- عضویت
- 28/2/20
- ارسال ها
- 4,354
- امتیاز واکنش
- 51,361
- امتیاز
- 443
- محل سکونت
- ☁️
- زمان حضور
- 122 روز 21 ساعت 18 دقیقه
نویسنده این موضوع
***
در ماشین رو وا کردم و خودم رو عین یه توپ انداختم توش. کاوان همونطور که یه دستش رو به فرمون تکیه داد بود گفت:
- یهکم با شخصیتتر بد نیستا!
کیفم رو پرت کردم روی صندلیهای عقب و...
در ماشین رو وا کردم و خودم رو عین یه توپ انداختم توش. کاوان همونطور که یه دستش رو به فرمون تکیه داد بود گفت:
- یهکم با شخصیتتر بد نیستا!
کیفم رو پرت کردم روی صندلیهای عقب و...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
رمان آیسونا (جلد اول) | ساغر کاربر انجمن رمان ٩٨
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر: