- عضویت
- 22/8/20
- ارسال ها
- 141
- امتیاز واکنش
- 2,899
- امتیاز
- 163
- محل سکونت
- ɧamɷɷŋ cɩtʏ
- زمان حضور
- 5 روز 9 ساعت 6 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت نوزدهم
***
از تاکسی زردرنگ پیاده شد و حساب کرد. کلید را از ساک بیرون آورد و در قفل زردرنگ چرخاند.
سکوت خانه از نبودن سکنه بود.
کلید برق را زد و به اتاقش رفت.
اتاق مونا شامل رخت خواب و کُمدی بزرگ و آینه قدی زیبایی میشد و در مجموع رنگ کل اینها حتی ظریفکاریهای آینه، رنگ فیلی بود.
چند دست لباس و مانتوی خنک در ساکش گذاشت و...
***
از تاکسی زردرنگ پیاده شد و حساب کرد. کلید را از ساک بیرون آورد و در قفل زردرنگ چرخاند.
سکوت خانه از نبودن سکنه بود.
کلید برق را زد و به اتاقش رفت.
اتاق مونا شامل رخت خواب و کُمدی بزرگ و آینه قدی زیبایی میشد و در مجموع رنگ کل اینها حتی ظریفکاریهای آینه، رنگ فیلی بود.
چند دست لباس و مانتوی خنک در ساکش گذاشت و...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
رمان یادبود آخرین مرقومه | برگزیده۱۴ کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر: