خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Zahra_komando

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
15/4/20
ارسال ها
47
امتیاز واکنش
1,328
امتیاز
203
سن
23
محل سکونت
کرج
زمان حضور
21 ساعت 20 دقیقه
نویسنده این موضوع
مرد_انتقام

پارت_سی ونه

سیاه پوش:با من که نبودی؟من خدای تربیتم
-آره معلومه
سیاه پوش:پس چی فکر کردی
این وسط فقط صدای اصلانی کم بود که دردم بیشتر شه
اصلانی:هوی
نتونستم جلوی دهنمو بگیرم
-هوی تو کلات
مشکی پوش با تعجب نگاهم کرد از خجالت اب شدم دستامو روی صورتم گذاشتم
به من چه اصلا تو رو صدا زد چرا من جواب دادم
اصلانی:چیزی گفتی کرم خاکی؟...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان مرد انتقام | Zahra_komando کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: ~XFateMeHX~، Saghár✿، MaSuMeH_M و 12 نفر دیگر

Zahra_komando

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
15/4/20
ارسال ها
47
امتیاز واکنش
1,328
امتیاز
203
سن
23
محل سکونت
کرج
زمان حضور
21 ساعت 20 دقیقه
نویسنده این موضوع
مرد_انتقام

پارت چهل

چشمام جز چشماش چیزی نمیدید
درد پام‌انگار یادم رفته بود زبونم قفل کرده بود نمیتونستم چیزی بگم
نمیدونستم چم شده فقط دهن مرد مقابلمو میدیدم
که بازو بسته میشدو دستش جلوی صورتم تکون میخورد
دستی روی صورتم نشست
صداهای اطرافم واضح شدن
صدای مرد مشکی پوش که با نگرانی صدام میزد
از همه صداها واضح تر توی گوشم میپیچید...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان مرد انتقام | Zahra_komando کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: ~XFateMeHX~، دونه انار، Saghár✿ و 9 نفر دیگر

Zahra_komando

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
15/4/20
ارسال ها
47
امتیاز واکنش
1,328
امتیاز
203
سن
23
محل سکونت
کرج
زمان حضور
21 ساعت 20 دقیقه
نویسنده این موضوع
مرد_انتقام

پارت چهل ویک
ناخواسته‌لبخند روی‌لـ*ـبم‌اومد
دستامو‌از روی‌صورتم برداشتم نگاهم کرد یه لبخند خیلی قشنگ‌روی لـ*ـباش بود
آرش:دردداری؟
چاک دهنم بی موقع باز شد
-چرا انقد میپرسی‌درد‌داری درد نداری؟
آرش:خب‌باید بدونم وضع پات خوبه یا نه دیگه؟شکسته یا سالمه؟یه احتمال دیگم‌داره
-چی؟
آرش:اینکه خیلی خوشت اومده دیگه نیاز نیست راه بری؟هوم؟
-ای...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان مرد انتقام | Zahra_komando کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
Reactions: ~XFateMeHX~، دونه انار، MaSuMeH_M و 9 نفر دیگر

Zahra_komando

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
15/4/20
ارسال ها
47
امتیاز واکنش
1,328
امتیاز
203
سن
23
محل سکونت
کرج
زمان حضور
21 ساعت 20 دقیقه
نویسنده این موضوع
مرد_انتقام

پارت چهل ودو

زمان حال
خسته وکوفته انگاراز جنگ برگشتم
-خدایا این شادیاروازما نگیر
تمام لباسامو دراوردم و انداختم تو ماشین لباسشویی و رفتم تو حموم
صدای حرف زدن پریوش با شهین از تو حال میومد
بلند بلند براش حرف میزد
سریع یه دوش مختصر گرفتمو بیرون اومدم حوله رو پیچیدم دور خودم
-آخیش چقد سبک شدم
سریع سشوارو از تو کشوی میزم...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان مرد انتقام | Zahra_komando کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: ~XFateMeHX~، دونه انار، Saghár✿ و 9 نفر دیگر

Zahra_komando

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
15/4/20
ارسال ها
47
امتیاز واکنش
1,328
امتیاز
203
سن
23
محل سکونت
کرج
زمان حضور
21 ساعت 20 دقیقه
نویسنده این موضوع
مرد_انتقام

پارت چهل و سه

کلافه بشقاب غذارو گذاشتم تو سینک
اه اه اه
گند زدن به شب خوشم
از رو اپن پریدم پایین که اینبارصدای زنگ موبایلم بلند شد
سمت اتاق رفتم کل اتاقو زیرو رو کردم تا گوشیو تو جیب مانتوم پیدا کردم
تا بیرونش اوردم قطع شد نگاه کردم به صفحه
آ مهدوی
هوف فک کردم مزاحمه
گوشی تو دستم لرزید
دستمو روی دایره سبز کشیدم و تماسو...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان مرد انتقام | Zahra_komando کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
Reactions: ~XFateMeHX~، دونه انار، Saghár✿ و 9 نفر دیگر

Zahra_komando

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
15/4/20
ارسال ها
47
امتیاز واکنش
1,328
امتیاز
203
سن
23
محل سکونت
کرج
زمان حضور
21 ساعت 20 دقیقه
نویسنده این موضوع
مرد_انتقام

پارت چهل وچهار

باعجله رفتم سمت اتاق مانتو بلندمشکی رنگی تنم کردمو شالمم روی موهام انداختم
رفتم‌سمت قفس شهین همه سوراخ سمه هاشو بستمو کنار در گذاشتمش پریوش با چشمای طوسیش نگاهم میکرد
اصلا حرف نمیزد
سمت اکواریوم شوکت رفتم نمیشد با آکواریوم تحویلش بدم
رفتم تواتاق و ازتوی کمددیواری قفس مسافرتیشو برداشتم رفتمو اوردمش شوکتو برش...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان مرد انتقام | Zahra_komando کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MaSuMeH_M، LIDA_M، Saghár✿ و 3 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا