~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

Shadiamini · 27/6/21

سلام بچه ها . من دنبال یه رمانی میگردم اسم شخصیتش رویا و طاها هست که اینا عاشق همن به هم نمیرسن بعد رویا با کسی ب اسم امیر ازدواج میکنه بعد امیر میدونسته رویا طاهارو دوس داره . بعد یه دختری به اسم ریحانه هست که ادای دخترای خراب رو در میاره و میره سراغ طاها میخواد باهاش رابـ*ـطه برقرار کنه که طاها میفهمه این دختره و کاری نمیکنه باهاش فقط تو خونش نگهش میداره اما بعدا باهاش رابـ*ـطه برقرار میکنه. من این رمان رو توی یه کانال تلگرامی خوندم حالا میخوام بدونم کسی اسمشو میدونه یا حتی کانالش رو

AYSA_H · 27/6/21

rominaporamini گفت:
یک رمان بود درباره یک دختر که دوستش چاقو میخورد و برای اینکه نجاتش بدهد جلوی یک ماشین و میگیرد و سوار ماشین پسر میشه سر یک اتفاق با دختره همخونه میشه و کمکش میکنه که کنکور بده بعد قرار بود برادر پسره بایان پسره به دختر میگه بیا خونه ما مراقب مامانم باش و سر یک اتفاق میخواست با برادر پسر ازدواج کنه ولی بهم میخوره و با پسر ازدواج میکند و پسر بخاطر برادرش همش میخواد دختره رو اذیت میکنه میشه اسم رمان و بگید؟

اسم رمان:پولتو به رخم نکش!

ایلین · 27/6/21

یه رمانه دختره اسمش سورانه خانوادش خیلی تعصبین بعد دختره عاشق یه نفر به اسم رضا میشه که خیلی دختر بازه با دخترای پولدار دوست میشه تا پول بچاپه اسمش چیه؟

hana1714 · 28/6/21

من چند سال قبل این رمان رو خوندم ولی اسمش یادم نیست
رمان در مورددختریه که پدر و مادرشو از دست داده و خیلی هم شبیه مادرش بوده نمیدونم چه جوری با عشق اول مادرش روبرو میشه و اون مرد این دختر رو میبره خونه اش اسم اون مرد هم آقای مودب پور بود
ممنون میشم اگه کمکم کنین

Hava · 28/6/21

دختره با مادرش مشكل داره و پسر خونده از خارج مياد تا مشكل رو حل كنه. دختره از پسره خوشش نمي ياد اما بعد عاشقش ميشه. همه چيز خوبه تا اينكه پسره مي فهمه عقيمه. از ازدواج منصرف ميشه. مادر دختره ، بچه يتيمي رو مياره تا دختر و داماس اينده اش بزرگ كنه. پسره دكتر بود.

hana1714 · 28/6/21

رمان در مورد دختریه که فک کنم تو پرورشگاه بود یا پدر و مادرشو از دست داده بود
دختره شباهت زیادی به مادرش داشته و عشق اول مادرش که فامیلشون هم بوده سرپرستی این دخترو به عهده میگیره
یه خانم هم تو خونه از دختره نگهداری میکرده
بعدا دختره میفهمه که اون آدم خیر همون کسی بوده که عاشق مادرش بوده و در آخر هم دختره با مرده ازدواج میکنه

hana1714 · 29/6/21

چرا کسی کمکم نمیکنه
دختری بوده که نمیدونم چرا میره خونه ی عشق قبلی مادرش زندگی میکنه و عاشقش میشه
آخر سر هم با هم ازدواج میکنن تو رو خدا کمکم کنین بد جور ذهنمو درگیر کرده

ladann · 30/6/21

سلام من چند سال قبل یه رمان یه دختر بود به اسم صنم یه پسر عمو داشت که یکیو کشته بود بعد بخاطر اینکه پسر عموش اعدام نشه اون میفرستن خونه مقتول تا کلفتی کنه...دختر پیش خانواده عموش زندگی میکرد.

Ramila86 · 3/7/21

Arti گفت:
سلام
یه رمانی بود، که دختره خونوادش فقیر بودن و باباش مرده.
خودشو شبیه پسرا می‌کرد و می‌رفت سرکار بعد یه روز داییش اونو پیدا می‌کنه و میرن عمارت پدر بزرگش که پولدار بودن.اسم پسره هم فکر کنم سامیار بود.دختره بعد از ابراز علاقه، پسره ردش می‌کنه و همش بهش می‌گه که مگه تو غرور نداری؟

منم دارم دنبالش میگردم ، تا جایی که یادمه باباش معتاد بود و یه روز اوردوز میکنه میمیره ، چند روز بعد از مراسم باباش که به کمک همسایشون انجام میشه دختره مامانشو تو بـ*ـغل یه مردی می بینه که دعواشون میشه و میفهمه که مرده داییشه و خانواده ی مادرش ثروتمندن ولی به خاطر ازدواج مادرش با پدرش اون رو از خونه بیرون و از ارث محروم میکنن ، تا جایی که میدونم دختره میره تو پمپ بنزین کار کنه

abolfazl119 · 4/7/21

سلام یه رمان مذهبی بود که کامل یادم نیست دختره یه پسر داره و شوهرش فوت کرده طبقه بالای خونه مادر شوهرش زندگی میکنه بعد برادر شوهرش از خارج بر میگرده اسمش صادق بود یه روز دختر ه از پله ها میوفته و کسی نیست کمکش کنه مجبور میشه با برادر شوهر عقد بکنه .

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین