیما میزبان مجری باسواد و باوقاری بود که با سینمای جهان انس داشت و اطلاعات دقیقش را با صدای خوش بیان می‌کرد. گویی دایرة المعارف زنده سینما بود. حتی کت و شلواری که می‌پوشید با تمام مجری‌های آن دوره متفاوت بود. اکبر عالمی با اجرا و ساخت برنامه «هنر هفتم» ناجی عاشقان سینما در روزهای سخت بود. استاد دانشگاهی که بسیاری را عاشق سینما کرد. خودش درباره ساخت این برنامه گفته بود: «سال 70 یا 71 مهدی فریدزاده، مدیر وقت شبکه اول سیما، مرا به ناهار دعوت کرد و گفت تو باید هم برنامه «هنر هفتم» را بنویسی، هم ترجمه‌ کنی، و هم در برابر دوربین اجرا کنی. گفتم که این چه برنامه‌ای هست؟ گفت فیلم‌هایی که 30 سال از تاریخ ساخت آن می‌گذرد و ما پول نداریم آن را بخریم. از آرشیو بیرون می‌آوریم و آن را پخش می‌کنیم.» برخلاف امروز که تلویزیون با پشتکاری حیرت‌انگیز، سرمایه‌های هنگفت مالی و اجتماعی را هدر می‌دهد، آن سال کمبود منابع مالی باعث نشد که «هنر هفتم» برنامه بی‌مایه‌ای شود ...
چرا که تفکر اکبر عالمی، که فارغ‌التحصیل رشته سینما از دانشکده هنرهای دراماتیک و دارای مدرک دکترای سینما از انگلستان بود، برنامه را نجات داد. برنامه‌ای که بعد از گذشت 28 سال هنوز در یادها مانده و برای نسلی خاطره‌انگیز است که بسیاری‌شان از اهالی امروز سینما هستند.
دیشب اردشیر عالمی، فرزند اکبر عالمی، خبر تلخ درگذشت این استاد دانشگاه را در شبکه‌های اجتماعی این گونه اعلام کرد: «پدر رفت؛ فقط پدر من نبود، پدر چند نسل ایران بود؛ تأثیر وجودش تا سال‌ها باقی خواهد ماند.»

کرونا باز هم قربانی گرفت و این بار به دنبال عاشق سینمای 75 ساله‌ای رفت که در حال ساخت مستندی بود. اکبر عالمی به همراه سه همکارش برای ساخت مستندی درباره کرونا به بیمارستان رفته بود و اگرچه تمام موارد بهداشتی را رعایت کرده بودند اما هر چهار نفر به این بیماری مبتلا شدند. او که ساخت 30 فیلم مستند را در پرونده کاری‌اش داشت، از روزهای نخست مهر در بیمارستان بسـ*ـتری و حتی خبرهایی از روند بهبودش نیز منتشر شد اما سرانجام بامداد سه‌شنبه 22 مهر درگذشت.
خبرهای روز چهارشنبه
23 مهر


مطبوعات روز

 
  • تشکر
Reactions: MacTavish و LIDA_M

Narín✿

سرپرست بخش کتاب
سرپرست بخش
ناظر کتاب
ویراستار انجمن
  
  
عضویت
1/12/19
ارسال ها
2,131
امتیاز واکنش
43,894
امتیاز
418
محل سکونت
☁️
زمان حضور
107 روز 12 ساعت 35 دقیقه
نویسنده این موضوع
خبرهای29مهر


بدون همراهی مردم کاری پیش‌نمی‌رود

رکوردشکنی ترسناک کرونا در روز گذشته وزیر بهداشت و مدیران ارشد این وزارتخانه به همراه تعدادی از متخصصان از سراسر کشور را به نهاد ریاست جمهوری کشاند تا در یک جلسه مشورتی با رئیس جمهوری حاضر شوند. به گفته سخنگوی وزارت بهداشت، روز گذشته ۳۳۷ بیمار مبتلا به کرونا فوت کرده و 4251 نفر مبتلا هم شناسایی شده‌اند.
رئیس جمهوری در این جلسه پس از مرور پرونده هشت ماهه کرونا گفت: مردم باید به بزرگان بخش پزشکی کشور اعتماد کنند و اکنون مهم‌ترین مسأله قانع کردن مردم از سوی پزشکان، متخصصان و اثرگذاران در جامعه است. به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی ریاست جمهوری، حسن روحانی با اشاره به اینکه ممکن است این بیماری در حالت بدبینانه تا دو سال دیگر ادامه داشته باشد، افزود: باید درکنار هر درمان و راه حل‌های دیگر، سبک زندگی خود را تغییر دهیم و بپذیریم که شرایط کنونی با شرایط پیش از دوران کرونا، کاملاً متفاوت است.
رئیس جمهوری با تأکید بر اینکه وقتی رهبر معظم انقلاب اسلامی خود را موظف به اجرای مصوبات ستاد ملی کرونا می‌دانند، درس بزرگی برای همه ما است که باید این مصوبات را به طور دقیق رعایت کنیم، گفت که از همه مردم می‌خواهم برای موفقیت روند مقابله خستگی ناپذیر مدافعان سلامت کشور، به طور دقیق دستورالعمل‌های بهداشتی و مصوبات ستاد ملی مقابله با بیماری کرونا را مراعات کنند.
وی با بیان اهمیت سخن گفتن با مردم با ادبیات واحد از سوی متخصصان امور پزشکی کشور گفت: در هر کاری اگر مردم با ما همراه نباشند موفق نخواهیم شد و در همین راستا باید بشارت و انذار کنار هم باشند و تکرار مداوم نکات منفی کم کم باعث می‌شود آن موضوع عادی شود و از سوی دیگر ضمن ارائه هشدارهای لازم و ضروری، نباید در جامعه ترس و واهمه ایجاد کنیم. رئیس جمهور با ضروری خواندن گسترش روند تست افراد مشکوک به بیماری و کوتاه کردن مرحله تشخیص گفت: وزارت بهداشت اکنون روزانه 25 هزار تست کرونا انجام می‌دهد و دولت مخارج 15 هزار تست دیگر را نیز تأمین خواهد کرد که به این ترتیب میزان تست‌های روزانه کرونا در کشور به 40 هزار مورد خواهد رسید و به وزیر بهداشت گفتم در مرحله نخست 20 میلیون کیت جدید را خریداری کنیم ولی هر مقداری که لازم است، خریداری خواهیم کرد. وی با تأکید بر اهمیت تشدید نظارت‌ها و اجرای دقیق مصوبات ستاد ملی مقابله با کرونا گفت: مردم باید احساس کنند که این مصوبات، قطعی و ضروری است و باید اجرا و عمل کنند و ضروری است که برای مردم توضیح داده شود چه تجمعات و شیوه زندگی باعث افزایش موارد ابتلا و مرگ و میرها شده است و در این راستا باید از تجربیات دیگر کشورها نیز بهره گرفت.

رئیس جمهوری به موضوع اهمیت گسترش تجهیزات و تـ*ـخت‌های بیمارستانی اشاره کرد و گفت: در این جلسه مطرح شد که تا پایان دولت رقمی حدود 11 هزار تـ*ـخت آماده و تجهیز خواهد شد اما نکته مهم نیروی انسانی ما است که در این هشت ماه بار سنگینی را بردوش داشته‌اند و باید نیروهای ضروری در این بخش استخدام شده و معوقات کارکنان بخش درمانی پرداخت شود که این کار را ان‌شاء الله انجام می‌دهیم. روحانی با بیان اینکه، اولویت نخست دولت با همه امکاناتی که در اختیار دارد، سلامت مردم است افزود: برخی از موارد نیاز به پروتکل‌های جدید دارد و وزارت بهداشت باید به طور مرتب برای کارهای مختلف پروتکل تهیه کند. مثلاً برای مسافرت باید پروتکل کامل تهیه کنیم و از وقتی که فرد از خانه راه می‌افتد تا به خانه بازمی گردد، یک پروتکل تهیه و اعلام کنیم و آنجایی که برای اجرای دقیق این پروتکل لازم است، برخورد شود. وی در زمینه مسأله واکسن نیز اظهار داشت: اگر واکسنی در دنیا تهیه و مورد تأیید سازمان بهداشت جهانی قرار گرفت، برای کشور تهیه می‌شود و در این زمینه هیچ محدودیت نداریم و این کار را ان‌شاء الله انجام خواهیم داد.


مطبوعات روز

 
  • تشکر
Reactions: MacTavish و LIDA_M

Narín✿

سرپرست بخش کتاب
سرپرست بخش
ناظر کتاب
ویراستار انجمن
  
  
عضویت
1/12/19
ارسال ها
2,131
امتیاز واکنش
43,894
امتیاز
418
محل سکونت
☁️
زمان حضور
107 روز 12 ساعت 35 دقیقه
نویسنده این موضوع

337 نفر فوت شدند



دیروز سیاه‌ترین روز کرونا در ایران بود؛ 337 نفر جان باختند؛ یعنی هر 4 دقیقه یک ایرانی جان خود را از دست می‌دهد. مجموع جانباختگان مبتلایان به کووید 19 با رکورد دیروز به ۳۰ هزار و ۷۱۲ نفر رسید. با این آمار، برای نخستین بار از شیوع کووید 19، ایران در رتبه نخست آمار مرگ ‌و‌ میرهای کرونا در جهان قرار گرفت
و آن طور که صدا و سیما خبر داده در این رتبه‌بندی روسیه، مکزیک، اندونزی، اوکراین و عراق در جایگاه‌های بعدی قرار گرفتد. با شناسایی ۴ هزار و ۲۵۱ بیمار جدید مبتلا به کووید۱۹ نیز مجموع بیماران به ۵۳۴ هزار و ۶۳۱ نفر رسید. از بین مبتلایانی که دیروز شناسایی شدند یک هزار و ۹۴۸ نفر از آنها بسـ*ـتری هستند. 27 استان کشور در وضعیت قرمز و 3 استان هرمزگان، فارس و گلستان در وضعیت هشدار قرار دارند. وزارت بهداشت اکنون روزانه ۲۵ هزار تست کرونا انجام می‌دهد و دولت مخارج ۱۵ هزار تست دیگر را نیز تأمین خواهد کرد که میزان تست‌های روزانه کرونا در کشور به ۴۰ هزار مورد خواهد رسید. رئیس ‌جمهوری گفته
آژیر خطر، شمار مرگ‌ و‌ میرها است و مردم از اعلام شمار روزانه مبتلایان با توجه به انجام گسترده این تست‌ها، نباید بترسند. به گفته او مردم نباید بترسند از اینکه امروز تعداد مبتلایان به جای 4 هزار به 8 هزار رسید و این مشکل و مهم نیست ولی از آن طرف مهم است که اگر فوتی ما 200 نفر است به 250 و 300 نفر برسد که این به معنای آژیر خطر برای همه ما است. رئیس مجتمع بیمارستانی امام خمینی هشدار داده
پیک مرگ‌ومیر این ۱۰ روز را در این ۸ ماه تجربه نکرده بودیم. وضعیت بیمارستان مسیح دانشوری نیز اصلاً خوب نیست و میزان موارد بسـ*ـتری و مرگ ‌و ‌میر افزایش پیدا کرده است . رئیس بخش عفونی بیمارستان گفته الان در بدترین شرایط هستیم و ابراز امیدواری کرده وضع بدتر از این نشود. طبق گفته‌های این پزشک
عارضه عمده‌ این بیماری درگیری‌های ریوی است ولی امکان دارد عوارض قلبی و مغزی و عوارضی در دیگر نقاط بدن ایجاد کند و به همین دلیل در بین کادر درمان بیمارستان، افرادی هستند که چندین ماه است، نتوانستند برای کار به بیمارستان برگردند، وقتی ریه‌ها تخریب شود و ریه وابسته به دستگاه شود، نیروها امکان آمدن به سرکار را نخواهند داشت و مجبور هستند در خانه بمانند و از اکسیژن استفاده کنند. وزیر بهداشت هم اعلام کرده شدت سرایت ویروس بیشتر شده است و حتی ظن اینکه قدرت بیماری‌زایی آن با جهش‌هایی افزایش یافته باشد وجود دارد، سنین پایین‌تر را گرفتار و نوع گرفتاری آن، وخامت حال بیماران را بیشتر می‌کند. طبق آمارهایی که فرمانده مقابله با کرونا در کلانشهر تهران داده مدت اقامت بیماران در بیمارستان‌ها طولانی‌تر شده و در پیک سوم نسبت به پیک اول و دوم، حداقل بین ۱.۲ تا ۲.۳ روز افزایش داشته است. مشاهدات در تهران نشان می‌دهد اکثر بیماران در پیک سوم به صورت خانوادگی مراجعه می‌کنند؛ در صورتی که در پیک اول و دوم این الگو کمتر مشاهده می‌شد، به عبارت دیگر این روزها افراد یک خانواده جمیعاً با حال عمومی نامناسب و نامساعد مراجعه می‌کنند. تقریباً حدود ۲۰ تا ۲۵ درصد مراجعین روزانه به مراکز درمانی تهران نیازمند دریافت خدمات مراقبت‌های ویژه در بدو امر هستند و برخی پس از بسـ*ـتری در بخش و در سیر بیماری به این خدمات نیاز پیدا می‌کنند. میزان قله بسـ*ـتری و میزان افزایش مرگ و میر در تهران خیلی سریع‌تر از پیک اول و دوم است. در روز یکشنبه در تهران ۱۶۲ بیمار مستقیماً در بخش مراقبت‌های ویژه بسـ*ـتری شدند. تعداد کلی بسـ*ـتری در بخش‌های عادی و مراقبت‌های ویژه در پیک دوم ۳ تا ۴ هفته طول کشید، این بار در عرض کمتر از ۱۰ روز به این عدد و آمار رسیدیم. اینها نشان می‌دهد پیک سوم در تهران هنوز حالت صعودی دارد.

به گفته سخنگوی وزارت بهداشت، وضعیت کنونی بیماری در کشورمان نتیجه سهل‌انگاری در رعایت پروتکل‌های بهداشتی، کاهش میزان استفاده از ماسک و همچنین بروز رفتارهای اجتماعی خطرآفرین در هفته‌های گذشته بوده است. بنابراین ماسک زدن همچنان ضروری‌ترین راهکار مقابله با کروناست. رئیس‌ جمهوری هم گفته اگر مردم با ما همراه نباشند، موفق نخواهیم شد. رئیس‌ جمهوری البته اعلام کرده برخی از موارد نیاز به پروتکل‌های جدید دارد که وزارت بهداشت باید آن را تهیه کند. مثلاً برای مسافرت باید پروتکل کامل تهیه شود و از وقتی که فرد از خانه راه می‌افتد تا به خانه بازمی‌گردد، یک پروتکل تهیه و اعلام شود.


مطبوعات روز

 
  • تشکر
Reactions: MacTavish و LIDA_M

Narín✿

سرپرست بخش کتاب
سرپرست بخش
ناظر کتاب
ویراستار انجمن
  
  
عضویت
1/12/19
ارسال ها
2,131
امتیاز واکنش
43,894
امتیاز
418
محل سکونت
☁️
زمان حضور
107 روز 12 ساعت 35 دقیقه
نویسنده این موضوع

عرضه انسولین با کد ملی بیمار در چند روز آینده

گروه اجتماعی : در چند روز گذشته کمبود انسولین قلمی در اغلب داروخانه‌های کشور، واکنش‌های زیادی را به دنبال داشته است. بسیاری از بیماران اذعان می‌کنند که برای تهیه این نوع انسولین باید در این شرایط خطرناک به داروخانه‌های زیادی سر بزنند و در نهایت با دستان خالی عوارض این نوع بیماری را هم متحمل شوند. رئیس سازمان غذا و دارو چند روز پیش با بیان اینکه انسولین قلمی یکی از ارزبرترین داروهای وارداتی کشور است، گفته بود: کمبودهای مقطعی تنها در مورد انسولین قلمی بوده و دلیل آن مشکلات ناشی از تأمین ارز و انتقال آن به شرکت‌های خارجی طرف قرارداد به‌دلیل تحریم‌های ضد انسانی دشمنان ملت ایران است. محمدرضا شانه‌ساز، تأکید کرده بود که هم‌اکنون دو محموله از انواع انسولین قلمی از گمرک ترخیص شده است و طی هفته جاری به نسبت آمار بیماران سراسر کشور بین داروخانه‌های منتخب توزیع می‌شود. همچنین محموله‌های بعدی این دارو طی فواصل زمانی وارد کشور خواهد شد. وزارت بهداشت حالا با انتشارفهرست داروخانه‌های منتخب، بیماران خاص، انسولین، پیوند و تالاسمی را برای دریافت دارو به این داروخانه‌ها هدایت کرده است. البته مسئولان نوید داده‌اند که انواع قلم‌های این دارو تا پایان سال آینده در داخل تولید و نیاز کشور در این زمینه برطرف خواهد شد.
سخنگوی وزارت بهداشت در مورد وضعیت انسولین در داروخانه‌های کشور گفت: کمبود برخی انواع انسولین قلمی با توجه به تحریم‌ها وجود داشته، چند روزی هم است که برخی از انواع انسولین قلمی در دسترس هموطنان نبوده یا کمتر بوده، اما محموله‌هایی در چند روز آینده قرار است وارد کشور شود. کیانوش جهانپور، افزود: سامانه‌ای وجود دارد که افراد بیمار و دریافت کننده انسولین در این سامانه عضو شده‌اند. تمام افراد دیابتی که نیاز دارند در این سامانه‌ها‌ احراز هویت شده‌اند و با کد ملی می‌توانند سهمیه خاص خود را دریافت کنند.
جهانپور بیان کرد: موضوع کمبود انسولین نیست، بلکه ما یک شیب قیمتی بسیار بالا در مورد بسیاری از داروها بخصوص انسولین در مقایسه با کشورهای همجوار داریم و همیشه ریسک اینکه افرادی به غیر از نیازمندان واقعی عامل قاچاق معکوس شوند، وجود داشته است. سخنگوی سازمان غذا در مورد اینکه کد ملی فقط برای انسولین قلمی است یا نه گفت: قبلاً برای بعضی بیماری‌های خاص و داروهای خاص همین‌طور بود، از وقتی موضوع صدور حواله الکترونیک و سامانه‌های دارویی فعال شد این مورد فقط برای انسولین قلمی اختصاص دارد.
جهانپور ادامه داد: کمبود برخی انواع انسولین قلمی با توجه به تحریم‌ها وجود داشته، چند روزی هم است که برخی از انواع انسولین قلمی در دسترس هموطنان نبوده یا کمتر بوده است، محموله‌هایی در چند روز آینده قرار است وارد کشور شود که مشکل را رفع می‌کند، اما آنچه ما به آن نیاز داریم یک نظارت دقیق و هوشمند است و این موضوع لزوماً به کمبودهای امروز ربطی ندارد، ما باید به اطلاعات افراد دسترسی داشته باشیم تا آخرین وضعیت دریافت انسولین را بدانیم.
رئیس کمیته اقتصادی سلامت و تجهیزات پزشکی کمیسیون بهداشت نیز در این زمینه گفت: بزودی پارت‌های دوم و سوم انسولین قلمی وارد کشور خواهد شد و بخش قابل توجهی از مشکل کمبود انسولین حل می‌شود.

جلیل میرمحمدی، افزود: تا چند سال پیش یعنی حدود هفت یا هشت سال گذشته بیماران دیابتی از ویال‌های انسولین استفاده می‌کردند که در داخل کشور نیز تولید می‌شد لذا در حال حاضر تولید ویال‌های انسولین رگولار و NPH در کشور صورت می‌گیرد و تقریباً بدون مشکل در اختیار مردم است. وی ادامه داد: از حدود چهار یا پنج ماه گذشته تولید انسولین قلمی در کشور شروع شده و مسئولان امر به دنبال تولید انبوه آن هستند. خط تولید انسولین قلمی در کشور راه افتاده ولی هنوز نمی‌توانند نیاز کشور را تأمین کنند. مسئولان قول داده‌اند تا سال آتی با راه‌اندازی خط تولید انسولین‌های قلمی به خودکفایی رسیده و بتوان نیاز داخل را تأمین کرد. وی گفت: بخشی از کمبود انسولین قلمی در کشور به دلیل تحریم‌هاست که نمی‌توان ارز به آن اختصاص داد، انسولین‌های‌ وارداتی تحت پوشش بیمه هستند و نسبت به خارج از کشور با قیمت مناسب توزیع می‌شود. همین قیمت پایین نسبت به کشورهای همجوار باعث قاچاق معکوس انسولین قلمی شده است، یعنی این نوع انسولین وارد کشور می‌شود و بعد به خاطر قیمت کم آن به کشورهای دیگر قاچاق می‌شود؛ اینها بخشی از علت کمبود انسولین در کشور است.


مطبوعات روز

 
  • تشکر
Reactions: MacTavish و LIDA_M

Narín✿

سرپرست بخش کتاب
سرپرست بخش
ناظر کتاب
ویراستار انجمن
  
  
عضویت
1/12/19
ارسال ها
2,131
امتیاز واکنش
43,894
امتیاز
418
محل سکونت
☁️
زمان حضور
107 روز 12 ساعت 35 دقیقه
نویسنده این موضوع

میراث شجریان تا ابد در دل و اندیشه‌مان زنده می‌ماند


گروه فرهنگی/ بیش از 20 سال قبل، اواخر تابستان سال 1999 کنفرانس علمی بزرگی با محوریت آثار فرهنگی و علمی خیام از سوی یونسکو برگزار شد که طی آن محمدرضا شجریان هم با برپایی کنسرتی، اشعاری از عمر خیام و سعدی خواند. در همین مراسم بود که مدال پیکاسو به پاس تلاش شجریان در شناساندن موسیقی اصیل ایرانی و معرفی کاربرد آن در صلح و دوستی توسط «فدریکو مایور»، مدیرکل وقت یونسکو به او اعطا شد. هر چند که این تنها تقدیر یونسکو از زنده یاد شجریان نبود، زمستان سال 2007 هم به پاس ارزش‌های انسانی و فرهنگی آثار استاد، مدال موتزارت به او اعطا شد. از همین رو، «اُدری اَزوله»، مدیرکل یونسکو با ارسال پیامی به احمد جلالی، سفیر و نماینده دائم ایران در یونسکو درگذشت زنده یاد شجریان را تسلیت گفت. اودر پیام خود آورده است:
« با اندوه فراوان از درگذشت محمدرضا شجریان آگاه شدم، انسانی که قلب بسیاری را در ایران، فارسی‌زبانان منطقه و سراسر جهان متأثر ساخت. از طرف یونسکو به شما، خانواده وی و مردم ایران صمیمانه تسلیت می‌گویم. از دلبستگی‌تان به ایشان و سنگینی این فقدان آگاهم.
آقای شجریان نه تنها خواننده‌ای با‌استعداد و استادی کامل در سبک‌های موسیقی سنتی ایران بود، بلکه هنر خود را برای دفاع از اهداف بشردوستانه و آموزشی و تربیتی مصروف داشت. در کنار تخصص موسیقایی‌اش، او با صدای رسا و مصمم، حصارهای جدایی میان افراد، کشورها و فرهنگ‌ها را درنوردید. بر این اساس بود که پس از اجرای آوازی اشعار عمر خیام در این سازمان، جایزه پیکاسو یونسکو را در سال 1999 دریافت کرد. همچنین در سال 2007، در مراسمی که به افتخار شما، به عنوان رئیس پیشین مجمع عمومی یونسکو و پایان مأموریت 10 ساله نزد این سازمان برگزار شد، مدال موتزارت یونسکو به او اعطا شد.
آقای شجریان طی بیش از 6 دهه، با فضیلت هنری خود، زیبایی شعر کلاسیک پارسی، از جمله اشعار سعدی، حافظ، مولانا جلال‌الدین رومی، عطار و عمر خیام را در پرتو تازه‌ای به نمایش گذاشت. وی این امکان را برای نسل جدید فارسی‌زبانان در کشورهای مختلف فراهم ساخت تا هویت فرهنگی و میراث مشترک خود را بازیابند، و با این کار، پیوندهای فرهنگی مردمان منطقه را استحکام بخشید.
آقای شجریان در چند سال اخیر شجاعانه با بیماری جنگید و در عین حال پیوند عمیق خود را با مردم ایران نگاه داشت، مردمی که او از آنان الهام می‌گرفت و برای آنان می‌خواند. او با آثار خود نشان داد که راه‌های بسیاری وجود دارد که فرهنگ، با آشکار ساختن آدمیت مشترکمان، ما را به هم نزدیک‌تر کند. از دیدگاه او، هدف همه هنرها انسانیت است که باید بر جهان حکمفرما باشد. این نگاه، ارتباط تنگاتنگ با رسالت یونسکو دارد که می‌گوید: سنگر دفاع از صلح را می‌باید در اندیشه زنان و مردان ساخت.
میراث محمدرضا شجریان در دل‌ها و اندیشه هایمان زنده خواهد ماند.

لطفاً همدردی عمیق ما را پذیرا باشید.»


مطبوعات روز

 
  • تشکر
Reactions: MacTavish و LIDA_M

Narín✿

سرپرست بخش کتاب
سرپرست بخش
ناظر کتاب
ویراستار انجمن
  
  
عضویت
1/12/19
ارسال ها
2,131
امتیاز واکنش
43,894
امتیاز
418
محل سکونت
☁️
زمان حضور
107 روز 12 ساعت 35 دقیقه
نویسنده این موضوع

کوچه گردی زیر تابلوی شاهکارهای ادبی جهان



شیما جهانبخش
خبرنگار
در این روستا می‌توانیم در رمان ها و داستان‌هایی که بخشی از خاطرات نوجوانی و جوانی‌مان را ساخته‌اند قدم بزنیم. از «صد سال تنهایی» در زیر درختان خزان گرفته گردو و چنار عبور کنیم و قبرستان روستا را پشت سر بگذاریم و به دنیای شازده کوچولو وارد شویم. در25 کیلومتری مسیر اصلی همدان - کرمانشاه در حاشیه کوه و ‏منطقه شکار ممنوع آلمابولاغ می‌توانید قدم به دنیای داستان‌ها بگذارید. «بهشت گمشده» اولین تابلویی است که مقابل چشمان شما قرار می‌گیرد و به شما می‌گوید که به جایی متفاوت وارد می‌شوید. تمام ۳۰ کوچه روستای کردنشین «تاج آباد» یا رسول آباد سفلی به‌ نام یکی از کتاب‌هایی نامگذاری شده‌اند که ما سال‌ها با آن زندگی کرده‌ایم. هرچند این کوچه‌ها تا 4 سال پیش ‏که تاج آباد روستای دوستدار کتاب معرفی شود بی‌نام و نشان بود اما حالا خیلی‌ها از ماجرای تابلوهای آبی این روستا که نام کتاب‌ها به زبان‌های ‏فارسی، انگلیسی و کردی بر آن نقش بسته است، خبر دارند. نام‌های کوچه‌های تاج آباد به‌گونه‌ای انتخاب شده که با شرایط محیطی هماهنگ باشد. کوچه‌ای که سه ماه از سال باید منتظر وقوع سیلاب در آن بود، ‏‏«سیلاب بهاری»، کوچه‌ای که مسجد در آن است، «مناجات‌نامه»، ‏خیابانی که رودخانه‌ از آن می‌گذرد «دُن آرام» و کوچه‌ای که خانه بهداشت در آنجاست «قانون» نام گرفته است. نکته جالب این تابلو‌ها درج نام «کردی» کتاب‌ها در قسمت پایین تابلو‌هاست. مثلاً کوچه «شازاده بچکولانه» همان «شازده کوچولو» یا خیابان«دونی سه رخو» همان «دُن آرام» است.کتاب دوستی اهالی این روستا به امسال و پارسال بر نمی‌گردد، قدیمی تر‌ها می‌گویند در روزی و روزگاری که رادیو و تلویزیون نبود هر شب در خانه یکی از بزرگان جمع می‌شدیم و یکی از باسوادان روستا شاهنامه، لیلی و مجنون و اسکندرنامه و ... می‌خواند و بقیه گوش می‌دادند. همین فرهنگ نسل ‌به ‌نسل دراین روستا ادامه داشته و حالا علاوه بر اینکه تمام کوچه‌های تاج آباد به اسم شاهکارهای ادبی نامگذاری شده بلکه این روستا به‌عنوان روستای دوستدار کتاب نیز معرفی شده اشت.
کتابخانه‌ای کوچک با تأثیرات بزرگ
«هاجر عزیزی»، دهیار روستای تاج آباد (رسول آباد) درباره چگونگی شکل‌گیری کتابخانه و نامگذاری کوچه‌های روستایش به «ایران» می‌گوید: کتابخانه روستای ما در عین کوچکی تأثیرات بزرگی برای روستایمان داشته است، البته فرهنگ کتابخوانی از قدیم در این روستا وجود داشته و همین علاقه‌مندی اهالی به کتاب باعث شده که امروز کتابخانه غنی با بیش از ۶ هزار جلد کتاب داشته باشیم و تمام کوچه‌های مان به‌ نام کتاب های مطرح دنیا نامگذاری شود. سال 87 با همکاری شورا و اهالی روستا با هزینه شخصی کتابخانه‌ای در محل شورا راه‌اندازی کردیم. اوایل تعداد کتاب‌ها محدود بود اما در طول سال‌ها به مرور کتاب‌ها زیاد شدند و حالا روزانه به طور میانگین ۴۰ نفر کتاب‌ها را به امانت می‌برند. باسوادان این کتاب‌ها را مطالعه می‌کنند و چکیده آن را برای دیگران تعریف می‌کنند.
شاید خیلی‌ها نامگذاری کوچه‌ها برایشان جالب باشد اما من می‌گویم اگر این کتابخانه نبود کوچه‌ها همچنان بی‌نام و نشان بودند. البته حالا هم توجه به کتابخانه کم است و هیچ کدام از مسئولان استان کمک نکرده‌اند تا یک مکان دائمی برای نگهداری کتاب‌ها داشته باشیم. هر سال کتاب‌ها را به جای جدید می‌بردیم تا اینکه 3 سال پیش حمام عمومی روستا را که بدون استفاده مانده بود با همکاری اهالی بازسازی کرده‌ایم و از آن به جای کتابخانه استفاده می‌کنیم.
عزیزی، هدف از تأسیس کتابخانه را بالا بردن سطح فرهنگ روستا در تمام زمینه‌ها می‌داند و ادامه می‌دهد: مردم تاج آباد با کتابخوانی خو گرفته‌اند و به جرأت می‌توان گفت سرانه مطالعه در این روستا بالاتر از میانگین کشوری است. اگرچه در سال ۹۴ به‌عنوان روستای دوستدار کتاب انتخاب شدیم اما هدف ما از ابتدا مطرح شدن نبود بلکه تنها می‌خواستیم سطح دانش و اهالی روستا بخصوص کودکان و زنان را ارتقا دهیم و مهارت‌ها و سواد عمومی مردم را بالا ببریم. به‌طور مثال استفاده از سبد‌های زباله اصلاً در روستا باب نبود اما با آموزش‌های ارائه شده در حال حاضر تمام روستاییان جلوی خانه‌های خود سبد زباله نصب کرده اند. از نظر من فرهنگ در کتاب و کتابخانه خلاصه نمی‌شود به خاطر همین ما در کنار توسعه فرهنگ کتابخوانی ، تلاش کردیم فرهنگ حفاظت از محیط زیست و... را نیز توسعه دهیم تا روستایی زیباتر داشته باشیم.دهیار روستای تاج آباد باسواد شدن اهالی روستا را یکی دیگر از اهداف تأسیس کتابخانه می‌داند و می‌گوید: به همین خاطر در کنار برگزاری جلسات کتابخوانی با هزینه خودمان معلمی را برای آموزش به روستا آوردیم اما متأسفانه زمانی که برای ثبت‌نام اهالی در نهضت سوادآموزی اقدام کردیم متوجه شدیم ۹۰ درصد افرادی که در کلاس‌ها شرکت می‌کنند در سامانه به‌عنوان افراد باسواد و‌دارای مدرک ثبت شده‌اند. این موضوع برای ما خیلی دردآور بود که فردی مدرک تحصیلی داشته باشد اما سواد نداشته باشد. در واقع مدرک برای افرادی صادر شده که هیچگونه سواد خواندن و نوشتن ندارند. هرچند پیگیری‌های ما در این زمینه جواب نداد اما تلاش کردیم افرادی را که سواد کافی ندارند ، آموزش دهیم.خدا را شکر در این زمینه موفق بودیم و در حال حاضر 90 درصد اهالی باسواد هستند، حتی خانم‌های روستا براحتی با همان سواد اندک کارهای روزمره خود را انجام می‌دهند و به کسی نیاز ندارند. مثلاً در گروه‌های مجازی روستا عضو هستند یا از دستگاه عابر بانک که قبلاً به‌خاطر بیسوادی کار با آن برایشان بسیار مشکل بود در حال حاضر براحتی استفاده می‌کنند.وی درباره ایده نامگذاری کوچه‌های روستا توضیح می‌دهد: ایده اولیه در زمان مسئولیت دهیار قبلی روستا آقای یاری که اکنون عضو شورای روستاست مطرح و اجرایی شد. بعد از اینکه ما به‌عنوان روستای دوستدار کتاب معرفی شدیم احساس کردیم باید کوچه‌ها را نامگذاری کنیم. با مشارکت همه اهالی از روحانی روستا گرفته تا جوشکار وآهنگر و ... اسم کوچه‌ها را از شاهکارهای ادبی جهان انتخاب کردیم تا بیش از پیش فرهنگ کتابخوانی در روستا توسعه پیدا کند و اهالی بیش از گذشته برای مطالعه ترغیب شوند.

عزیزی با تأکید بر اینکه تاج‌آباد روستایی کتابخوان است و نام معابر آن باید نشان دهنده این ویژگی باشد می‌افزاید: تمام نامگذاری ‌ها به فراخور محله بوده است. به‌طور مثال خیابانی که خانه بهداشت در آن مستقر است به ‌نام «قانون» و کوچه خانه بهداشت «کیمیاگر»، محله دفن اموات و گورستان به‌نام کتاب «صد سال تنهایی» و کوچه انتهایی روستا با چشم‌انداز دشت به‌نام کتاب «مسیر سبز» نامگذاری شده است. البته برای انتخاب نام‌ها نظرات متفاوتی وجود داشت. درابتدا پیشنهادهای زیادی ارائه شد،مثلاً برای ورودی روستا چندین پیشنهاد داشتیم مانند «شکسپیر»، «هملت» و «مادر» اما در نهایت به ‏پیشنهاد هیأت امنای مسجد و رأی ۷۰۰نفر از اهالی «بهشت گمشده» اثر جان میلتون تصویب و نامگذاری شد. عزیزی می‌افزاید: اهالی این روستا با همت بلند خود برای پیشرفت تلاش می‌کنند و در تمام کار‌ها همراه و همدل هستند . زمانی که نام‌ها نهایی شدند کار ساخت تابلو‌ها توسط یکی اهالی به طور رایگان انجام شد در حالی که اگر همراهی اهالی نبود تأمین هزینه این کار ممکن نبود. حالا هم که با همت اهالی نام روستای مان در شبکه‌های اجتماعی بر سر زبان‌ها افتاده به‌دنبال ایجاد گردشگری فرهنگی هستیم تا گردشگران کتاب دوست به تاج‌آباد سفر کنند.


مطبوعات روز

 
  • تشکر
Reactions: MacTavish و LIDA_M

Narín✿

سرپرست بخش کتاب
سرپرست بخش
ناظر کتاب
ویراستار انجمن
  
  
عضویت
1/12/19
ارسال ها
2,131
امتیاز واکنش
43,894
امتیاز
418
محل سکونت
☁️
زمان حضور
107 روز 12 ساعت 35 دقیقه
نویسنده این موضوع



جشنواره کودک به خانه‌ها می‌آید

گروه فرهنگی/ کودکان پشت پنجره، روی پشت بام و بالکن‌های خانه‌شان یا مقابل صفحه تلویزیون افتتاحیه‌ای متفاوت از یک رویداد سینمایی را تجربه کردند، جشنواره‌ای که به نام خودشان است و قرار بر این بوده که مشارکت ویژه‌ در برگزاری آن داشته باشند. امسال که کرونا مانع حضورشان کنار هم در خانه جشنواره شده، برگزارکنندگان جشنواره تلاش کرده‌اند این رویداد را به خانه‌های آنها در سراسر ایران بیاورند، اگر چه محل برگزاری اصلی آیین فرهنگسرای منطقه ۱۳ اصفهان بود و گروهی از مردم اصفهان در ساختمان‌های مشرف از بالکن منازل خود، این مراسم را تماشا کردند اما آیین افتتاحیه به صورت زنده از شبکه امید هم پخش شد تا سی‌ و سومین جشنواره فیلم کودک و نوجوان شامگاه یکشنبه ۲۷ مهر با حضور کودکان به صورت مجازی افتتاح شود. قدرت‌الله نوروزی، شهردار اصفهان، نخستین سخنران مراسم اظهار امیدواری کرد که شعار این دوره از جشنواره «هر خانه یک سینما و هر کودک یک داور» تحقق پیدا کند و به وسیله سینما، هر خانه، یک پایگاه فرهنگی شود. در ادامه با حضور مسعود توکلی (عمو مسعود) مجری و هنرمند اصفهانی و گروه آبنباتی و همیاری بچه‌هایی که با بادکنک و پرچم ایران از بالکن خانه‌شان برنامه را تماشا می‌کردند، آهنگ‌هایی با مضامین داوری بچه‌ها، رأی دادن آن‌ها به فیلم‌ها، تماشای فیلم‌ها و شعار جشنواره اجرا شد. علیرضا تابش، دبیر این رویداد سینمایی هم در پیام ویدئویی اطلاعاتی راجع به بخش‌های مختلف جشنواره ارائه و اظهار امیدواری کرد که این جشنواره در مدت شش روز از ۲۷ مهرماه تا ۲ آبان ثبت کننده خاطراتی خوش و متفاوت برای کودکان و نوجوانان باشد. اجرای آهنگ‌های نوستالژیک «یکی بود یکی نبود»، «خونه مادربزرگه» و «خواهران غریب»، توسط تعدادی از نوجوانان اصفهانی روی صحنه بخش بعدی این مراسم بود. پس از آن مجری برنامه از تمام کسانی که در حال تماشای این آیین بودند، درخواست کرد به احترام شهیدان راه سلامت یک دقیقه سکوت کنند. پس از قرائت بیانیه این دوره از جشنواره توسط دو کودک به زبان فارسی و انگلیسی، با رهاسازی بادکنک توسط کودکان و نوجوانان، چراغ‌های سی و سه پل اصفهان یک به یک روشن و آسمان اصفهان نورباران شد.
‌از ۶ سالگی آواز می‌خوانم اما فقط برای خودم!
در اولین روز جشنواره علاوه بر برگزاری کارگاه‌های آنلاین آموزشی و نمایش فیلم‌ها در پلتفرم‌های نماوا، فیلیمو و تیوا، دو فیلم «مسیر معکوس» و «لوپتو» ساخته عباس عسکری در خانه اجرایی جشنواره (سینما فرهنگ) به نمایش درآمد و با حضور عوامل فیلم نشست خبری آن برگزار شد. ابوالفضل جلیلی، کارگردان «مسیر معکوس» با تأکید بر اینکه فیلم‌هایم را خلق نمی‌کنم بلکه کشف می‌کنم، توضیح داد: «ما فیلمسازان کاشف هستیم. خالص‌ترین هنر من در موسیقی است، بزرگترین استاد من محمدرضا شجریان است. یک فیلمساز می‌تواند حال بدی داشته باشد اما فیلم خوبی بسازد اما یک خواننده اگر حالش بد باشد، نمی‌تواند آهنگ شاد بخواند. هنر را عبادت می‌دانم. از ۶ سالگی آواز می‌خوانم اما فقط برای خودم! به غیر از دو فیلمم که یکی از پسران از ۱۴ سالگی ازدواج کرد و به افغانستان رفت باقی بچه‌ها مانند خانواده‌ام می‌مانند. با تمامشان صحبت می‌کنم و حواسم به آنها هست. با بازیگرانم دوست هستم چون از ۱۶ سالگی کارم را شروع کرده‌ام هنوز در همان سن مانده‌ام.»
‌بگذارید ایده‌هایتان پرواز کند
در این روز همچنین چهارمین المپیاد فیلمسازی نوجوانان با پیام‌های ویدئویی مرضیه برومند، رسول صدرعاملی و ایرج طهماسب داوران این رویداد افتتاح شد. برومند در پیامش به نوجوانان از آنها خواست: «بگذارید ایده‌هایتان پرواز کند. سعی کنید به هرچه که فکر می‌کنید، روی کاغذ بیاورید و از طریق تصویر منتقل کنید. موضوعی که من از میان ایده‌های شما انتخاب کرده‌ام، رابـ*ـطه انسان و طبیعت است. ثروت همیشه پول نیست، ثروت هر آن چیزی است که ما از آب و هوا و زمین داریم. میراث فرهنگی و معنوی ما ثروت ما هستند. به میراثمان اهمیت داده و از آن پاسداری کنیم.» رسول صدرعاملی هم در پیامش به نوجوانان گفت که حتی اگر فیلمساز نشوید دانش هنر آن‌ها را متفاوت، خاص و دوست‌داشتنی می‌کند. طبقه گفته حبیب ایل بیگی، مدیر المپیاد فیلمسازی نوجوانان، در این المپیاد ۳۱ دختر و ۳۳ پسر از ۲۴ استان حضور خواهند داشت.
‌به رسمیت شناختن افراد دارای معلولیت
از اتفاقات تازه این دوره از جشنواره توضیح دار شدن فیلم سینمایی «خداحافظ سینما» ساخته یاسر احمدی و «شماره۲۹» ساخته‌هادی رحیمی خواص با همکاری گروه سوینا برای نابینایان است. دکتر وحید قبادی‌دانا با اشاره به فعالیت‌ مثبت جشنواره فیلم کودک در مناسب‌سازی فیلم‌های جشنواره در پخش پلتفرم‌ها برای مخاطبان نابینا و ناشنوا، ابراز امیدواری کرد این اتفاق کم‌نظیر، شروع خوبی باشد تا در تمامی رویدادهای فرهنگی و اجتماعی مسئولین و متولیان افراد دارای معلولیت را به رسمیت بشناسند.‌
#من_ماسک_میزنم

خبرهای29مهر


مطبوعات روز

 
  • تشکر
Reactions: MacTavish و LIDA_M

Narín✿

سرپرست بخش کتاب
سرپرست بخش
ناظر کتاب
ویراستار انجمن
  
  
عضویت
1/12/19
ارسال ها
2,131
امتیاز واکنش
43,894
امتیاز
418
محل سکونت
☁️
زمان حضور
107 روز 12 ساعت 35 دقیقه
نویسنده این موضوع
خبرهای 9 آبان





پیام رهبرمعظم انقلاب خطاب به جوانان فرانسه در پی اقدام توهین‌آمیز مکرون درباره پیامبر(ص)


اظهارات امانوئل مکرون، رئیس جمهور فرانسه در تأیید کاریکاتور توهین‌آمیز به پیامبر اسلام صلوات‌الله‌علیه‌وآله، باعث خشم مسلمانان در سرتاسر جهان شده است. به همین علت حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی خطاب به جوانان فرانسوی پیامی کوتاه صادر کردند. متن این پیام که به زبان فرانسوی در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد، به شرح زیر است:
بسمه تعالی
جوانان فرانسه!
از رئیس جمهور خود بپرسید: چرا از اهانت به پیامبر خدا حمایت می‌کند و آن را آزادی بیان می‌شمارد؟ آیا معنی آزادی بیان این است: دشنام و اهانت، آن هم به چهره‌های درخشان و مقدس؟ آیا این کار احمقانه، توهین به شعور ملتی نیست که او را به ریاست خود انتخاب کرده است؟
سؤال بعدی این است که چرا تردید در هولوکاست جرم است؟ و اگر کسی چیزی در این‌باره نوشت باید به زندان برود، اما اهانت به پیامبر آزاد است؟


مطبوعات روز

 
  • تشکر
Reactions: MacTavish

Narín✿

سرپرست بخش کتاب
سرپرست بخش
ناظر کتاب
ویراستار انجمن
  
  
عضویت
1/12/19
ارسال ها
2,131
امتیاز واکنش
43,894
امتیاز
418
محل سکونت
☁️
زمان حضور
107 روز 12 ساعت 35 دقیقه
نویسنده این موضوع



نیم قرن مشق عشق و عاشقی
ندا سیجانی
خبرنگار
تعلیم و تربیت دو عنصر مهمی است که در مقوله آموزشی نقش بسیار تأثیرگذاری را ایفا می‌کند. اما در مبحث هنر بویژه موسیقی به‌دلیل ظرافت‌هایی که دارد این نگاه کمی متفاوت تر است، به‌همین‌دلیل از همان ابتدای توجه و شکل‌گیری هنر موسیقی، استادان باتجربه این موضوع را مدنظر داشته و نسل ‌به ‌نسل شاگردانی تربیت کرده‌اند که هریک دارای جایگاهی با ارزش درتاریخ موسیقی ایران هستند و این رسالت همچنان ادامه دارد. استاد نصرالله ناصح‌پور یکی از همین معلمان باتجربه، دلسوز و وفادار به استاد خود است. بررسی زندگی هنری نصرالله ناصح پورنشان می‌دهد که اوهمواره کلاس درس، تربیت شاگردان، پژوهش درحوزه موسیقی و فرهنگ‌سازی را به هرفعالیت هنری دیگری ترجیح داده است. او به دور از هر حاشیه‌ای درکنارتدریس، مشغول پژوهش در موسیقی وشعر بوده و حاصل کندوکاوهایش را به‌صورت مقاله یا کتاب منتشرکرده یا به‌صورت سخنرانی و برگزاری کارگاه با علاقه‌مندان به شراکت گذاشته است. اما نزدیک به سه سال است که این استاد بزرگ به‌دلیل بیماری، کلاس‌های آموزشی خود را تعطیل کرده و اوقات خود در خانه سپری می‌کند. او دوم آبان ماه پا به سن 80 سالگی گذاشته است و نزدیک به 60 سال از عمر ارزشمند خود را صرف تعلیم کرده است همچنان پرامید و با عشق به نسل آینده می‌نگرد. به انگیزه تولد او گفت‌و‌گویی با این خواننده، ردیف دان و مدرس آواز انجام داده‌ایم. در انجام این گفت و گو خانواده استاد، نهایت همکاری و هماهنگی را به عمل آوردند.

نصرالله ناصح پور دوم آبان ماه سال ۱۳۱۹ درمحله قدیمی اونچی میدان (محله آردفروشان) شهر اردبیل به دنیا آمد. پدرش آقا شکور از نوازندگان ساز گارمان (قارمون) بود ومادرش حوریه خانم درکنار خانه‌داری و تربیت فرزندان، سازقاوال (دایره آذری) می‌نواخت. البته نوازندگی حرفه اصلی آقا شکور نبود واز این راه کسب‌وکار نمی کرد و درآمدی نداشت و تنها به‌دلیل علاقه شخصی و شور‌وعشق به موسیقی به این هنر گرایش پیدا کرد، اشتیاقی که تا به امروز دربین مردم آذربایجان مرسوم بوده و هست. علاوه براین گرایش و علاقه‌مندی، ازسوی دیگرصدای خوب، میراثی بود که ناصح پور از خانواده پدری به ارث برده است: «پدرم صدای خوبی داشت و در برخی محافل خصوصی گارمان می‌نواخت و آواز می‌خواند. همچنین پسرعمه‌ام آقا قدرت صدای رسایی داشت و مقام‌های آذری را به زیبایی اجرا می‌کرد و همین امر سبب علاقه‌مندی بنده به آواز شد.»
درچنین خانواده‌ای ناصح‌پور با موسیقی اصیل آذربایجانی آشنا شد و پرورش یافت. این استاد انگیزه‌اش را به دوران کودکی خود مرتبط دانسته: «از کودکی با موسیقی آشنا بودم و این علاقه وانگیزه پیش‌تر درمحیط خانواده در من شکل گرفته بود. البته درکنار موسیقی، تحصیلات هم مورد توجه پدر و مادرم بود. دوره متوسطه را در دبیرستان صفوی (در شهر اردبیل) و در رشته ریاضی گذراندم و دیپلم گرفتم. در آن سال‌ها زبان خارجی که در مدارس آموزش داده می‌شد زبان فرانسه بود و بعد از دوره ما، زبان انگلیسی را جایگزین کردند که تا به امروز هم ادامه دارد درواقع من آخرین نسلی هستم که با زبان فرانسه دیپلم گرفتم. بعد از فارغ‌التحصیلی به تهران عزیمت کردم، آن زمان تقریباً ۱۹ سالم بود و تصمیم داشتم ادامه تحصیل بدهم بنابراین در امتحان ورودی دانشکده افسری شرکت کردم و اتفاقاً با نمره بالایی هم قبول شدم اما به‌دلیل مخالفت مادرم، از ادامه تحصیل در این دانشکده صرف نظر کردم و پس‌از مدتی کوتاه توانستم درآزمون «بانک تجارتی ایران و هلند» شرکت کنم و خوشبختانه قبول شدم و کارم را در همان بانک شروع کردم.»
اما این آزمون و حضور در بانک تقدیر و سرنوشت دیگری در زندگی نصرالله ناصح‌پور رقم زد: «آن دوران که در بانک ایران و هلند کار می‌کردم، یکی از مشتریان بانک استاد علی اکبرخان شهنازی بود. به یاد دارم در یکی از همان روزها و بعد از پایان ساعت کار، مشغول خواندن آواز برای همکاران بودم که از قضا استاد شهنازی هم درحال گذر از خیابان محل کارم بود که متوجه صدای بنده شد و به طرف بانک آمد و مرا متوجه حضورش در پشت در شیشه‌ای بانک کرد. به ‌سمت ایشان رفتم و گفتم بانک تعطیل است. استاد شهنازی گفت: «کار بانکی ندارم. روی صحبتم با خود شما است. صدایتان را شنیدم و آمده‌ام بگویم حیف است از این صدای خوب استفاده نکنید. می‌خواهم شما را به استادان ارزشمندی معرفی کنم تا موسیقی را به‌صورت جدی دنبال کنید...» و بعد آن روز و آن اتفاق خوشایند، استاد شهنازی من را به کلاس آقای محمود کریمی معرفی کرد و در هنرستان آزاد موسیقی ملی که ریاست آن برعهده زنده یاد محمدعلی امیر جاهد بود مشغول به فراگیری آواز شدم. البته خود استاد شهنازی و دیگراستادان همچون حسین تهرانی دراین هنرستان تدریس می‌کردند.»
نصرالله ناصح‌پور پرورش یافته نسلی است که هر یک طلایه دارموسیقی ایران هستند، بزرگانی همچون محمود کریمی، علی اکبر شهنازی و در نهایت، عبدالله دوامی. هر کدام از این شخصیت‌ها در ارائه و ترویج موسیقی تلاش‌های بسیاری انجام داده‌اند که در تاریخ فرهنگ و هنر ایران به یادگار ثبت شده است. از محمود کریمی، ردیف آوازی به‌ جا مانده‌ که در سال‌های ۱۳۴۴ و ۱۳۴۵ تهیه و تنظیم شد. این ردیف، از نمونه‌های اصیل موسیقی ایرانی است که با تلاش دکتر محمد تقی مسعودیه و با همکاری هوشنگ ظریف و رحمت‌الله بدیعی نت‌نویسی شد. علی‌اکبر شهنازی هم از نوازندگان مشهور تار و از ردیف دانان موسیقی ‌سازی است که درمدت شش سال ردیف موسیقی ایرانی را از پدرش، آقا حسینقلی فراهانی آموخت و مدتی هم از محضر درویش‌خان بهره برد. عبدالله خان دوامی هم از استادان و ردیف‌دانان بزرگ موسیقی اصیل ایرانی است. به گفته روح‌الله خالقی، دوامی استاد برگزیده نواهای ضربی و تصنیف ‌است. ناصح‌پور به مدت ۶ سال و چند ماه در محضر محمود کریمی، دوره متوسطه ردیف دوامی به روایت کریمی را فراگرفت: «عشق به موسیقی و آموختن، مرا در مسیری قرار داد که نه می‌خواستم و نه می‌توانستم از آن خارج شوم و همین امر اشتیاقم را در پیمودن این راه و تعلیم، بیشتر کرد. بنابراین تصمیم گرفتم درمحافل خصوصی هنرمندان شرکت کنم تا با دیگراستادان موسیقی آشنا شوم. به یاد دارم که در محفل استاد سلیمان امیرقاسمی با بزرگواران و استادانی چون سعید هرمزی و علی اصغر بهاری آشنا شدم و سپس ارتباط صمیمی تری با استاد هرمزی شکل گرفت و این ارتباط تا آخر عمر ایشان همواره ادامه داشت. در همان دوران در هر محفل و میهمانی که شرکت داشتم صحبت از ردیف و معلومات عمیق استاد عبدالله دوامی بود و هر بارعلاقه‌ام به دیدن و شنیدن صدای ایشان بیشتر می‌شد و بسیار مشتاق بودم درمحضر ایشان شاگردی کنم. البته از حدود ۲۰ تا ۲۷ سالگی، موسیقی را در محضر دیگر استادان تلمذ کرده بودم و بعد از آن، این اقبال را یافتم تا ردیف دوره عالی استاد دوامی را ازخودشان بیاموزم. استاد دوامی هنرمندی گوشه‌گیر بود و در آن سال‌ها در جماران زندگی می‌کرد و من توانستم از طریق یکی از دوستان منزل استاد را پیدا کنم و سرانجام روز موعود فرارسید و با چند شاخه گل رز به دیدارشان رفتم و ازعلاقه و شوق خود به ردیف و آواز گفتم و تقاضا کردم تجربیات و دانش خود را در زمینه موسیقی به بنده منتقل کنند و مرا به شاگردی بپذیرند.»
نصرالله ناصح‌پور پیش از حضور در کلاس‌های عبدالله دوامی مدت زمانی ردیف‌های‌ سازی را به تأکید علی اکبر شهنازی درکلاس‌های او گذراند که به گفته خودش در آموزش موسیقی او بسیار تأثیر‌گذار بود: «درواقع هم با ردیف‌ سازی استاد شهنازی و پدرش آقا حسینقلی آشنا شدم وهم با دوره متوسطه ردیف آقای دوامی به روایت محمود کریمی. البته دوره عالی ردیف دوامی را پیش خود استاد گذراندم و با توجه به اینکه طی روز در بانک مشغول به کار بودم، روزهای دوشنبه بعدازظهر در کلاس خصوصی استاد شرکت داشتم و با جدیت تمام کار را دنبال کردم تا اینکه موفق به جلب رضایت کامل استاد و دریافت دستخط به جای مدرک تحصیلی از ایشان شدم با این مضمون که تمامی دوره عالی ردیف آوازی را فراگرفته ام.»
علاوه بر ناصح‌پور از دیگر شاگردان عبدالله دوامی در زمینه آواز می‌توان به محمود کریمی، فاخره صبا، مرضیه، خاطره پروانه، الهه و هما اشاره کرد و در مصاحبه‌ای که دوامی با محمدرضا لطفی انجام داده تأکید دارد مرضیه و محمود کریمی این مسیر را به‌صورت جدی‌تر پیمودند و انگیزه بیشتری هم داشتند.
نصرالله ناصح پورعلاوه بر سال‌ها تلمذ و تحقیق در محضر استادان بزرگ، یکی از چهره‌های درخشان کانون چاووش هم بود، مرکزی که علاوه بر دارا بودن جایگاه اجتماعی مهم، توانست تحول و پیشرفت بسزایی در زمینه موسیقی سنتی ایران به وجود آورد.
او آشنایی خود با محمدرضا لطفی بنیانگذار کانون چاووش را به سال‌های دور مرتبط دانست:«خیلی سال پیش بود، آن زمان لطفی ۱۸ سال داشت و تازه به تهران آمده بود.یک روز درحال گذر ازکوچه ارباب جمشید، صدای ساز و آواز از یک ساختمان، توجه‌اش را جلب کرد و به‌دنبال صدا وارد هنرستان شد. آقای میرزایی یکی از نوازندگان قدیمی و از شاگردان استاد شهنازی درحال نواختن تار بود و من در حال آوازخواندن و این دیدار، سرآغاز آشنایی من و لطفی شد. پدر محمدرضا لطفی نوازنده تار بود و همین امر سبب گرایش او به موسیقی شده بود. در آن دیدار نخست، لطفی گفت که او نیز علاقه‌مند به این ساز است و تار می‌نوازد. آقای میرزایی تارش را به لطفی داد تا برای ما بنوازد. پس از شنیدن نوازندگی لطفی به او گفتم بیا به دفتر هنرستان برویم تا در کلاس استاد شهنازی ثبت‌نام کرده و نوازندگی تار را تکمیل کند. از آن روز مسیر هنری لطفی هم تغییر کرد و بعد از آن و با تشویق بنده با استادهایی همچون عبدالله دوامی و سعید هرمزی هم آشنا شد تا با شرکت در کلاس‌های مختلف، موزیسین خوبی شود. یکی از آثار لطفی در پیش از انقلاب کتابی به‌ نام «دستگاه شور؛ ردیف استاد عبدالله دوامی» بود به نویسندگی خودش که دو صفحه گرامافون ضمیمه این کتاب است با آواز بنده که در آن صفحه‌ها لطفی جواب آواز شور را با تار نواخته و در رادیو هم تصنیف «همه شب من اختر شمارم» سروده عارف قزوینی را به‌همراه گروه شیدا و به سرپرستی محمدرضا لطفی اجرا کردم.»
نصرالله ناصح‌پور از هنرمندان تأثیرگذار موسیقی آوازی درکانون چاووش است. این هنرمند به همراه استادان محمدرضا شجریان و شهرام ناظری سال‌ها در این کانون مشغول به تدریس موسیقی بودند با این تفاوت که ناصح‌پور تمرکز و تأکیدش بیشتر بر پرورش هنرجو بوده درحالی که شجریان و ناظری بیشتر به تولید آلبوم و اجرای کنسرت می‌پرداختند: «بعد از انقلاب که کانون فرهنگی و هنری چاووش تشکیل شد، کلاس‌های آوازم را در آنجا دایر کردم البته عضو شورای عالی کانون چاووش هم بودم و دیگر اعضای شورا آقایان محمدرضا لطفی، حسین علیزاده و علی اکبر شکارچی بودند و به دعوت دوستان، حسابرسی بخش مالی این کانون را هم برعهده گرفتم. اما چند سال بعد که «چاووش» بسته شد کلاس هایم را به منزل منتقل کردم. اگر اشتباه نکنم آغاز تدریس در خانه از آذر ۶۴ بود. البته علاوه بر خانه، در مشهد، فرهنگخانه مازندران واقع در شهر ساری و بعدها هم در مکتب خانه میرزاعبدالله که لطفی پس از بازگشتش از امریکا آن را راه‌اندازی کرده بود تدریس موسیقی را ادامه دادم. حدود ۱۰ سال هم در پردیس کرج دانشگاه هنر تهران به تدریس تصانیف قدیمی و جواب آواز مشغول بودم و به ندرت پیش می‌آمد کلاس هایم را تعطیل کنم. ناگفته نماند بعد از انقلاب، در هنرستان چنگ هم مدرس آواز بودم. آن زمان محمدرضا گرگین‌زاده، دکتر محمدتقی مسعودیه و پرویز منصوری، محمدرضا درویشی، علی اکبر شکارچی و دیگر هنرمندان هم در این مرکز تدریس می‌کردند. البته نحوه آموزش در «چنگ» نسبت به «چاووش» فرق داشت. در چاووش تمامی سازهایی که تدریس می‌شد سنتی بودند اما در چنگ علاوه بر سازهای سنتی، گیتار، ویولن، پیانو و دیگر سازهای غربی هم تدریس می‌کردند اما متأسفانه در همان اوایل دهه شصت آموزشگاه چنگ هم بسته شد.»
او به دورانی اشاره دارد که در آلبوم‌های یک تا دوازده که از سوی این کانون منتشر شد همکاری و حضوری نداشته است: «در دو آلبوم چاووش همکاری داشتم. بعد از شروع حمله عراق به ایران - در شهریور ۵۹-، آلبوم «سرود‌های آذربایجانی» را به آهنگسازی حسین علیزاده تولید کردیم که سال ۶۰ به بازار آمد، هدف از تولید این آلبوم دعوت از ایرانیان به اتحاد در برابر دشمن (عراق) بود. اما نام خواننده این آلبوم «ناصری» عنوان شد و تنها در محافل خصوصی و برخی افراد خواننده آن را می‌شناختند. در واقع به لحاظ موقعیت شغلی ترجیح دادم اسم بنده روی آلبوم نوشته نشود... بعد از آن، آلبوم «به یاد درویش خان» را در آذر ۶۲ به‌صورت خصوصی منتشر کردیم؛ آلبومی به یاد ماندنی با تک‌نوازی سه‌تارمحمدرضا لطفی و به همراهی تنبک ناصر فرهنگ‌فر که خواننده تصنیف «ز من نگارم» در آن آلبوم بنده بودم و درابتدا نام خواننده عنوان نشده بود اما بعدها که این آلبوم بازنشرشد اسم من هم به‌عنوان خواننده تصنیف درج گردید. «سرودهای آذربایجانی» و «به یاد درویش خان» دو اثری بودند که در دوران چاووش کار کردم که بسیار مورد توجه قرار گرفت. البته پس از بازگشت لطفی از امریکا در آلبوم دیگری به‌نام «به یاد نورعلی خان برومند» آواز خواندم. در این آلبوم تعدادی از اعضای قدیمی گروه شیدا و هنرمندان جوان تری حضور داشتند با عنوان «گروه همنوازان شیدا» و سرپرست آن گروه هم لطفی بود. این آلبوم در دستگاه شور اجرا شد و اجرای دو تصنیف «شنیدم شاهی و هم ماهی» ساخته علی اکبر شیدا و «چه شورها» ساخته عارف قزوینی برعهده من بود.»
نصرالله ناصح ‌پور درتربیت و پرورش هنرجو تلاش‌های بسیاری انجام داده؛ جمشید عندلیبی (در زمینه ردیف و جواب آواز)، محمود مخدوم، صدیق تعریف، ودود موذن، سعیده سعیدی، بهرام باجلان، محمد ملاآقایی روزبهانی، عذرا زالی، پانته آ الوندی‌پور، ناصرمهرورز، رضا شاکری، محسن نامجو و احمد بیرانوند (در رشته آواز) از شاگردان مطرح او هستند که هر کدام مسیری از هنر موسیقی را انتخاب کرده و ادامه دادند. اما همان‌طور که پیش تراشاره شد ناصح‌پور دانش موسیقایی خود را بیشتر از هر استاد دیگرش وامدار عبدالله دوامی می‌داند و این شیوه را با جان و دل حفظ کرده و اشاعه داده است. او شیوه آموزشی خود در زمینه آواز را وامدار میراثداران هنر موسیقی دانست: «آن زمان که در هنرستان‌های چاووش و چنگ به کار تدریس مشغول بودم ردیف استاد عبدالله دوامی را آموزش می‌دادم اما بعد از بازنشستگی، یعنی از سال ۶۸ به بعد، آرام آرام تلاش کردم ردیف و شیوه آموزشی خودم را تکوین کرده و تدریس کنم، شیوه‌ای بر اساس ردیف‌های استادان قدیمی چون ردیف آقاحسینقلی و میرزا عبدالله و مخصوصاً ردیف استاد عبدالله دوامی و البته همراه با گوشه‌های جدید مانند «نوروز صبا» یا «عزال» که به ردیف استاد دوامی اضافه کردم. بسیاری از گوشه‌ها را هم سعی کرده‌ام با اشعار و تحریرهای جدید بازسازی کنم.»
نکته قابل توجه در هنر آوازی ناصح‌پور این است که با آنکه زبان مادری اش آذری است و همواره شاگردانش را ترغیب می‌کرد به خوانندگان مکتب تبریز مانند اقبال آذر توجه ویژه‌ای داشته باشند اما در روش تدریس خود همواره به ردیف دوامی وفادار ماند: «در آلبوم سرودهای آذربایجان و کنسرت با هابیل علی اف، موسیقی آذری که اجرا کردم مبتنی بر موسیقی مقامی و عاشیقی آذربایجان بود و چون تأثیرگذارترین استادم در زمینه موسیقی، استاد دوامی بود وظیفه خود می‌دانستم روش استادم را آموزش بدهم. البته در برخی محافل خصوصی تصانیف قدیمی آذری را می‌خواندم اما هیچ کدام از این کارها را به‌صورت رسمی ضبط نکرده و نشر و نیاز ندارد.» و تعداد کم آثار موجب شد مردم از صدای این استاد بزرگ محروم شوند: «درست است که کارهای کمی ضبط کرده‌ام اما احساس می‌کنم بسیار اثرگذار بوده‌اند. زیرا سعی کردم در اجرای این آثار اصالت موسیقایی حفظ شود. حتی در آلبوم «نوبانگ کهن» به سرپرستی آقای حسین علیزاده سعی کردم گوشه‌های آواز را با آن اصالتی که از استاد دوامی آموخته بودم اجرا کنم. به هر روی همانگونه که بارها تأکید کرده‌ام علاقه اصلی بنده تدریس موسیقی بود و دوست نداشتم خودم را درگیر اجراهای صحنه‌ای کنم به این دلیل که نظم کلاس‌هایم به هم می‌ریخت. از طرفی تلاش کردم تا خوانندگان مستقلی را تربیت کنم و از شاگردانم همواره می‌خواستم ردیف را دقیق یاد بگیرند ولی هیچ گاه مانند من نخوانند و هر کدام یک سبک و شیوه موسیقی آوازی را دنبال کردند چرا که تأکید بنده هم این بوده که هر خواننده باید شیوه هنری خود را دنبال کند. نکته دیگر اینکه در کلاس‌هایم فقط به نحوه اجرای گوشه‌های ردیف بسنده نکرده و اوزان شعری را هم آموزش می‌دادم و علم عروض را به مدت یک سال و نیم نزد استاد هوشنگ ابتهاج آموختم. آن زمان به منزل ایشان می‌رفتم و از جلسات «اوزان شعری» نزد ایشان بسیار بهره بردم.»
از دیگر آثار ماندگار این استاد بزرگ، پژوهش در زمینه موسیقی قدیم ایران است. ناصح‌پور شرح مفصلی بر بخش موسیقی رساله دره التاج علامه قطب‌الدین شیرازی نوشته است: «این کتاب یک دانشنامه بزرگ درباره تمام علوم مطرح در ایران آن زمان است و دارای بخش‌های مختلفی بوده و موسیقی به‌عنوان فن چهارم بخش ریاضی این دانشنامه مورد بررسی علامه قرار گرفته شده است.»
او نگاهی دیگر به نسل امروز و هنرجویان موسیقی دارد: «متأسفانه امروزه کمتر کسی به موسیقی اصیل مبتنی بر ردیف‌های استادان می‌پردازد و بیشتر خوانندگان تصانیف سنتی را با رنگ و بوی پاپ اجرا می‌کنند چرا که احتمالاً درآمد بیشتری برای آنان دارد.»
ناصح پورمدت زمانی هم در خانه موسیقی و در کانون خوانندگان سنتی حضور داشت: «بنده چند دوره عضو هیأت مدیره خانه موسیقی بودم و در آن زمان با همکاری دیگر دوستان عزیز، شعب خانه موسیقی را در برخی شهرها مانند اردبیل، گرگان، نیشابور و بروجن تأسیس کردیم. همچنین همواره در هیأت مدیره کانون خوانندگان سنتی خانه موسیقی بودم ودر کانون خوانندگان پس از اخذ آزمون از متقاضیان عضویت و بررسی پرونده هایشان به تعیین سطح متقاضیان پرداخته و نوع عضویت عزیزان، طبق نظر اعضای هیأت مدیره مشخص می‌شد.» ناصح پور هنرمند بزرگی است. بزرگی شخصیت او به اندازه‌ای است که هدف و آرزوی آن را نشان می‌دهد: «هدف و آرزوی بنده همواره اعتلای فرهنگی ایران بوده و هست.»

دوستی به قدمت چاووش

شهرام ناظری
خواننده پیشکسوت موسیقی ایران
آشنایی من با استاد نصرالله ناصح پوربه سال های خیلی قبل برمی گردد و با تأسیس کانون هنرى چاووش این دوستی و آشنایی شکل نزدیک تر و صمیمی تری به خود گرفت .درآغاز تأسیس این کانون، سه کلاس براى آموزش رشته آواز دایر شد که در این سه کلاس استادان ناصح پور و شجریان و بنده مدرس آواز آن بودیم.آقای ناصح پورازشاگردان قدیمی و باصلاحیت استاد عبدالله خان دوامى بودند. ایشان بخش زیادی ازعمر ارزشمند خود را درراه تدریس آواز ایرانی به طور صحیح به هنرآموزان صرف کرد .

عاشق فرهنگ و هنر ایران

هادی منتظری
آهنگساز و نوازنده کمانچه
آشنایی من با استاد نصرالله ناصح پوربه سال 54 برمی گردد، آن زمان به تازگی جذب گروه شیدا شده بودم و این ارتباط و دوستی شکل گرفت، البته پیش از آن در رادیو فعالیت داشتم و نام شریف آقای ناصح‌پور را از آقای لطفی شنیده بودم. زنده یاد لطفی از دوستان و یاران قدیمی آقای ناصح پوربود.تا آنکه واقعه 17 شهریوردرسال 57 رخ داد و بسیاری از هنرمندان از رادیو استعفا دادند و گروه شیدا فعالیت پنهانی خود را در منزل استاد لطفی ادامه داد و آثار بسیار درخشان و ماندگاری ساخته شد. بعد از انقلاب آقای لطفی با همراهی دوستانی چون آقای هوشنگ ابتهاج کانون چاووش را تشکیل دادند. استاد ناصح‌پور در کانون چاووش حضور بسیار پررنگی داشت و به‌دلیل اینکه از کارمندان عالی رتبه بانک بود و عشق به فرهنگ و هنر ایران و همچنین دوستی قدیمی با آقای لطفی، بدون دریافت وجهی انجام کارهای حسابداری چاووش را برعهده گرفت و بعد از آن آرام آرام کلاس‌های آموزشی در چاووش تشکیل شد و من به تدریس کمانچه و آقای لطفی تار و آقایان شجریان، ناظری و ناصح‌پور آواز تدریس کردند. استاد ناصح پورطی سال‌ها فعالیت هنری خود با مهر و عشق به تربیت شاگردان بسیاری پرداخته است، اگرچه بعد از تعطیلی کانون چاووش این ارتباط‌ها کمتر و کمرنگ شد اما خاطرات خوش آن دوران پر مهر و هنرمندان نازنینی همچون استاد ناصح‌پور را فراموش نخواهیم کرد و برایشان آرزوی سلامتی دارم.

استادی با اخلاق و بزرگ منش

محمد ملاآقایی روزبهانی
خواننده موسیقی ایرانی
از بیش از 30 سال گذشته افتخارشاگردی درمحضراستاد نصرالله ناصح پوررا داشته‌ام و از قدیمی‌ترین شاگردان استاد هستم که توانسته‌ام سه دوره ردیف آوازی ابتدایی، متوسطه وعالی را نزدشان بیاموزم و درپایان کار مفتخر و موفق به دریافت دست خط از آقای ناصح‌پور شده‌ام با این عنوان که ردیف عالی به‌طور کامل گذرانده شده است. استاد ناصح پوردرکناراخلاق حرفه‌ای و بزرگ منشی که در زندگی شخصی شاگردانش بسیار تأثیرگذار بود، در آموزش موسیقی بسیار جدی وسختگیر بودند و به هیچ عنوان اجازه نمی‌دادند هنرجو روش تدریس را ضبط کند چرا که براین نظر بود ضبط مباحث آموزشی بر سر کلاس توجه هنرجو را کمتر می‌کند و نمی‌تواند مفاهیم درسی را بدرستی متوجه شود و همین امر موجب شد ردیف‌های آقای ناصح‌پور را هیچ گاه فراموش نکنیم و در ذهنمان ثبت شود. اما نکته‌ای که باید درهنرو بخصوص در موسیقی آوازی به آن توجه شود نقش تأثیرگذار استادان و مدرسین در تربیت خواننده است اما متأسفانه دربین هنرمندان بیشتر مجری‌ها مورد توجه قرار گرفته‌اند و جامعه هنری به استادان و مدرسان بزرگی همچون آقای ناصح‌پور بی‌مهری و بی‌توجهی داشته‌اند و می‌باید برای چنین معلمان بزرگی، بزرگداشت‌های بیشتری برگزار می‌کردند و قدر و منزلت آنها بیشتر نگاه داشته شود. من این افتخار را داشته‌ام به غیر از آموزش ردیف استاد دوامی، مرکب خوانی و اوزان شعر و موسیقی را هم درمحضر استاد ناصح‌پور تلمذ کنم و از وجود ایشان بهره‌های بسیاری برده‌ام و وجودشان برای من غنیمت و دوست داشتنی است و برایشان آرزوی سلامتی دارم.

بـــــــرش

جای تأسف است که ردیف‌های آوازی نصرالله ناصح‌پور هیچ گاه ضبط و ثبت نشد و این امیدواری وجود دارد شاگردانش با ضبط آثار استاد خود مسیر هنری او را حفظ و ادامه دهند. ناصح‌پور در طول سال‌ها فعالیت هنری اش به‌دلیل مشغله زیاد در کلاس‌داری و پژوهش در موسیقی، در زمینه اجراهای صحنه‌ای حضور زیادی نداشت گرچه پیش و پس از انقلاب کنسرت‌هایی هم اجرا کرد. به‌عنوان مثال سال ۵۶ همراه با علی نقی افشارنیا و پشنگ کامکار در انجمن فرهنگی ایران و فرانسه کنسرت به یادماندنی اجرا کرد ، اما اولین کنسرت رسمی و اثرگذار او پس از انقلاب آوازی بود با همراهی تار استاد غلامحسین بیگجه خانی و تنبک بیژن کامکار که هم در کانون چاووش برگزار شد و هم در کانون چنگ. بعد از آن کنسرتی در سالن انجمن زرتشتیان تهران به همراه آقایان طلوعی و فرج پوری برگزار کرد. در سال ۶۹ هم کنسرتی را با مجید کیانی و به یاد استاد عبدالله دوامی در تئاتر شهر تهران برگزار کردند و در بهمن ماه سال ۷۰ با هابیل علی اف نوازنده نام آشنای ساز کمانچه از جمهوری آذربایجان، کنسرتی به زبان آذری اجرا کرد که البته پیمان فرزند استاد ناصح‌پور هم به‌عنوان نوازنده تنبک در این برنامه همراه پدر بود. پس از آن، در سال ۷۵ در تورکنسرت «گروه همنوازان شیدا» به سرپرستی محمدرضا لطفی در چند شهر اروپا شرکت کرد. درضمن در دو دهه اخیر بیشتر با برگزاری سخنرانی‌ها و کارگاه‌های متعدد- چون کارگاه گوش تهران در خانه هنرمندان ایران- نتیجه پژوهش‌های خود را با علاقه‌مندان در میان گذاشت و اما آخرین اجرای او اردیبهشت سال ۹۴ و در مراسم بزرگداشت زنده یاد استاد «عبدالله خان دوامی» بود، در سالن آمفی تئاتر پروفسور حسابی در شهر تفرش که زادگاه استاد دوامی است. در آن بزرگداشت ناصح‌پور با داریوش طلایی به اجرای آواز شور و ماهور پرداختند.









مطبوعات روز

 
  • تشکر
Reactions: MacTavish
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا