~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

hevi · 30/12/23

سلام راستش من دنبال رمانی هستم که دختره وقتی بچه بود مادرش آدن بدی بوده و از خونشون فرار میکنه و به جنگل میره اونجا با حیوانات و گرگ ها دوست میشه و با گرگ ها بزرگ میشه بعدش که چند سال میگذره یه مردی که فکر کنم پادشاهه دربارش میشنوه که یه دخترتو جنگله که با گرگ ها بزرگ شده و میخواد پیداش کنه و باهاش ازدواج کنه و پیداش هم میکنه اما دختره عاشق گرگ آلفایی هستش و فکر میکنه جفت گرگه امیدوارم بتونین اسمشو بهم بگین

p@radis · 31/12/23

سلام من دنبال یه رمان میگردم خلاصه داستان درمورد دختر ایرانی هست که خارج از ایران بوده و دزدیده میشه و به عربستان میبرنش و اونجا میفروشنش و طی همین اتفاق ها باپسر یکی از رییس های قبایل ازدواج میکنه و کم کم باعث میشه اون قبیله تغییراتی داشته باشه
ممنون میشم اگر اسمش رو بدونید

YeGaNeH · 31/12/23

p@radis گفت:
سلام من دنبال یه رمان میگردم خلاصه داستان درمورد دختر ایرانی هست که خارج از ایران بوده و دزدیده میشه و به عربستان میبرنش و اونجا میفروشنش و طی همین اتفاق ها باپسر یکی از رییس های قبایل ازدواج میکنه و کم کم باعث میشه اون قبیله تغییراتی داشته باشه
ممنون میشم اگر اسمش رو بدونید

سلام
فکر می‌کنم رمان عود منظورتون باشه
از خانم شیدا شفق

fatimarafiee19 · 31/12/23

الی گفت:
سلام من یه رمان خیلی وقت پیش خوندم
ی
دوتا خواهردوقلو‌بودن که یکی از اونا ازدواج کرده بود و شب عروسی برادرش فک‌کنم با ی پسره مچشو توخونه میگیرن ولی اون قل مجردش خودشو جای خواهرش جا میزنه تا زندگی خواهرش خراب نشه،لطفا اگه اسم شو میدانید بگید خیلی وقته دنبالشم

فکر کنم ستاره ی پنهان باشه

Narges82_ · 1/1/24

سلام
دنبال یه رمان میگردم که پسره رئیس هتل بود
دختره هم فک کنم مترجم بود و خانواده خود دختره هم اشتباه نکنم تو کیش هتل داشتن
پسره قبلا یبار با نقشه با یکی ازدواج کرده بود که دختره کارگاه سفالگری داشت

دلارام 10 · 2/1/24

سلام یه رمان تخیلی هست اسم شخصیت ها رو فراموش کردم
دختره سر یه دلایلی از خوانوادش جدا شده رفته خارج بعد برای یه ماموریت میاد ایران( دختره پلیسه) بعد که میره. اداره با یه پسر گرگینه برخورد میکنه و آخر داستان خودشون رو داخل یک آیینه زندانی میکنن
ممنون میشم اگر اسمش رو میدونید بگید

hevi · 2/1/24

سلام من دنبال یه رمانی هستم که دختره وقتی کوچیک بوده مادرش بد هست برای همین از خونه فرار میکنه و به جنگل میرسه و اونجا با حیوانات و گرگ ها بزرگ میشه و حتی زبون اونارو میفهمه بعد دختر خیلی خیلی شجاعی هستش و یه نمیدونم فک کنم پادشاه میشنوه که همچین دختری تو جنگل هست و مدت طولانی جنگلو میگرده تا پیداش کنه و پیداشم میکنه و میخواد با دختره ازدواج کنه اما دختر عاشق یه گرگ هست که باهاش بزرگ شده و اون گرگه آلفا هم هستش و دختره فکر میکنه جفتشه
اگه کسی اسمشو میدونه بهم بگه لطفا

niyayesh8520 · 6/1/24

بچه ها من دنبال یک رمانم که اسم پسره اتشه و اسم دختره رو یادم نمیاد اینا مجبور میشن باهم ازدواج کنن چون پسری که دختره دوست داشته بی پول بوده ولی پسره با دوست صمیمی دختره بهش نامردی میکنه و اتش و دختره عاشق هم میشن

Baharavin · 9/1/24

سلام
من دنبال رمانی هستم که سه تا خواهر بودن به همراه مادرشون زندگی میکردن
مجبور میشن برن خونه یه خانم که به همراه پسرش زندگی میکرده، زندگی کنند
بعد دختر اصلی داستان با این پسر ازدواج میکنه و سال‌های بعد خواهرش فوت میکنه و بچه خواهرش رو اینها بزرگ می‌کنند چون خودشون بچه دار نمیشن

fatimarafiee19 · 10/1/24

فاطمه ۲۴۷ گفت:
سلام
کسی این رمان خونده یه دختر عرب که دوتا دختر دوقلو داشت و عقد یه پسره میشد که از همسر اولش جدا شده بود

روز نود و سوم

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

معاونت کل سایت رمان ۹۸

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین