خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Zahra_komando

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
15/4/20
ارسال ها
47
امتیاز واکنش
1,328
امتیاز
203
سن
22
محل سکونت
کرج
زمان حضور
21 ساعت 20 دقیقه
نویسنده این موضوع
مرد_انتقام
پارت_نه

پشت میزروی صندلی نشستم وبه بخاری که ازاستکان چای خارج میشد نگاه کردم.
_ای روزگار
دستموبه سمت استکان چای که از تمیزی برق میزد بردم وبرش داشتم.
اول به سمت بینیم بردمش ببینم این بارچه بویی میده.
_وای چه خوب چایی زنجبیل
سریع ازجاشکلاتی روی میزیه شکلات برداشتم، روکششو کندموتوی دهنم گذاشتمش. هربارکه رحیمی چایی می...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان مرد انتقام | Zahra_komando کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
Reactions: ~XFateMeHX~، Saghár✿، MaSuMeH_M و 30 نفر دیگر

Zahra_komando

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
15/4/20
ارسال ها
47
امتیاز واکنش
1,328
امتیاز
203
سن
22
محل سکونت
کرج
زمان حضور
21 ساعت 20 دقیقه
نویسنده این موضوع
مرد_انتقام
پارت_ده

چهارسال پیش


بعدگذشتن ازچندتا ایستگاه تو یه ایستگاه پیاده شدم، هواتقریباتاریک شده بود. آسمون گرگ ومیش بود. به ماشین هایی که هرروز مسیرقم به تهران رو طی میکردن نگاه کردم .
_ ای خدااینم ازشانس ما،من موندم وقتی شانس قسمت میکردی من کجابودم .
صدای آشنا:سلام به دختر آقای کاویان !
این صداآشنابود. یک بارفقط یک باراین صدا...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان مرد انتقام | Zahra_komando کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
Reactions: ~XFateMeHX~، Saghár✿، MaSuMeH_M و 29 نفر دیگر

Zahra_komando

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
15/4/20
ارسال ها
47
امتیاز واکنش
1,328
امتیاز
203
سن
22
محل سکونت
کرج
زمان حضور
21 ساعت 20 دقیقه
نویسنده این موضوع
مرد_انتقام
پارت_یازده

بادردچشمهام روبازکردم
_آی سرم
دستموروی سرم گذاشتم ودوباره چشهاموروی هم گذاشتم.
_خدایاببین توچه هچلی افتادم
دست دیگه ام روروی گردن دردناکم گذاشتم
تازه به خودم اومدم به اطراف نگاه کردم
_ اصلانی عوضی،اینجا دیگه کجاس؟
دوباره باگنگی به دیوارهایی که با کاغذ دیواری سفید پوشیده شده بودوپرده های شیری رنگ پنجره ها...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان مرد انتقام | Zahra_komando کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
Reactions: ~XFateMeHX~، Saghár✿، MaSuMeH_M و 27 نفر دیگر

Zahra_komando

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
15/4/20
ارسال ها
47
امتیاز واکنش
1,328
امتیاز
203
سن
22
محل سکونت
کرج
زمان حضور
21 ساعت 20 دقیقه
نویسنده این موضوع
مرد_انتقام
پارت_دوازده

زمان حال

ازچهارسال پیش روحیه ام خیلی بهترشده بودباخاله وسمیراهم شوخی میکردم،میگفتیم میخندیدیم.
انگار همون آینازچهارسال پیشم،ولی برای بقیه یه دختراخموبداخلاق خشن ومغروربودم که بایه من عسلم نمیشد خوردش.
راننده:رسیدیم
به خودم اومدم. درتاکسی روباز کردم وکرایه روحساب کردم.
راننده:قابل نداره خانم
_ممنون
به سمت...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان مرد انتقام | Zahra_komando کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
Reactions: ~XFateMeHX~، MaSuMeH_M، *ELNAZ* و 26 نفر دیگر

Zahra_komando

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
15/4/20
ارسال ها
47
امتیاز واکنش
1,328
امتیاز
203
سن
22
محل سکونت
کرج
زمان حضور
21 ساعت 20 دقیقه
نویسنده این موضوع
مرد_انتقام
پارت_سیزده

چه قرمه سبزییم‌هست چه خوشرنگ چه خوشبو
دستاموبه هم دیگه مالیدمولباسام رودرآوردم شوت کردم روتخت
مقنعموهم همینطوراز داخل کشوی لباس ها یه دست تاپ وشلوارک مشکی درآوردم که روشون طرح آدیداس داشت پوشیدمشون
موهاموکه محکم‌بسته بودم پس کلم باز کردم
_آخیش راحت شدممم
دستموبین‌موهای بلند ومشکیم فروکردم وخیلی شل بافتمشون
_آخ...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان مرد انتقام | Zahra_komando کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
Reactions: ~XFateMeHX~، Saghár✿، MaSuMeH_M و 27 نفر دیگر

Zahra_komando

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
15/4/20
ارسال ها
47
امتیاز واکنش
1,328
امتیاز
203
سن
22
محل سکونت
کرج
زمان حضور
21 ساعت 20 دقیقه
نویسنده این موضوع
مرد_انتقام
پارت_چهارده

چهارسال پیش

صدای موسیقی اونقدر زیاد بود که سر درد گرفته بودم. دستامو روی گوشام گذاشتم و سعی کردم نذارم صدایی به گوشام برسه.
_ الهی همتون زنده به گوربشین. اخه مهمونی گرفتنشون چیه دیگه؟
سرمو چند بار به شیشه پنجره کوبوندم و دندونامو روی هم ساییدم.
_ ای لعنت به مرده و زنده تون.
پنجره رو باز کردم و به دزدگیر های...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان مرد انتقام | Zahra_komando کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
Reactions: ~XFateMeHX~، Saghár✿، MaSuMeH_M و 26 نفر دیگر

Zahra_komando

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
15/4/20
ارسال ها
47
امتیاز واکنش
1,328
امتیاز
203
سن
22
محل سکونت
کرج
زمان حضور
21 ساعت 20 دقیقه
نویسنده این موضوع
مرد_انتقام
پارت_پانزده

_اصلا تو کی هستی؟
ناشناس:نترس اصلانی نیستم از آدمای اونم نیستم تو بپر میفهمی
_داری دروغ میگی میدونم اصلانی هستی
ناشناس:خدایاببین گیر چه ادم ابلهی افتادم
_هوی بی تربیت خودت ابلهی
ناشناس:ببین دختر جون ولت می کنم میرم اونوقت اصلانی میاد سروقتتا
_وای نه اصلانی نه نریاتوروخدا
صدای خنده آرومی اومد و دوباره صدای...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان مرد انتقام | Zahra_komando کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • جذاب
Reactions: ~XFateMeHX~، Saghár✿، MaSuMeH_M و 26 نفر دیگر

Zahra_komando

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
15/4/20
ارسال ها
47
امتیاز واکنش
1,328
امتیاز
203
سن
22
محل سکونت
کرج
زمان حضور
21 ساعت 20 دقیقه
نویسنده این موضوع
مرد_انتقام

پارت_شانزده

زمان حال

پریوش:آیناز...آیناز
_ای درد شوکت برو اونور
پریوش:شوکت عمته،من پریوشم پریوش
_ای خدا مگه تو هم حرف میزنی؟
پریوش:میگم پریوشم
_آهااسماتونوبازم قاطی کردم
پریوش:گیج
دستامو از زیر پتو بیرون آوردم و تکون دادم که پریوش بال زدو رفت.
پریوش:مریض گیج
یه جسم خیلی نرم روی صورتم کشیده شد که بلافاصله بعد از اون خیسی...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان مرد انتقام | Zahra_komando کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
Reactions: ~XFateMeHX~، Saghár✿، MaSuMeH_M و 25 نفر دیگر

Zahra_komando

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
15/4/20
ارسال ها
47
امتیاز واکنش
1,328
امتیاز
203
سن
22
محل سکونت
کرج
زمان حضور
21 ساعت 20 دقیقه
نویسنده این موضوع
مرد_انتقام
پارت_هفده

کنارشقیقمو خاروندم و دی وی دی های توی کشو رو بهم ریختم
_پریوش؟
پریوش:بله خیر
_دی وی دی خوب بد جلف کجاس؟
پریوش:بله خیر
_خاک تو سرم ببین دارم از کی میپرسم
دستمو زیر میز تلوزیون چرخوندم که دستم به پاکت دی وی دی خورد.آوردمش بیرون که دیدم،بله خودشه.دستگاهو روشن کردم و دی وی دی رو داخلش گذاشتم
پاکت تخمه رو از زیر مبل...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان مرد انتقام | Zahra_komando کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
Reactions: ~XFateMeHX~، Saghár✿، MaSuMeH_M و 26 نفر دیگر

Zahra_komando

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
15/4/20
ارسال ها
47
امتیاز واکنش
1,328
امتیاز
203
سن
22
محل سکونت
کرج
زمان حضور
21 ساعت 20 دقیقه
نویسنده این موضوع
مرد_انتقام
پارت_هجده

کلیدمو از رو جا کلیدی برداشتم وبیرون رفتم دروپشت سرم بستم و چراغ قوه رو گرفتم سمت پله ها
_فک کنم فیوز پریده برق همه جا وصله جز ساختمون ما
در ساختمونو باز کردمو وارد حیاط شدم از تاب توی که کنار باغچه حیاط بودرد شدم، رفتم سمت درختای کنار دیوار‌پیش در ورودی.
کنتور برق زیر برگای درختای کنار دیوار بود‌.
صدای پا اومد...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان مرد انتقام | Zahra_komando کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
Reactions: ~XFateMeHX~، Saghár✿، MaSuMeH_M و 25 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا