- عضویت
- 28/2/20
- ارسال ها
- 4,354
- امتیاز واکنش
- 51,361
- امتیاز
- 443
- محل سکونت
- ☁️
- زمان حضور
- 122 روز 21 ساعت 18 دقیقه
نویسنده این موضوع
- چیشده آیسونا؟ چرا ناراحتی؟ حالت خوبه؟ سرما خوردی؟
فقط نگاهش کردم و اشک بود که بهجام حرف میزد. من رو به حصاری گرم دعوت کرد و بعد از اینکه کمی آروم شدم گفتم:
- من تموم اون نامهها رو خوندم. کاوان، من بچه فریبا...
فقط نگاهش کردم و اشک بود که بهجام حرف میزد. من رو به حصاری گرم دعوت کرد و بعد از اینکه کمی آروم شدم گفتم:
- من تموم اون نامهها رو خوندم. کاوان، من بچه فریبا...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
رمان آیسونا (جلد اول) | ساغر کاربر انجمن رمان ٩٨
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر: